سلام. خواهش میکنم زود قضاوت نکنید من خودم همیشه میگفتم ی زن چطور ب خودش اجازه میده این کارو بکنه و همیشه هم ادعام میشد ک من هیچوقت خیانت نمیکنم اما اتفاقیه ک مپکنه برای هرکسی بیفته اگه یه کم حواسمونو جمع نکنیم
من چهارماه پیش تو اینستا با پسری آشنا شدم ک ب نظرم خیلی پسر خوبی اومد.
من 6ساله ازدواج کردم و رابطه م با شوهرم معمولیه. رابطه عاطفی منظورمه کلا شوهرم اهل محبت کردن نیست.
اما این پسر از ته دل بهم محبت میکنه. دوسم داره منم دوسش دارم اما خیلی از کارم پشیمونم.
تا حالا چهاربار خواستم رابطه رو بهم بزنم اما بعد یک روز دوباره برگشتم با حرفای اون و حال خرابه خودم چون خیلی وابسته ش شدم از طرفی از خودم بدم میاد خجالت میکشم از شوهرم و اطرافیانم.
دوستی ماهم در حد چت و تلفنی هست و تا حالا همدیگرو ندیدیم بخاطر فاصله زیاد.
ازتون خواهش میکنم خواهرانه کمکم کنید. حالم خرابه. خیلی وابسته شم
همیشه هم تو خونه تنهام با دختر یک سال و نیمه م
شوهرم نه اینکه بهم شک داشته باشه کاملا هم بهم اعتماد داره.
اما کلا اخلاقشون همینطوریه خانوادشون همینطورین
و سرگرمی خاصی ندارم جایی هم تنهایی نمیتونم برم یعنی شوهرم نمیذاره.
امروز دوباره به اون پسر گفتم ک همه چیز تموم بشه اما اونم خیلی ناراحته.
نمیدونم چیکار کنم چطور انگیزه م رو قوی کنم و دیگه نرم سمتش.
از عواقبش از اینکه شوهرم بفهمه میترسم و از اینکه از شوهرم خجالت میکشم از خودم بدم میاد
ممنون میشم توهین نکنید چون بخدا قسم سر هرکسی ممکنه بیاد