بچه ها من حقیقتا یه چندسالی ایمانمو ازدست داده بودم طی اتفاقاتی دوباره مومن شدم اما با ایمان قوی تر و با تحقیق وتفکروعقل خودم به این نتایج رسیدم قبلا وقتی میگفتن ظهور و امام زمان واینا برام مسخره بود و میخندیدم به عقایدمردم ساده به خیال خودم (خدا منوببخشه)الان واقعا طبق حرفای یه ادم مطمعن ومومن که خواب دیده وتمام خواباش به وقوع پیوستن خواب دیده منجی جهان امام زمانمون ظهورشون نزدیکه به علاوه تحقیق زیادهم کردم که نزدیکه برای نجات ماها خدا بیکار ننشسته برنامه قشنگی داره بچه ها واقعا بیاید دعاکنم زودتر بیاد هممون. خسته ایم
ای بی وفای سنگدل قدرناشناس! /از من همین که دست کشیدی تو را سپاس /با من که آسمان تو بودم روا نبود /چون ابر هر دقیقه درآیی به یک لباس...🖤/چِهدیدیشایَداینشَبآخرینشَبَمباشَد...💔️
روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیدهای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بیعیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷