ترم یکم. روز اول چشممو گرفت. داف نیس ولی خوشم اومد ازش. مامانش مذهبیه ولی باباش نه. ادم درونگرا و عاقلیه. یبارم خواست خصوصی بهش درس بدم با اینکه منبع داشت خودش. خیلی مراقبمه بعضی وقتا عمیق یهو بهم دیگه نگاه می کنیم. یبار از کنارش رد شدم مثل بچه ها داشت دنبالم میگشت. پیشش هم تنها نشسته بودم درباره کشورا حرف زدیم یهو گف میای بریم کانادا؟ گفتم امریکا دوس دارم گف عوم امریکا حال نمیکنم باهاش
بچهها چکار کنم دلم تنگ شده براش. حداقل پیام نمیده ک بیاد جلو. خودمم میدونم روم کراشه
هدف اصلیم درسمه و رشته ای ک دیوونشم . از یه طرف هم میخوام از علاقه بهش دس بکشم چکار کنم😔