امروز ۲۴روزه که دیگه ندارمش و تکون هاش و احساس نمیکنم وقتی از شهرمون رفتم کرمانشاه امید به این داشتم که وقتی سنو میدم بگن اشتباه تشخیص دادن و بچت سالمه از ساعت هشت صبح منتظر دکتر موندم و حالم خوب بود و امید داشتم دکتر ساعت شش بعد از ظهر اومد وقتی رفتم واسه سنو با بی رحمی تمام گفت بچت برات نمیمونه گفت بچت قلبش کشیده شده سمت راست روده هاش تو قفسه سینش دیده میشن و ختم بارداری داد به خدا قسم نی نی هم با شنیدن حرفاش به شدت تکون میخورد نمیخاست بمیره با برگه دکتر رفتم بیمارستان امام رضا و بستری بشم تکون که میخورد میمردم و زنده میشدم ضربان قلبش منظم میزد باز هم امید داشتم به معجزه که چیزیش نشه و به دنیا بیاد بگن همشون اشتباه کردن مثل دیونه ها تا صبح گریه کردم صبح که شد پرستار اومد یه قرص بهم داد واسه زایمان و دردم شروع شد چون پول نداشتم سز شم مجبور شدم طبیعی زایمان کنم...