امروز رفتم سونو دکتر مهربونم با خوشرویی بهم سلامی کرد و گفت روز چندمی گفتم روز ۱۲خودتون گفتید بیام چون ۱۳و ۱۴نیستید
توضیح دادم از روز ۸تا۱۲سینال اف داشتم که روز ۸گیرم نیومد از روز ۹شروع کردم ب تزریق الان ۳تاشو تزریق کردم گفت خب ۳تا کم بود باید ۵تاشو میزدی بعد میومدی ولی حالا بیا تا سونوت کنم ببینم چطوره اوضاع ..
با استرس رفتم روی تخت معاینه برای سونو یه چند لحظه سکوت و ته قلب من ک روشن روشن بود به لطف دردهای پی در پی تخمدانم ک میدونستم فولیکول خوب دارم😍😍😍
گفت یه دونه خوب دیدم برای امروز خوبه چون مدام درحال رشده گفتم چند گفت ۱۶😍باز گفت یکی دیگم هست ۱۷😯😍😍😍
منو چقدر ذوق کردم باز مثل بارداری سری قبلم بهم گفت اینقدر خوشحال نباش 😂یهو نمیگیره گفتم وای دکتر خوشحالم ک ب داروهای جدید جواب دادم منی ک چند ماهه فولیکول ۴/۵دارم الان این یعنی ته امید ..
خدایا شکرت هزار مرتبه دیدی گفتم خدا تو قلبمی ؟دیدی گفتم وسعت مهربونیتو من بچشم دیدم ؟
فردا باز سونوم تکرار میشه اگر اوکی بود فردا hcgرو میزنم اگر نه که پس فردا ...
من شب تولد اقا امام حسینم نصفه شب بیدار شدم و از ته قلب شکستم زیارت عاشورا خوندم قسمش دادم به رقیش به علی اضغرش به اقا ابوالفضل ...
نمیدونی چقدر سبک شدم انگار ک اقا روبرومه و میگه فرزندم (من ساداتم)دختر خوش قلبم دعات مستجاب شد 😔😭میدونم مستجاب شده دعام مینویسم تک تک اینارو که یادم بمونه همش لحظه ب لحظه ی احساسم نیتم خدایا سپردم بخودت ب دستای تو که توی دست دکتر مهربونمه میدونم خودت سلامتی و دل خوش بهش بده که اینقدر هوامو داره دوست دارم خدا فردا میام بقیشو مینویسم ک بمونه ♥️
پ.ن .پول تزریق امپولمو دادم ب ی خانم نیازمند
۱۴۰۲/۱۱/۲۹
یکشنبه