نگران نباش دوست عزيز
جاري من ناخواسته باردار شد
برادرشوهرم به قدري ناراحت شده بود كه حتي رفت آمپول خريد و وقت گرفت از دكتر كه برن بچه رو سقط كنن
اما جاريم نرفت و مقاومت كرد
بعد كه بچه به دنيا اومد برادرشوهرم عاشقشه به حدي كه هر جا ميره اول بچه رو ميبره و خيلي دوستش داره
نگران نباش
من يه مطلبي رو خوندم نوشته بود آقايون تا زماني خودشون بچه رو از نزديك نبينن و حسش نكن زياد احساس پدرانه ندارن اما وقتي بدنيا بياد همه چيز عوض ميشه