مانتوییم ...
ترم دو ام ،خوب ترم یک خیلی زود با همه گرم میگرفتم ،الان شرایطم فرق کرده ،اواحر ترم یک به یه نفر علاقه مند شدم ،الانم تمرکزم رو اونه ،با پسرا هم در حدی که میشناسمشون صمیمی هستم ،با هر کسی نه ولی سلام و علیک رو با یه سریا دارم و خط قرمزم زیاد شده ،اینجوری هم من و هم پسر مورد علاقه ام خوشحال تریم ...
صمیمیتم با پسر مورد علاقه ام هست و فقط با اون دیگه خیلی اوکیم و امروزم که رسما بهش چسبیده بودم جلو همه 🙂 و دوستاش ،دلیل داشتم البته...
تیپ رسمی دارم
وسعی میکنم ک طوری رفتار کنم ک حدوحدودشونوبدونن
ترم دو ارشدم یه پسر داریم ۵تا دختر خخخخ البته من متاهلم
رسما فقط دست نمیدادم باهاشون و بغلشون نمیکردم 😂 ...صمیمیتم با پسرا در حد صمیمیتم با دخترا بود با یه کم خطوط قرمز ،الان خیلی رسمیم ...البته اینم بگم تاثیر فردی که تو زندگیم هست بوده ،وقتی دیدم ایشون با دخترا گرم نمیگیره ،جدی تصمیم گرفتم که عوض بشم و خوشحال ترم هستم ...اینجوری خیلی بهتره برام ...هر چند همچنان بعضی پسرا منو به اسم کوچیک صدا میزنن و منم چند تاشون که اوکیم باهاشون به اسم کوچیک صدا میزنم ولی نه مثل قبل
هنوز اونقدر رابطه مون صمیمی نیست که بگم رلمه ،فعلا اولشیم ...نمیدونم ،تا حالا این جور چیزا بینمون رد و بدل نشده ،خوب چرا باید برام مهم باشه و اوقاتمو تلخ کنم وقتی باید در لحظه زندگی کنم ،اینقدر‌گرفتاری داریم که اصلا به این چیزا فکر نمیکنیم
