2737
2734

سلام دوستان

 ۳-۴ روز دیگه تولد مامانمه. ۱۰ روز بعدش هم تولد بابامه.

بابام از یکماه قبل به فکر کادوی مامانم بود. براش یه تکه طلا خرید

خود مامانمم میدونه چون طلا رو پیک آورده فهمیده کادوش طلاست. ولی هنوز ندیدش چون بابا بسته طلا رو گذاشته تو کمد که شب تولدش بهش بده. این تااینجا از تولد مامانم.
حالا امروز بابام اومده خونه به مامانم گفته برای تولد خودش (تولد بابام) که اونم ۱۰ روز بعد از تولد مامانمه، دوست داره برن رستوران به جای کادو. یعنی درکمال سادگی خودش پیشدستی کرده گفته چه چیزی برای تولدش خوشحالش میکنه. 

ولی مامانم یهو داغ کرده میگه چرا به فکر تولد خودتی؟ چرا نگفتی تولد من که جلوتره بریم رستوران؟ همینجوری داد و هوارررر. 
من دعواشونو شنیدم مامانم حتی برگشت گفت فکر کردی هنر کردی یه کادوی کوفتی گرفتی! ماتم برد که چرا اینجوری به بابام گفت. کادو طلا کجاش کوفتیه. حتی هنوز نگرفته بازش کنه ببینه چه شکلیه. الانم قهر کرده کلا اینجوریه قهر هم میکنه تا یه هفته خونه رو جهنم میکنه برای بقیه.
من دقت کردم تقریبا هر مناسبتی میشه مامانم همینجوری یه دعوا راه میندازه. چندبار دیگه هم عید نوروز و تولدهای من و خواهرم رو زهرمارمون کرده. 

من میخوام باهاش صحبت کنم ولی نمیدونم چی بگم که با منم دعوا نکنه. لطفا راهنمایی کنید و توهین هم نکنید. مادرمه و برام محترمه. 

بهش بگو باباتو بزاره رو سرش من نزددیک ۲۷ سال زندگی میکنم کل این سالها شاید ی بار شوهرم کادوی تولد گرفته بقیه رو حتی یادش نمیموند یعنی مهم نبود براس مرتیکه ی نفهم پارسال ختی گریه کردم به روش اوردم گفتم تولدم بود امروز لا اقل ی تبریک میگفتی اخرهم امسال به من خیانت کرد بی پدر ۵۰ سالشه


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2742

وا دیده بودیم مردها گند اخلاق میشن هر مناسبت تولد خراب میکنن نگو زن‌ها هم دستی‌برآتش‌دارن خیلی سخت درک میکنم چون یه بنده خدایی هم اینطوری مخصوصا اگه کسی بخواهد ازدواج کنه  عذاب اون دنیا رو میاره جلو چشمش خدا به همه اخلاق بده برا همین از عروسی اینا بدم میاد

متاسفانه مادرتون احتمالا از مناسبتای خاص خاطره خوبی نداره یا درست بلد نیست چطور باهاش روبه رو بشه. سعی کنید زمانی که کاملا آرومه بگید خودتون یا یکی از دوستانتون این مشکلو داره و از شما تقاضای کمک کرده بعد ازش بخواید راهنماییتون کنه و راهکار بده. احتمالا خودش متوجه حرفتون خواهد شد.

و خدایی دارم که در این نزدیکی است.

بشین براش از زندگی ناموفق بقیه تعریف کن بگو ک شوهراشون چه جهنمی براشون درست کردن،بعد زندگی خوب خودشو مثال بزن بگو خیلی خوش شانسی ک یکی مث بابام داری،پس قدرشو بدون و نزار از زندگی خسته بشه بره سراغ یکی دیگه

2740

بهش بگو مامان چرا اینکارارو میکنی بگو هیچ میدونی با این رفتارات هممونو ناراحت میکنی بگو بهترین روزا و خاطره انگیز و ب یادماندنی ترین روزامونو کوفتمون میکنی بگو خدارو خوش نمیاد بگو اگر طلایی ک بابام خریده رو دوست نداري بده ب منو ابجیم رستوران شب تولد بابامم تو نیا ما میریم 

خودمم به همین فکر کردم مرسی 🌸

درسته که ایشون مادره اما ممکنه یه چیزایی رو بلد نباشه مثل همه‌ی. ما و اصلا هم متوجه نشه که چقدر این مسئله بده شما دختر خوبی هستین که این طور دلسوزانه سعی می‌کنید بهش کمک کنید من جای مادرتون ازتون تشکر می‌کنم.

و خدایی دارم که در این نزدیکی است.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   رستا۷۰۹  |  3 ساعت پیش
توسط   عطرخدا  |  3 ساعت پیش