چهارشنبه سوری هیچ سالی نبوده همسرم کنارم باشه یا جایی ببره
امسالم مثل هرسال تنهام و آقا نیستن
خواستم زنگ. بزنم ابکشش کنم و قطع کنم اما ی لحظه پشیمون شدم
گفتم بیرون ک نرفتم حداقل حالا ک خونه م مغز و روان خودمو بهم نریزم
بچه مو شیرش دادم و خوابوندم
پاشدم چایی دم کردم برا خودم اهنگ گذاشتم رقصیدم و الانم تخمه گذاشتم و میخوام فیلم بذارم ببینم
خیلی خیلی حالم عوض شد و سرحال شدم
باخودم مییگم خداروشکر زنگ نزدم