سلام خوبین من با حرف وکیل رفتم سایت حقوقی ببینم صیغه داره یانه توی عقدی ها فقط من بودم بعد نمیدونستم توی عقدی ها هم صیغه رو مینویسن زدم بعدی اسم کلی محظر آورد بعد فکر کردم صیغه هاشن کلی دعوا کردم بعد شوهرمم گفت خوب کردم کار شرعی کردم میخوای چیکار کنی نمیدونم از حرصش گفت یا چی بعد رفت بعد گیر داد که صیغه دارم باید قبول کنی ۳تا منم گفتم قبول نمیکنم به خانوادش گفتم پدرش گفت صحبت کردم میگه ندارم زنم گیر میده منم اینجوری میگم بهش اذیت میکنم ولی هی میرفت خونه مامانش ناهار و شام زیراب منو میزد با مامانش پسرم میگفت بهم مامان غیبت میکنن بعد ناهار و شام میرفت اونجا بعد شب میومد خونه هی میکفت باید صیغمو قبول کنی چون من مریضی جنسی گرفتم یه سال بهم فرصت بده درست میشم تیپی خونه بد اخلاقی میکرد و منم دیدم نمی تونم حرفاش تحمل کنم بلندشدم بچه هامو برداشتم اومدم خونه پدرم پدرشوهرم بهم زنگ زد گفت رفتین گفتم بله گفت پس برین یه هفته بگردین برگردین الان ۷روز هست اومدم مادرم میگه محکم بشین بزار آدم بشه وکرنه بری لحت میکنن و منم خیلی دلم برا خونه ام تنگ شده دلم میخواد شوهرم بهم بگه برکرد که نمیگه میدونم زنگ زد به پسرم گفت از مامانت شکایت کردم ترو میکیرم منم به پدرشوهرم گفتم کفت نمیدونم به خدا ازش میپرسم منم گفتم بگو شکایت کنی منم میکنم افتاده دنده لجش به ما نه زنگ میزنه نه پیام میزنه هیچی خانوادشم زنگ نمیزنن