2726
عنوان

بگریه از خواب بلندشدم😢😢😢😢

456 بازدید | 14 پست

چقدر تو خواب وبعدش که بیدارشدم گریه کردم خوبکه شوهرم پیشم بود بیدارم کرد

خیلی بهم فشار اومده بود میخواستم سکته کنم

خدایا شکرت که همش خواب بود

واقعیت نبود

چه خوابی دیدی مگه؟

چشمانت آرزوست از سر نمیبرم , تورا ز خاطرم کسی نمی برد , به خاک خون کشیده ای , مرا ز من بریده ای مراااااااااا , به دل نشسته ای چه کردی با دلم , به گِل نشسته ای کنار ساحلم , به خاک خون کشیده ای , مرا ز من بریده ای مراااااااااا   

خواب دیدم من جلو ماشین بابام نشستم چون باردارام همش جلو میشینم

مامانم و زن داداشم وبرادرم پشت نشستن دخترشون که یکسالشه هم بغلشون بود

پشت فرمون هیشکی نبود

ماشین کنارجاده روبه روی پمپ بنزین پارک کرده بود


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

برادر بزرگم همراه دو نفر که یکیش اسلحه داشت مثلا پلیس بود رفته بودن یه خلاف کار رو بگیرن

انگار پلیس واقعی نبود میخواستن طرف رو بترسونن با اسلحه بعد ببرن تحویل پلیس بدن

2728

ماهم از تو ماشین نگاه میکردیم

داداشم و اون دونفر رفتن سراغ یارو مدرک هم داشتن ولی مرده خیلی هیکلی بود و دست تنها هم نبود یهو همه رو زدن و دست وپاهاشون رو بستن،حتی شوهرم و یکی دیگه از برادرهام هم که رفتن کمک شکست خوردن بستنشون و کتکشون میزدن

من توی ماشین به این یکی برادرم میگفتم زنگ بزن ۱۱۰ولی انگار نه انگار همش با گوشیش بازی میکرد اینقدر حرص میخوردم خودمم اینقدر دستام میلرزید هر کاری میکردم نمیتونستم شماره بگیرم هرچه شماره میگرفتم یا اطلاعات فرودگاه بود یا آب وهوا هرچی بود الی پلیس

بهش میگفتم حداقل بیا بشین پشت فرمون الان شک میکنن این ماشین بدون راننده اینجاس ولی هیچ گوش نمیکرد وسرش تو گوشی بود

یهو یه آقایی اومد هی میزد به شیشه جلو ،میگفت سیگار داری،داداشم بهش میگفت نه ولی بازم میپرسید

یه شوکر جلوی ماشین بود شکل جعبه سیگار بود

بعد آقاهه گفت پس سیگار نداری؟؟؟

یه چیزی ریخت رو ماشین و کبریت رو گذاشت رو شیشه،گفت بیاین یکم آتیش بازی کنیم،که کمرم آتیش گرفت داداشم گفت تمام شد هممون مردیم😢😢😢😢

اون لحظه فقط به نی نی فکر میکردم دیدم شوهرم اومده جلوم میگه شادی قیمتش کردم فقط ۲۲تومنه واست میخرم

هممون کنار جاده راه میرفتیم و من میگفتم ما مردیم،این روحمونه

مامانم قبول نمیکرد میگفت شوهرت راست میگه قیمتش همینه

بازم میگفتم مامان من چرا باور نمیکنی ما مردیم دیگه نمیونیم بریم بازار،دیگه نمیتونیم خرید کنیم

همش انگشت اشاره ام سمت داداشم بود میگفتم تقصیر تویه

ما مردیم ما مردیم

آخی عزیزم ایشالا که خیره , بهش فکر نکن تا از ذهنت بره

چشمانت آرزوست از سر نمیبرم , تورا ز خاطرم کسی نمی برد , به خاک خون کشیده ای , مرا ز من بریده ای مراااااااااا , به دل نشسته ای چه کردی با دلم , به گِل نشسته ای کنار ساحلم , به خاک خون کشیده ای , مرا ز من بریده ای مراااااااااا   
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730