ما داشتیم میرفتیم یه جایی با ماشینمون من و شوهرم و پدر و مادرش
من خودم وفتی هنوز اونا نیومده بودن رفتم عقب نشستم که پدرشوهرم جلو بشینن.
وسط راه توقف کردیم پدرشوهرم رفت سوار ماشین دومادش شد.شوهرم به من گفت بیا جلو بشین منم رفتم نشستم.
مادرشوهرم تا خوده مقصد بهم تیکه انداخت که اره چه بدو بدو رفتی نشستی جلو