شوهرم جلو خانواده اش خیلی کنار من نمیاد.چون مادرش بدتر حساس میشه و یکجورایی ژهر مارمون می کنه
باران از پریشب تصمیم گرفتم دیگه نگم کجایی هستم
ولی کلا غربی و شمال غربیم یه چیز بامزه تعریف کنم خواهرم اینا از اینجا رفته بودن اهواز خونه اون یکی خواهرم بعد فامیلای اون شوهرخواهرم دعوتشون کرده بودن.دخترش 9 سالش بود...بچه های دیگه ازش پرسیده بودن از کجا اومدین؟ گفته بود از ایران...گفتن خب اینجا هم ایرانه..گفته بود نه اینجا اهوازه
ولی کلا غربی و شمال غربیم یه چیز بامزه تعریف کنم خواهرم اینا از اینجا رفته بودن اهواز خونه اون یکی خواهرم بعد فامیلای اون شوهرخواهرم دعوتشون کرده بودن.دخترش 9 سالش بود...بچه های دیگه ازش پرسیده بودن از کجا اومدین؟ گفته بود از ایران...گفتن خب اینجا هم ایرانه..گفته بود نه اینجا اهوازه
عزیزم بحث خانواده همسرو نباید زیاد روش تمرکز کرد وگرنه فقط اعصاب خردی بیشتر میشه
باران پارسال روز عید بعد سال تحویل رفتیم خونه شون .شوهرم گفت ناهار خونه مادر شوهر.شام خونه مامان من.منم قبول کردم.ساعت ۱۱رسیدیم گفتن ما ناهار خوردیم.حالا سر و سنگین که من چرا نیومدم ناهار دذست کنم
بعدناهار رفتیم خونه مادرم.شب سوهرم گفت شام میام.وقتی شام اوندیم سیب زمینی اب پز کرده بود و رفته بود زیر پتو که من مریضم و ما هم دیگه گفتیم میریم خونه خودمون.یکدفعه از زیر پتو اومد بیرون که من ماهی گذاشتم فردا خواهرت میاد بمونین اعظم فردا ماهی درست کنه.منم گفتم خودشون درست کنن و نمودم
واقعا حرکاتش زننده اس
البته منم بعدش با مادر و خاله ام رفتم قشم اصلا خداحافظی ام نکردم.داشت میترکید
همه رفتین.من تازه درد دلم شروع شده
خب نرین خونشون وقتی تحویل نمیگیره چرا میری
نیکی روانیه.یک دفعه تحویل میگیره.یک دفعه هم اینطوریه
سلام عزیزم چرا حودتو اذیت میکنی و به کارا و حرفش فکر میکنی بزن ب بیخیالی سما هم رفتی خونس بگیر بخواب لگو دندونم درد میکنه
کلا خیلی کم بود داره.عقده ایه.همش میخواد بگه پسرام خیلی به حرف من گوش میدن.همش میخواد بگه من همه کاره ام
ببین من اصولا چون خودمو تو موقعیتی قرار نمیدم که اذیت بشم نمیتونم درکت کنم یه بار مادرشوهر م به رنگ لاکم ایراد گرفت دوماه نرفتم خونش کلن اهل تحمل بی احترامی نیستم مادر خودمم باشه میذارمش کنار چون بی احترامی یه عمل خودآگاهانه اس نمیتونی بگی دست خودش نیست
بزار با حلوا گفتن دهنشو شیرین کنه حیف از جونیت نیست الکی خودتو داغون میکنی بقول بابام بگذار و بگذر .روزگار تنبیهش میکنه
دقیقا مثه مادر شوهر خاهرمه وقتی پسرش میرفت بیرون حرف بار خاهرم میکرد بهترین کار اینکه اول بهش محل ندی سرتو گرم کار خودت کنی اگ شوهرت خاس بره بیرون توهم برو همراش جنگ باهمچین مادرشوهری اونو سرجاش نمینشونه فقد پرو تر میشه فک کن ب خاهرم گفته بود فلان کس خودش رفته برا شوهرش زن گرفته ک شوهرش بچه دار بشه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
24 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
