شوهرم خیلی خوبه، گاهی بغضم میگیره به خدا، میگم خدا فرشته اشو به من داده اینقدر که دلش پاکه و مهربونه
ولی مادرش که عمه ی خودمم هست
خیلی اذیتم کرده و من هر بار بخشیدم و به دل نگرفتم
دفعه آخر با مادرم بحث کرده بودن و خیلی فحشای زشتی داده بود
یعنی اگه من برم رسما خودمو کوچیک و تحقیر کردم
و پا کشیدم رو مادرم
به شوهرم گفتم نمیرم و اونم چیزی نگفته
ولی اینقدر دوسش دارم که از دیشب دلم خیلی گرفته😭
بگو خودش تنها بره با بچه ها
وقتی توهین کرده نرو
شوهر منم تنهایی با بچه هام رفت خونه مادرش
ول کن بابا
نری بهتره هیچوقت ارزش خانوادتو مخصوصا مادرتو پایین نیار بنده خدا شوهرتم که چیزی نگفته وقتی گفتی نمیرم بیخیال دیگ
خب عید اشتی نکنین پس کی اشتی کنین،، بیخیال بابا همه باهم برید بیان دنیا دوروزه
عزیزم به نظرم برو بزار شوهرت بفهمه براش ارزش قائلی
از طرفی هم با مادرت حرفش شده ن با شما بزار فکر کنه اصلا برای تو ومادرت حرفاش مهم نبوده و خودش شرمنده بشه
در کل از نظر من ببین شوهرت اگر خوبه با تو و خانوادت تو هم صرفا فقط بخاطر خوبیهای شوهرت برو
چجور فکر کنه مهم نبوده حرفاش
وقتی بدترین فحشای ناموسی رو به مادر از گل پاک ترم داده؟ 😭
مهم بوده خیلی هم مهم 💔
حداقل اگه خودش پا پیش میذاشت من کینه ای نیستم و میبخشیدم
ولی هم مقصره هم مغرور، همم خوبی نمیفهمه، من برم نمیگه بزرگی کرد میگه اومد افتاد به پام
عزیزم اگر همسرتون خیلی خوبه چه اشکالی داره با خودش نیم ساعت برین ب احترام همسرتون اونجام سر سنگین باش فقط سلام کن و در حد ی چایی بخور زودم برگرد در حد ی ربع بشین😊البته بازم هر جور خودتون بهتر میدونین
