من 31 سالمه.طلاق گرفتم..از سن ده یازده سالگی یادمه دوستام خاله بازی میکردن من همیشه نقش یه آدم تنها و بدون بچه و شوهر بازی میکردم :D بعد که بزرگ تر شدم همیشه از تصور مادر شدن وحشت داشتم و دارم..بنظرم بچه دار شدن خودخواهی بزرگیه که یک موجود بیگناه بدون تصمیم خودش بیاری تو این دنیا!نصف عمرت رو بزاری واسه بزرگ کردن یکی دیگه..خودتو از یاد ببری،فداکاری کنی،علایق و آرزوهاتو قربانی کنی که چی شه؟تا آخر عمر هم مسئولیت اش به گردن اته..خوشحالم که در این یک مورد اصلن احساساتی نمیشم..هرچقدر هم کیلو کیلو حواله از بهشت به نام مادرها کنن هیچ وقت دلم نمیخواد که برای مادر شدن فردیت بیولوژیک خودمو به اشتراک بزارم و مسئول زندگی یک آدم دیگه باشم..البته شرط ازدواجم توافق برای بچه دار نشدن بود که انجام شد..معمولن هم در مورد این طرز فکرم تا وقتی ازم سوال نکنن حرفی نمیزنم چون مردم عادی نمی تونن درک کنن میشه بدون بچه و ازدواج هم از زندگی لذت برد..وقتی نصیحتت میکنن یه روز پشیمون میشی کلافه ام میشم...ولی جالبه اسم اینجا نی نی سایته و طبیعتن بیشترین اعضاش مادرها یا خانمهای باردار هستن..چندسال اینجا عضو هستم و کنجکاو بودم بدونم آیا خانمای دیگه ای هم هستن مثل من فکر کنند؟ مثل من مصمم باشن برای این انتخاب؟دلایل منطقی محکم داشت باشن نه فقط مسایل مالی..
واای خیلی خوشحالم یکی مثل خودم پیداکردم.منم شدیدا مخالفم
من نمیتونستم اینطوری فکر کنم به هیچ عنوان ولی خب خیلی ها مثل تو فکر میکنن. اشکالی نداره
خوب هر کسی ی نظری داره من دلم نمی خواد یعنی می دونید، من خودم وسطه این عالمم دیگه اینجا جایه خوبی نیست دلم نمی خواد واسطه بشم واسه درده کسه دیگه این طرزه تفکر عواقب داره، کسی که اینجوری فکر می کنه باید وسعته دیده زیادی داشته باشه، عواقبشم تحمل کنه
ایول طنین چه خوب
خوشبختم از آشنایی
خوشبختم از آشنایی
اگه همه عین شما فکر میکردن که نسل بشر منقرص میشد گلم
منم همین جوریم ولی حرفای دیگران هی ادمو ب فکر میبره
ماری جون ببخشین یه سوال دارم اینجا بپرسم؟
اینکه میدونی نمیتونی مسئول کس دیگه ای باشی و به خاطر حرف مردم نمیخوای بچه دار بشی عالیه. ولی من خودم زندگی بدون بچه رو بی هدف میدونم
منم به هیچ عنوان اینطوری فکرنمیکنم ونکردم حتی چندسال به خاطر مشکل نازاییم شب وروزا اشک می ریختم دست خودم نبود به خاطر غریزی مادری که خدا تو وجودم گذاشته حاضرم هرسختی رو بپذیرم معتقدم سیاهی نباشه سفیدی ناپیداست درسته بچه سختی داره ولی شیرینی هم داره شکرخداکه بعدازشش سال خدا هدیه باارزششو بهم داد ولی خب خبلیا هستن که مثل شما فکرمیکنن
برای من حس مادر بودن فقط با بچه دارشدن معنی پیدا نمیکنه عزیزم :) من از خودم شناخت کافی دارم ..میدونم که حوصله یک موجود زنده ضعیف که بخواد نگهداریش وقتمو تمام مدت بگیره ندارم..اگه حوصله و شجاعت قبول مسئولیت اش رو داشتم که تاحالا حداقل سرپرستیه یک بچه گربه که اینقدر دوسیت دارمو بعهده میگرفتم
دوستان تورو خدا هر کی تجربه حاملگی خارج از رحم داشته کمکم کنه
عزیزم اگه مامانت مثل تو فکر میکردم هم دوست داشتی
منم تا یه ماه پیش طرز فکرم همین بود ولی چند صباحیه دلم نی نی میخواد .
منم شدیدا موافقتمکلا طرز تفکرم مث شما بود ولی همه چیز دست خودم نبود . اما من بچه دارم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
