چند ماه پیش داخل رفت امد ها عاشق یکی از بستگانمون شدم و بهش این موضوع رو گفتم و اونم گفت همون حس تورو دارم ولی بعد چند ماه بی محلی کردناش متوجه شدم عاشق یک دختر دیگس وخانوادش معرفیش کردن به عنوان همسر ایندش،فکر میکردم فراموشش کردم ولی وقتی دیدمش باز نامردی که درحقم کرد یادم اومد ،با وجود اینکه حس میکنم دوسش ندارم ولی همش دوست دارم ببینمش ،دوسدارم اطرافم باشه ولی وقتی بی محلی هاشو میبینم و اینکه هرجا من هستم انگار فرار میکنم هم از خودم هم از اون بی زار میشم 🙂