خانوادگی رفته بودیم عید دیدنی. بعد این شوهر خواهرشوهرم خیلی شوخ و بانمکه.دختر جاریم براش دستمال آورد اونم اومد تشکر کنه زد به مسخره بازی گفت دستتون درد نکنه ان شاءالله شب عروسیتون دستمال بیارم برات
بنده خدا قصدی هم نداشتا.ولی گند زد. و سکوتی عجیب همراه با پوزخند همه جارو فراگرفت