نمیخوام از تلاش هات ناامید بشی واسه همین سعی میکنم بهترین بازخورد رو بهت بدم.
یک رمان معمولا باید بیشتر از ۵۰ هزار کلمه باشه. داستان کوتاه حدود ۲۰ هزار کلمه است.
بنابراین هر پارت به زور میانگین باید بین ۵۰۰ تا ۳۰۰۰ کلمه باشه. یعنی روزی حداقل ۱۰۰۰ کلمه یا ۴ صفحه باید بنویسی. سعی کن هر روز داستانت رو چک کنی و ویرایش کنی. با توجه به اینها چیزی که تو نوشتی تک قسمتی یا oneshot بود.
اون قسمتی که از مار ترسیده بود باید یه عکس العملی انجام میداد که ترس رو نشون بده و در مقابل اش یه نتیجه. مثلا گذاشتن سبد روی مار. بعدش پسره از زیر سبد درمیومد.
کاراکترهات باید بیشتر با هم تعامل کنن بعدش صمیمی بشن.
اونجایی که پای شخصیت اصلی زخمی شد شما فقط از حس بینایی استفاده کردی. میتونستی بنویسی سوزش شدیدی کف پام حس کرد یا با اولین قدم خرده های شیشه به کف پام چسبید. یا مثلا کاراکترت روی صندلی نشست... جنس رنگ مدل صندلی، حالت نشستن، احساسش موقع نشستن، صدای صندلی. توصیف قلمت رو قوی میکنه.
باید توی داستانت مشکل ایجاد کنی و راه حل برای کاراکترت بزاری که تلاش کنه. البته ایده ی تو برای این داستان تخیلی خیلی خوب بود. سبک تخیلی با شخصیت دگرگون نما یا shapeshifter که مار بود. فیلم هندی های زیادی از شیپشیفتر مار هست. میتونی ایده های بیشتری ازشون بگیری.
داستانت جذابیت و هیجان دنبال کردن رو داشت و باعث کنجکاوی من شد. این حس کنجکاوی رو توی هیچ لحظه ای از بین نبر. حتما الان میپرسی چجوری از بین میره؟ جواب: آیتم های بلا استفاده. از تمام اجزا و حواس برای توصیف استفاده کن. سعی کن شخصیت ها رو با دیالوگ هاشون معرفی کنی نه صرفا احساس خودت نسبت به کاراکتر.
مهمتر از همه داستانت باید یه پایان منطقی داشته باشه... حتی توی سبک فانتزی.
با آرزوی موفقیت بیشتر. از نقطه ضعف هات پله ای بساز به سوی آسمان🤗
@اصیل_مستقل