سلام دوستان. من یه پسر 6 ماهه دارم و یه دختر 5 ساله. پسرم به طرز وحشتناکی شیطون و بی قراره و اذیت می کنه . فعلا توی مرخصی زایمان هستم و از سه ماه دیگه باید یرم سر کار خیلی خسته و داغونم هم فکری هم جسمی مامانم که وضع منو دید دلش برام سوخت و گفت از حالا هفته ای دو روز بیار صبح بزار پیش من و برو خونه استراحت کم که هم به من عادت کنه و هم تو یه نفسی بکشی اخه قراره بزارمش پیش مامانم تا دوسالگی. امروز اولین روزه که هر دو رو بردم گزاشتم اونجا که خیر سرم یه کم استراحت کنم. ولی از همین الان پشیمون شدم .دارم از عذاب وجدان میمیمرم. دیروز خوشحال بودم می گفتم فردا کییییف می کنم ولی الان انقدر ناراحتم که اصلا بهم خوش نمیگذره. می دونم داره به اونا خوش میگذره مامانم و بابام خیلی بهشون محبت می کنن ولی نمیدونم چرا حس بدی دارم.................. اصلا انگار ما مانا افریده شده برای غصه خوردن و فداکاری..............
مهم نیست که دور و برت پر از آدم باشه........مهم اینه که دور و بریات آدم باشن
منم مثل توام یه دقیقه که بچه ها ازم دورن بجای خوشحالی همش استرس اونا رو دارم که الان در چه حالین به همین خاطر تنهایی هم بهم خوش نمی گذره و از بودن با اونام خستم تا ساعت سه سرکارم بعد که می رم خونه اونا پر انرژی و من خسته تا بعدازظهر هوس پارک و پیاده رویی هم دارن
حالا که این کارو کردی و میدونی اونجا امنو راحتن تو هم سعی کن بی خیال بشی.یه کاری کن که سرحالتر بشی هر چی دوست داری.بچه ها با یه مامان شاد و سرحال بیشتر خوشحالن. ما مامانای ایرانی این مدلی هستیم که اصلانم درست نیست.
انقدر غر نزن دختر سعی کن ریلکس باشی اگه یکم به خودت استراحت بدی و به کارهای شخصی خودت هم برسی هم میتونی به اونا بهتر برسی هم خودت آرامش داشته باشی خداروشکر مادرت هست میتونه بهت کمک کنه لازم نیست یه روزه کامل از بچه هات دور باشی
خدایا …
بفهمان که بی تو چه میشوم ولی نشانم نده !
خدایا …
هم بفهمان و هم نشانم بده که با تو چه خواهم شد …
دو سه ساعت ببرشون خونه مادرت خودت همون دور و بر یه تفریحی واسه خودت جور کن مثلا با دوستت قرار بذار برو بیرون با شوهرت برو خرید یا یه باشگاه نزدیک خونه مادرت
خدایا …
بفهمان که بی تو چه میشوم ولی نشانم نده !
خدایا …
هم بفهمان و هم نشانم بده که با تو چه خواهم شد …