بانویی دکمه های مانتویش را باز می کند!
او در اتاق پرو یک فروشگاه برند و شیک در شمال شهر هست، می خواهد مانتو و یا لباس جدید بخرد، شاید هم می خواهد پیش بقیه از بابت آخرین مدل روز کم نیاورد!
البته می تواند در اتاق پرو یک مغازه معمولی در محله های پایین شهر باشد، با همسرش، مادرش، خواهرش، ...... آمده تا لباس جدید بخرد، واسه مهمانی، عروسی، ....
بانویی دکمه های مانتویش را باز می کند!
تازه رسیده مهمانی، بعد از کلی احوالپرسی با میزبان و به قول قدیمیا چاق سلامتی، می خواهد آماده شود تا برود تو مجلس و بعدش خوش و بش و خدای نکرده غیبت و بزن و برقص و....
بانویی دکمه های مانتویش را باز می کند!
از راه رسیده، از سر کار، شایدم از خرید، خسته است، می خواهد یک استراحت کوتاه بکند، بعد از آن بساط غذا و چای و.....آماده کند، همسرش می آید که دور هم بنشینند وگل بگن و گل بشنفن!!!!!!
بانویی دکمه های مانتویش را باز می کند!
می خواهد لباس بیمارستان را بپوشد، بیمار است و باید بستری شود، لباس بیمارستان و بعدش شاید هم اتاق عمل، برای سلامتی اش دعا کنیم!
بانویی دکمه های مانتویش را باز می کند!
اول صبح است، تازه رسیده سرکار، باید یونیفرم اش را بپوشد، اگر پزشک است روپوش سفید و مشاغل دیگر یونیفرم های دیگر، ....... و کار روزانه اش را شروع کند!
..........
و اما!!!!!!!!
بانویی دکمه های مانتویش را باز می کند!😔😔😔
تا تمام زخمها و کبودی هایی که از ناحیه عزیز ترین کسی که یک عمر بهش تکیه کرده و جوانی اش را پای او گذاشته به تنش نشسته را نشان پزشک قانونی بدهد!!!!!😞😞😞
چهارم اذر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان .به امید روزی که فریاد دردمند همه زنان اسیب دیده شنیده شود 💔
با تشکر از :
#دکتر_آمنه_قاسمی
کارشناس #پزشکی_قانونی
