از مادرهاي قديمي كه اينجا بودن اگه ميتونيد از وضعيت بچه هاتون بگيد مامان نارون دختر شما همسن پسر منه و تقريبا مثل هم بودن ميشه بياي بگي تا چ حد پيشرفت داشته دختر گلتون .
پسر من هفته ديگه تولد ٤ سالگيشه ولي فقط چند كلمه اون هم به طور كامل تلفظشون نميكنه الفبا رو تا اخر ميدونه و يه وقتهاي ميگه با خودش اعداد و تا ١٠ ميگه ولي فقط من ميفهمم كه چي ميگه حتي پدرش نميفهمه چي ميگه
الان ارتباط چشميش اصلا خوب نيست به اسمش خييييلي كم واكنش نشون ميده
علاقه بيش از حدي به مجله هاي كودكان داره يعني هر فروشگاهي كه ميريم سريع ميدوه قسمت مجله و روزنامه و خيلي دوست داره عكساش و با قيچي در بياره البته خودش بلد نيست و ما رو مجبور ميكنه و با اون عكسها ميخنده و همش نگاه ميكنه البته تمام مجله هايي كه ميگيره مربوط به شخصيتهاي كارتوني هست كه تو تي وي ميبينه و دوست داره
با بزرگترها رابطش خيلي خوبه ولي با بچه ها نه
هنوز هم با صداي گريه بچه ها گريه ميكنه
الان دو روز در هفته مهد كودك نرمال ميره و دو روز مهد مخصوص
براي مهر ماه هم تو مدرسه استثنايي اسمش و نوشتم
يه وقتهايي خييييلي روحيه بدي دارم ولي خب سعي ميكنم غرقش نشم و فعلا از اين وضعي كه هست لذت ببرم خيلي بيرون ميبرمش كشمكش گريه و زاري بعضي وقتها گوشگيره خيلي وقتها بايد حواسم باشه يهو بدون دليل ميدوه بي هدف ولي با اين وجود نميخوام از جامعه فاصله بگيره جاي شلوغ زياد ميبرمش تقريبا هر روز . پارك ،مركز خريد شلوغ ،استخر ، رستوران ، بعضي وقتها هم از در خونه بهش ميگم هر جا تو دوست داري بريم دستم و ميگيره ميريم بي هدف از اينور كوچه به اونور از اين كوچه به اون كوچه ميشينه وسط پياده رو منم باهاش ميشينم خلاصه يه وقتهاي منم دقيقا مثل خودش ميشم چه دنياي جالبي دارن واسه خودشون
به اميد روزهاي روشن 🌺❤️💝☀️🌞