همش توهین همش تحقیر...
هر وقت هم حرفاشون به گوشم میرسه جرئت ندارم چیزی بگم چون جنگ جهانی به پا میشه...
تو همه کارامون دخالت میکنن ازشون بیزارم به خانوادم هم توهین میکنن پیش خودشون دربارشون حرف میزنند😭😭😭😭😭
اینا در صورتیه که من تو سن خیلی کم ازدواج کردم و با شوهرم پایه پاش تلاش کردم و زندگی کردیم نمیدونم چرا اینقدر ازم متنفرن دیگه عقلم به جایی بند نیست...
اینایی که دارم میگم راجب پدرشوهر مادرشوهر و برادر شوهر مجردم هست🙂
همه راهی رفتم...با مهروبونی...با بیخیالی...با دعوا...با قهر اما ول کن نیستن چشم دیدن پیشرفت زندگی پسرشون هم ندارن البته بیشتر میدونم که برادر شوهرم تو گوششون میخونه امروز دیگه واقعا طاقتم طاق شده ... تا کی باید صبر کنم؟