2733
2739
عنوان

توروخدا کمکم کنید حالم‌بده

105 بازدید | 12 پست

تقربا سه ساله با مادرشوهرم زندگی میکنیم با درخواست همسرم اما الان قرار بود بریم شارژر و کلگی گوشی منو عوض کنین پاشده با مامانش میره بدم اومد میگم چرا اینجوری میکنی 

هر چی از دهنش در اومد گفت گلوم رو دو سه باری گرفت فشار دار موهام رو کشید خسته شدم الان با بچم اومدم بیرون دو سالش نشده چیکار کنم تو سزما موندم بیرون دیوونه ام کردن نمیتونیم راحت باشم هر سری هم سر مادرش بحث داریم مادرشو بیشتر از من و بچه اش دوست داره میگه باهم رابطه داریم به فکر مادرم عذاب وجدان میگیرم یعنی چی پشت و پناهی هم ندارم چیکار کنم

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



یعنی چی میگه رابطه داریم بغکر مادرمم😐😐 بختره ب مادرش زنگ بزنی زاهمون حالت جریه الانت و بگی بخاطر شما پسرتون منو زده از خونه بیرونم..بعد برو خونه مادرت یا خواهر برادرات.واس چی موندی تو کوچه...برو یه مسافرخونه اصلا

2731
یعنی چی میگه رابطه داریم بغکر مادرمم😐😐 بختره ب مادرش زنگ بزنی زاهمون حالت جریه الانت و بگی بخاطر ش ...

باهم زندگی می‌کنیم الان خونه اس پیش شوهرم من تو کوچه کسی رو ندارم پولی هم ندارم 

ندارم هیشکی رو ندارم😭😭😭😭

پشتوانه مالی که آدم نیست سعی کن پول و طلا و… جمع کنی برو سر کار یه کاری پیدا کن بتونی مستقل بشی

یه مدت دهن به دهنش نذار که بتونی از کمک مالی بگیری بعدم ولش کن

فقط 19 هفته به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
عزیزم منم مثل توام  از مادرش چیزی نگو . بپذیرش   از مادرش پیش همسرت به هیچ وجه چیزی ...

خسته شدم مادرش میره لوازم می‌خره نخود لوبیا میبره اتاقش قابم میکنه میگم بیا ار اینجا بریم مادرت به ما اطمینان نداره میگه ن الان چند دقیقه است بیرونم یکبار زنگ نزده ببینه من با بچه تو این سرما کجاام

2738
خسته شدم مادرش میره لوازم می‌خره نخود لوبیا میبره اتاقش قابم میکنه میگم بیا ار اینجا بریم مادرت به م ...

اشتباهه محص هست ک از خانواده شوهرت پیشش گله کنی . بخدا زندگیت خدایی نکرده از هم میپاشه . سعی کن بی تفاوت باشی 

با زبون خوش ازش بخوای ک از اونجا برید 

اتفاقا بگو عزیزم ما از اینجا هم بریم من ک طاقتم نمیاد ب مادرت سر نزنم حتما میام میبینمش ولی دوست دارم یکم مستقل باشیم 


با بچه که نمیتونم برم سر کار

یه کار خونگی انجام بده و مستقل شو و سر خودت رو گرم کن عزیزم 

منم دیشب با همسرم سر خانوادش بحثم شد . بهم گفت بریم خونه برادرم در حالی ک دعوتمون نکرده بود 

یه جنگ بزرگ راه افتاد 

کلا ب مردها نباید حرفی زد و فقط باید با رفتار نشون داد 

اشتباه منم این بود گفتم نمیام چون دعوت نکرده 

باید اتفاقا میگفتم میام و لحظه آخر میگفتم مریضم و نمیرفتم

یه کار خونگی انجام بده و مستقل شو و سر خودت رو گرم کن عزیزم  منم دیشب با همسرم سر خانوادش بحثم ...

خوب اون هب بائو خانواده منو بزنه سرم اما من لال بشینم دوست دارم بمیرم خیلی خسته شدم دیگه تحمل ندارم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687