من جای شما بودم باشرایط شما اگه برگردم عقب تر همسرم نمی‌گذرم ولی صبر میکنم تا وضع مالیش اوکی بشه ،خیلی سختی کشیدیم بچه بودیم
من خیلی خیلی دوسش دارم و وابسته هستم بهش اما اگه برگردم کلن ن خودش و ن با هیچکس دیگه ای ازدواج نمیکنم...
من و خیلی راضیم شکر خدا
و دقیقا توی سن شما ازدواج کردم ولی حدود ۱۶ سال پیش
به نظرم یه مقداری سنتون کم هست بالاخره جامعه فرق کرده و مثل گذشته متعصبانه به سن دختر ها برای ازدواج نگاه نداره
هر چقدر بیشتر تجربه جمع کنید و ازهم شناخت پیدا کنید به نفع زندگی مشترک ایندتون خواهد بود
آخه عزیزدلم قبول نکنی میزارن میرن بخدا انقدر مورد خوب داشتم سر همین کوفتی از دست دادم
مورد از خارج بود
یه مورد داشتم شرکت صادرات واردات داشت
یه مورد دکتر بود
همه خوووب خب اینا رو هی دارم یکی یکی واسه این کوفتی از دست میدم این نباشه اصلا بعد از یه مدت میبینم رابطه سرد شده نمیدونم چیکار کنم بخدا
اگر صرفا دوست داشتنش براي ازدواج باهاش راضيت ميكنه و بقيه شرايطش اوكي نيست هرگز اينكارو نكن
ازدواج معامله اس عزيزم با چاشني عشق
دوره باهم ميسازيم تموم شده الان فقط ميتوني بگي باهم بهترش ميكنيم
شرايط اخلاقي و ماليش اوكيه؟!
خانوادش
بی پولی اول زندگی و مسئولیت های سنگین
اینکه از همه دخترای فامیل عقب موندم فامیلای پدریم همه تحصیلات بالا دارن واسه خودشون کاره ای شدند من فقط تونستم فوق لیسانس بگیرم و یازده سال کار کردم تهش هیچی الان خانه دارم
اینقدر اوضاع بد بود تا چند سال بعد عروسی کمکش قسطای عروسی میدادم حمایت نداشت
از طرفی خودم جهازم هم خریدم خیلی بهم فشار اومد
این همه سال کار کردم هیچ ملکی به نامم نیست هیچی از خودم ندارم فقط سه تا ماشین به نامم
