2726
آشااونی جون ایشالا که مشکلی نیست.بابا هنوز 3-4 ماهه اقدام کردین.نگران نباش و دقیقا بی خیالش شو.
**.** خدایا شکرت که با تمام سختیا بمن داری لذت مادر شدن رو اعطا میکنی.بارداری پر فراز و نشیبی بود.سختیای زیادی بود.6ماه اول ویار شدید حاملگی.ماه سوم پرکاری تیروئید.ماه 5 کیسه صفرام سنگ آورد و ماه 7 هم فهمیدم دچار دیابت بارداری شدم.15 شب بستری در بیمارستان بخاطر این مشکلات.ولی من دست از مبارزه بر نمیدارم.بخاطر دخترم با همه اینا مبارزه میکنم.این نیز بگذرد.شماهم برام دعا کنین با این همه سختی خدا یک دختر صحیح و سالم و صالح و اهل بهم بده تا رنج این دوران بارداری رو بتونم فراموش کنم.
سلام بچه هاااااااا میشه راهنمایم بکنید/ من میخوام فسنجون بدرستم واسهافطار مهمون دارم کلا 7 نفرین عایا میدونید گردو باید چندا کرد تو فسنجون من چهار تا سینه مرغ بزرگ هم میخوام بکنم توش خوبه همینقدر کم نمیشه؟
خدا همین نزدیکیس انچه او مقدر میکند عزیز است و ما جز متوکلین هستیم

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

یه راز برای مجلسی شدن فسنجونهاتون اینو یه اشپز حرفه ای که الان آشپز یه رستوران إیرانی عالی تو کانادا هس بهم یاد داده نیم ساعت اخر پخت فسنجون یه دونه سیب درختی رو رنده ریز یا پوره کنین بریزین تو خورش ، بینظیر میشه . سیب متوسط برای یه قابلمه به قطر ٢٠ سانت
2728
مهدیا جون من فکر کنم ٢٥٠ تا ٣٠٠گرم گردو کافی باشه اگرم داشتی میریختی احساس کردی زیاده همونجوری کوبیده شده بزار تو فریزر واسه بعد بعد هم سلیقه ایه مقدار گردو ، خانواده من خیلی پر گردو دوست ندارن
دیشب ما افطار دعوت بودیم ،فسنجون گذاشته بودن با کوفته ریزه درست شده بود رنگ فسنجونه به قرمزی میزد فکر کنم رب زده بودن توش . در کل من معتقدم فسنجون با مرغ و رب أنار خیلی خوشمزه تره
سحرناز جان من یه سال و نیمه که بچه میخوام! اما 2-3 ماه اقدام جدی داشتم!

.......................................................................
مهدیا جان!

من فسنجونو با گوشت ماهیچه گوسفندی (خورد شده) میپزم!

خیلی عالی میشه!

اول پیازو با رنده درشت رنده میکنم! آبشو میگیرم، بعد داخل روغن سرخ میکنم یه مقدار زرد متمایل به طلایی شه بعد گوشتو بهش اضافه میکنم

تا قدری به هم میزنم که آب گوشت بخار شه و با پیاز به سرخ شدن بیفته و کمی سرخ شه و پیاز و گوشت طعمشونو به هم بدن!

بعد گردو رو که قبلا چرخ کردم باهاش تفت میدم تا اونجایی که رنگش قهوه ای تیره شه(نه خیلی تیره!) و کلی روغن بندازه

بعد نمک میزنم و آب جوش و درشو میبندم تا کاملا بپزه!

چن دقیقه قبل پایین آوردن، رب انار اضافه کنید! مقدار رب انار به اندازه دلخواه! من ملس دوس دارم!

زمان پخت خیلی مؤثره!

من بعد اضافه کردن آب، فسنجونو حدود 5-4 ساعت با شعله ملایم می پزم!
سلام به همه. خوشحالم ازینکه تاپیک داره فعال میشه و اگه خودم وقت نکنم بیام دوستان تاپیکو بالا نگه میدارن. آشااونی جون تا یکسال اقدام جدی و نتیجه نگرفتن از نظر پزشکی طبیعی هست. پس نگران نباش. مهدیا جان راستش من گردو رو چون زیاد میشکنمو همونطور که مونیا گفت بقیشو تو فریزر نگه میدارم معمولا پیمانم قاشقی هست.برای هر نفر 3ق غ خ پر میریزم گردو.البته اگه بخوای پر ملات بشه. مرغشم برای هرکس یک ششم سینه میریزم.وقتیم برای خودمون درست میکنم مرغو که آب پز کردم آب مرغو میریزم تو فسنجون.ولی مرغو نمیریزمو کنارش سرو میکنم.چون همسرم اونطوری طعم مرغشو دوست نداره. چندتا فوته فسنجونم که من میدونم اینه:اول اینکه آبی که از ابتدا توی گردو میریزی رو خیلی کمتر از حد در نظر بگیر.باقیه آب رو بصورت یخ هر 10 دقیقه یکبار بریز.یعنی هر 10 تا 20 دقیقه چند قالب یخ بریز تو فسنجونت.اینکار باعث شوک دادن به گردوها شده و باعث میشه خوب روغن پس بدن و خوب جا بیفته.دومین فوتش اینه که رب انارتو همون ابتدا وقتی آب خورشتت جوش اومد بریز.اینکارم باعث تیره و قهوه ای شدن گردوها و رنگ خورشتت میشه. راستی اگه میخوای خورشتت اقتصادی باشه میتونی کدو حلوایی رو آب پز کنی و با غذاساز پوره کنی و بریزی توی خورشتت.اکثر رستوران ها اینکارو میکنن که برگیره گردو باشه.
**.** خدایا شکرت که با تمام سختیا بمن داری لذت مادر شدن رو اعطا میکنی.بارداری پر فراز و نشیبی بود.سختیای زیادی بود.6ماه اول ویار شدید حاملگی.ماه سوم پرکاری تیروئید.ماه 5 کیسه صفرام سنگ آورد و ماه 7 هم فهمیدم دچار دیابت بارداری شدم.15 شب بستری در بیمارستان بخاطر این مشکلات.ولی من دست از مبارزه بر نمیدارم.بخاطر دخترم با همه اینا مبارزه میکنم.این نیز بگذرد.شماهم برام دعا کنین با این همه سختی خدا یک دختر صحیح و سالم و صالح و اهل بهم بده تا رنج این دوران بارداری رو بتونم فراموش کنم.
سلام امشب مراسم افطار دایی همسری بود، خانوم ایشون بسیار کدبانو هستن و با روی گشاده به استقبال همه میان، منوی ایشون برای ٣٠مهمان سوپ جو و سبزیجات لوبیا پلو زر شک پلو با مرغ زعفرانی سالاد فصل سالاد ماکارانی ژله برای دسر( همراه با تکه های میوه) حلوای عربی ( گمونم با شیر عسلی تهیه میشه، خیلی کشدار بود)
من بازهم مهمون دارم دوشنبه دوستان همسرم هستن ، عاشق حلیم هستن و طرف دار دسر ، شام رو جدا از إفطار میخورن حدود ساعت ١٢ پس از کلی مشورت با همسری میخوام برای إفطار سوپ قارچ (قرمز) حلیم ( از بیرون تهیه میکنم ( خودم حوصله ندارم بپزم) شامی نخودچی تهیه کنم و برای شام زر شک پلو و مرغ ( احتمالا تو تنورک پخت تو فر بپزمش) برای دسر هنوز تصمیم نگرفتم، اما به توصیه سحر ناز جون یه دسر سنتی هم می ذارم فقط یه نظر سنجی به نظرتون بد میشه بعد إفطار دسر بیارم ، اخه بعد شام خیلی دیر میشه (ساعت ١١-١٢)شام میخورن
مونیا جان بنظرم سوپ و حلیم اصلا باهم همخونی نداره.وقتی حلیم هست نه شامی نخود خورده میشه و نه سوپ.بنظرم پنیر سبزی-حلیم-خرما-زولبیا بامیه برای افطار خوبه.همونطور که خودت میگی موقع شام دیگه خیلی دیر وقته و دسر خورده نمیشه.دسرتو اون مابین بیار یا سر سفره افطارت بذار که سفرت هم پر باشه.البته برای شام شالاد هم داری دیگه؟؟؟؟؟
**.** خدایا شکرت که با تمام سختیا بمن داری لذت مادر شدن رو اعطا میکنی.بارداری پر فراز و نشیبی بود.سختیای زیادی بود.6ماه اول ویار شدید حاملگی.ماه سوم پرکاری تیروئید.ماه 5 کیسه صفرام سنگ آورد و ماه 7 هم فهمیدم دچار دیابت بارداری شدم.15 شب بستری در بیمارستان بخاطر این مشکلات.ولی من دست از مبارزه بر نمیدارم.بخاطر دخترم با همه اینا مبارزه میکنم.این نیز بگذرد.شماهم برام دعا کنین با این همه سختی خدا یک دختر صحیح و سالم و صالح و اهل بهم بده تا رنج این دوران بارداری رو بتونم فراموش کنم.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730