چطوری فراموشش کنم دارم دیوونه میشم

عزيزم متاسفانه من تو در و بريام طلاق زياد ديدم

اگه نگم همشون ولي اكثرشون كسايي بودن كه تو سن پايين با اصرار خودشون و مخالفت خانواده ها ازدواج كردن.

شما و نامزدتون هم سنتون نسبتا پايينه و درسته ٦سال رابطه داريد ولي سن شروع رابطتتون خياي كم بوده و تو اون سن امكان اين كه انتخابتون اشتباه بوده باشه زياده.و دليل اينكه رابطتتون انقدر طول كشيده ممكنه وابستگي باسه نه منطق

البته من شما رو نميشناسم و همه اينا احتماله

ولي اگر منم دختري داشتم كه با پسركه سطح خانوادگيش پايينتره از سن ١٦سالگي قصد ازدواج داشت صد در صد مخالفت ميكردم!!!!!!

عزیزم منم با شوهرم دوست بودم مادر پدرمو راضی کردم موافقت کنن ولی الان میفهمم هیچ پدر و مادری بد بچه اشو نمیخاد البته این نظر منه چون شوهرم ارزش وایستادن جلو پدرمو نداشت البته اینو بعد عقد فهمیدم چون تا قبلش همه چی گل و بلبل بود 

اگه دوسش داری هرجور هس خونوادتو راضی کن 

گاهی وقتا مخالفت خانواده ها منطقی نیس 

من مخالف بودن ولی هرجوری بود راضیشون کردم 

الانم روزی هزار بار میگم خداروشکر که از دست ندادمش و خونوادم یعنی مادرم فهمید مخالفتش بی دلیل بوده

عشق چیز ارزشمندیه شاید مجبور باشی قید یه سری چیزارو بزنی مثلا خودم قید جشن عروسی و خیلی چیزا

خونوادتم مطمینن بعد ی مدت ببینن خوشبختی باز حمایتت میکنن

الان به هم رسیدین؟

بمون به پاش بمون عزیزم