شمیم شما به خاطر این بچه دوست داری چون هنوز اذیتاش شروع نشدع. من جفت بچه هام تا یک سالگی عیچ زحمتی نداشتن ففط،شیر خوردن و خوابیدن. بعدش که راه میافتن. زمین خوردن و مراقبت شدید شروع میشه. بعدش بد غذایی بعدش مزیض شدن همیشگی و اسهال و سرما و هزار مشکل که در اثر ارتباط با بچه های دیگس. الانم که کوچیکه دو ساله شده. رسما دیوونم کردن. یکسره جنگ دعوا جیغ گریه. حتی سر یه قاشق پلاستیکی
مامان دو. تفنگدار. امیدوارم شرایط هر چه زودتر برات بهتر. بشه
چرا مامان دو تفنگدار..مگه کسی نبود کمکت کنه
وقتیم یکیشون مریض میشه که واویلا. هر کاری کنی اونیکی هم میگیره. فمر کنید من تمام زمستان دوتا بچه سرما خورده نگه داشتم. شب تا صب گریه میکردن اینو مبگیرم اون یکی در میره
٧ سال
شمیم جان خداعزیزانت حفظ کنه انشاءالله هر چندتا بچه میخوای خدا بهت صحیح و سالم بده من سومی خدا بهم داد فاطمه یک سال و هفت ماه بود که فهمیدم
شمیم جان خداعزیزانت حفظ کنه انشاءالله هر چندتا بچه میخوای خدا بهت صحیح و سالم بده من سومی خدا بهم داد فاطمه یک سال و هفت ماه بود که فهمیدم
به نظرم بچه اول 5،6 سالش شد اون موقع باید دومیو بیاره ادم
الان دارم دنبال غاری چیزی میگردم فرار کنم برم اوونجا
سر بچه اولم سن خودم کم بود درس هم می خوندم زیاد از بچه داری لذت نبردم ولی سر دومی دیگه زندگیمون جا افتاده بود و خودم هم تجربه داشتم همه چیز خیلی خوب و بدون استرس و با آرامش بود برای همین تازه از مادر شدن لذت بردم
شماها اشتباه منو تکرار نکین. بهترین وقت واسه بچه دوم وقتیه اولی بره مدرسه. نصف روز نباشه. کاراشو خودش بکنه خودش بخوابه غذا بخوره دستشویی بره من وقتی دخترم اومد پسرم هنوز پوشک میکردم
حال هر روز من اینجوریه
من الان دنبال دوتا بچه میدوم غذا دهنشون میزارم. از صب تا شب همو میزنن. پسرم موهاشو میکشه. دخترمم گازش میگیره. یه اعصاب واسه ما نذاشتن خونه بابامم نمیرم از دست این دوتا
خلاصه من تجربمو گفتم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
41 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
