2752
2734
عنوان

ادامه ی داستان ترسناک اجداد پدری

| مشاهده متن کامل بحث + 447 بازدید | 28 پست
چرا ترکید اسی آخرش یکی ناشناس بهش پیام داده بود که بیا تبریز این پدر ومادر که داری پدر ومادر واقعی ...

کی گفت شبیه اون زن بوده ؟ اسی که گفت من اون زنو ندیدم که بخواب مادربزرگم میومده

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

ی دوستی داشته آدم عجیبی بوده

بهش میگه تو خانوادت اونی نیستن ک باهاشون زندگی میکنی و ی کتابی هست باید پیدا کنی بیاری بخونیمش ک پیدا نمیکنه

دوستشو بالاخره میپیچونه و بعدش از شماره ناشناس پیام میاد واسش ک بره ب فلان آدرس در تبریز ک حقیقت رو بفهمه و بعدش عکس زنی رو براش میفرسته و میگه این مادرته ک طبق گفته اسی شبیهن بهم دیگه.

حالا اسی نمیدونه چ کنه بره ب آدرس نره

دی ان ای بدن ندن


چرا ترکید اسی آخرش یکی ناشناس بهش پیام داده بود که بیا تبریز این پدر ومادر که داری پدر ومادر واقعی ...

خوب باقیش و هم بگو لطفا

هیچ کسی رو به مقام خدایی بالا نبر...میره اون بالا واست عذاب نازل می‌کنه!!
کی گفت شبیه اون زن بوده ؟ اسی که گفت من اون زنو ندیدم که بخواب مادربزرگم میومده

آخرش گفته بودن

یعنی خودش میگفت شک دارم، چون شبیه پدر ومادرم نیستم

بعدش تا پنج سالگیم هم عکس ندارم، مامانم میگه عکسا تو گوشی بابات بوده گم شده


واقعاااا؟ اگه خوندی میشه از جایی که دوستش رو میخواست بیاره خ نشون بگی

خب اون دوستش مثل اینکه یه حسای عجیبی داشته، بعد که میاد خونه اسی میگه سه تا شمع بیارید روشن کنیم، بعد دست میزاره بالای شمع بدون اینکه فوت کنه خاموش میشه، نوبت یکی دیگه از دوستاشون که میشه شمع اون خاموش نمیشه، بعد نوبت اسی میشه اسی هک بدون فوت شمعش خاموش میشه، دوستش بهش میگه تو یه نیروهای خاص داری، بعدم دعواشون میشه که این چرت وپرت ها چی هست میگی، باهم قهر میکنن، اون دختره به اسی میگه سال دیگه هم رو می‌بینیم، دقیقا یه سال بعد دوباره اسی اون رو میبینه، بعد از اون روزم اسی زیاد خواب آشفته می‌دیده 

تا سال بعد اسی با اون دختره دوباره هم حرف میشن، اون دختره بهش میگه تو دختر واقعی خانوادت نیستی، یه کتاب هست تو خانه شما پیداش کن همه چی رو میفهمی 

اسی هزچی میگرده چیزی پیدا نمیکنه 

حالا بعد دوسال یکی بهش پیام داده 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   aaarammm  |  10 ساعت پیش
توسط   اکبر_۲۰۰۰  |  9 ساعت پیش
توسط   نگاارم  |  9 ساعت پیش