2733
2734
اره مامان آوا، بعد هم نگو زود بگذره، من الان از خانم بارداری میبینم حسودی میکنم، بارداری خیلی خوبی داشتم، واقعا دلم تنگ شده
مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت......!! حال من بد بود اما هیچ کس باور نداشت....!!خوب میدانم که تنهایی مرا دق می دهد....عشق هم در چنته اش چیزی از این بهتر نداشت....


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیزم نگران نباش،من ماه آخر بودم همه فکر میکردن پنج ماهمه،ولی بچه م ریز بدنیا اومد،دو کیلو نیم بود
میشه واسه حاجت دلم یه صلوات بفرستین؟؟اللهم صلی علی محمد و آل محمد تصمیم دارم وزنم و زیاد کنم،الان 49.500 ،وزن هدفم60.انشاالله من میتونم...
2731
انشالله عزیزم، پسره یا دختر؟
مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت......!! حال من بد بود اما هیچ کس باور نداشت....!!خوب میدانم که تنهایی مرا دق می دهد....عشق هم در چنته اش چیزی از این بهتر نداشت....
من تو بارداری خیلی فرز بودم تا دو روز قبل زایمان سرکار بودم، همش دوندگی، فقط حال نداشتم غذا بپزم غذا مامانم رو هم دوست نداشتم
مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت......!! حال من بد بود اما هیچ کس باور نداشت....!!خوب میدانم که تنهایی مرا دق می دهد....عشق هم در چنته اش چیزی از این بهتر نداشت....
من الان ماه پنجم. اینقد شکمم بزرگه که نمیتونم راحت خودمو بشورم یا جورابامو بپوشم. با چادر و بی چادر عالم و ادم می فهمن من باردارم. اصلنم اینجور دوست ندارم که از حالا نتونم کارای شخیمو بکنم.
بعضی ها مثل من بچه تو پهلوشون هست،من اصلا پرخوری نمیکردم همش غذاهای سالم میخوردم مثل کباب و این چیزا،بستنی و شیر موز و شیر پسته،ماه آخر کاسنی و عرقیات سرد و آب انار. بچم هم زردی نگرفت حتی یه درجه،آنقدر هم استخوان بندیش محکم بود از روز اول رو پاهاش می ایستاد،الانم من خودم اضافه وزن دارم ولی از دوران بارداری هیچی نمونده برام
مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت......!! حال من بد بود اما هیچ کس باور نداشت....!!خوب میدانم که تنهایی مرا دق می دهد....عشق هم در چنته اش چیزی از این بهتر نداشت....
خواهر شوهرم شکمش دو برابر من با 30کیلو اضافه وزن یه بچه 2.5کیلوی دنیا اورد
مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت......!! حال من بد بود اما هیچ کس باور نداشت....!!خوب میدانم که تنهایی مرا دق می دهد....عشق هم در چنته اش چیزی از این بهتر نداشت....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز