عسلی از لحنت اصلا خوشم نیومد.
علنا گفتی خانه دارها امل هستن!!!
اتفاقا اصلا اینطور نیست.
خانمی که تمام عشقش رو نثار بچه و همسرش میکنه خیلی ارزش والایی داره. حتی نزد خدا هم مقامش والاست.
حالا شما میگی خانمای شاغل یه سر و گردن بالاترن، مقایسه ت کاملا غلطه.
شما یا مجردی یا سنت خیلی کمه که اینطوری استدلال میکنی.
زندگی خاله بازی نیست. اونجوری هم نیست که تو فیلمها نشون میده. یه خانم شیک میره سرکار. پشت میز مدیریت میشینه. عصر هم با ماشین شخصیش برمیگرده خونه. پرستار و خدمتکاراشم به صف وایسادن جلوش که امر کنه چه کاری داره براش انجام بدن.
من به خانه داریم افتخار میکنم.
بچه ادم هم اگه شعور داشته باشه، هرگز از اینکه بگه مادرم خونه داره خجالت نمیکشه. دزد و قاتل و قاچاقچی که نیست.
مونده خونه، با عشق به همسر و فرزندش خدمت میکنه. ریاضت نمیکشه، لذت میبره وقتی خوشحالی خانواده ش رو میبینه.
در ضمن مادر خود من دو تا لیسانس از بهترین دانشگاه های این مملکت گرفت ولی بعد از دنیا اومدن من و خواهرم، نشست تو خونه و بزرگمون کرد و برامون زحمت کشید.
من به چنین مادری افتخار میکنم نه اینکه عارم بشه بگم مامانم خونه دار بود.
خودم رییس هیئت مدیره یه شرکت بودم. حقوقم عالی بود. ولی اولویت زندگیم همیشه اول همسرمه بعد فرزندم. الانم موندم تو خونه و افتخار میکنم که بچه مو خودم بزرگ میکنم.
اصلا مقایسه شاغل و خانه دار از نظر من غلطه. هر کسی بر حسب شرایط زندگیش تصمیم میگیره چکار کنه.
نه خانمای شاغل یه سرو گردن بالاترن، نه خانمای خانه دار.
بعدشم منظور از خانه داری، حبس شدن تو خونه نیست. که میگی تو اجتماع نیستن و...
ادمی که برای زندگیش هدف و برنامه ریزی داره، چه شاغل باشه چه خانه دار، موفقه.
ادمی هم که نمیدونه چی میخواد از زندگیش، مدیر ارشد شغلش هم که باشه، موفق نیست.