دیشب گفت خودم دنبال شمارت بودم که ی معذرت خواهی ازت بکنم چون آدمیزاده و معلوم نمیکنه فردا زنده باشه یا نه
گفت خیلی مراقب خودت و زندگیت باش و کلی سفارش کرد
ب نظر ی ذره سرش ب سنگ خورده اونجا
هر چند بعد معذرت خواهیش گفت البته لازم نبودا من زبونم تلخه ولی دلم پاکه
منم گفتم حالا لازم نبود بگی لازم نبود 😂
ک دیگه ی کم ادامو در آورد و مسخره بازی کرد
حالا باید بیاد ببینم چطوریه