مامانای گلی که دنبال اسم مناسب و جدید واسه نی نی نازشون میگردن اگه کمک میخوان بیان اینجا

دوستان عزیز به ترتیب به سوالای همتون جواب میدم اما زمان میبره لطفا کمی تحمل داشته باشید.

مامان مهرگان اسم دختر میخوای یا پسر؟

اسمهای پیشنهادی به نازی جون:
آذردخت: دختر آتش
آذرگل: گلی سرخ رنگ شبیه شقایق
آراگل: آراینده گلها - زیبا کننده گلها
آرامدخت: دختر آرام دختر ساکت دختر با وقار
آریادخت: دختر آریایی - دختر ایرانی
آرایاناز: موجب فخر و مباهات قوم آریایی
آریانوش: شادکننده و خوشحال کننده آریاییان
آزرمیدخت: دختر پرویزبن هرمزبن انوشیروان معروف به عادله که ۴ ماه زمام حکومت را در اختیار داشت، دختر باحیا
آفرین گل: مرکب از آفرین(واژه تحسین) + گل،گل تحسین برانگیز کنایه از دختر بسیار زیبا
آفرین مهر: مرکب از آفرین(واژه تحسین) + مهر (محبت یا خورشید)،کسی که از زیبایی مانند خورشید است یا بسیار با محبت
آفرین ناز: مرکب از آفرین(وازه تحسین) + ناز(کرشمه، غمزه)،دختری که بسیار ناز داردکنایه از دختر زیبا و طناز
آفرین نوش: شنونده آفرین،کسی که تحسین همه را بر می انگیزاند
آلاگل: آلا( ترکی) + گل (فارسی) ، گل رنگی، نام بزرگترین تالاب جهان واقع در شمال آق قلا که در این اواخر نابود شده
آوادخت: مرکب از آوا ( آواز) + دخت ( دختر)،دختر آوازه خوان ، بانوی خوش صدا
آی گل: آی ( ترکی) + گل ( فارسی) گلی چون ماه
ایرانشید: خورشید ایران
ایل ناز: ایل (ترکی)+ناز(فارسی)،مایه ناز ایل، الناز
به گل: مرکب از به( زیباتر) + گل
بهدیس: مانند به(به میوه ای خوش عطر و بو)
بهرخ: آن که چهره ای خوب و زیبا دارد
بهدخت: مرکب از به (بهتر، خوبتر) + دخت (دختر)
بهکامه: مرکب از به( بهتر، خوبتر) + کامه ( آرزو)
بیدخت: نام ستاره زهره
بهسا: بانوی خوش چهره ، دختر زیبا رو
پرندخت: دختر لطیف چون پرند
پری گل: زیبا چون گل و پری
پریرخ: پریچهره، زیبا رو
پریزاد: زاده پری، زیبا ، نام همسر داریوش دوم پادشاه هخامنشی
پریفام: زیبا چون پری
پریماه: زیبا چون ماه و پری
پریناز: دارای ناز و کرشمه ای چون پری
پرینام: دارای نامی زیبا
پرینوش: دارای نامی زیبا
پریوش: زیبا چون پری
پریسان: مانند پری ، دختری که مثل پری زیبا است ، بانویی زیبا چون پری
درناز: در(عربی) + ناز(فارسی) مرکب از در( مروارید) + ناز( زیبا، قشنگ
درگل: در(عربی) + گل(فارسی) مروارید گلها
دل آرا: موجب آرامش و شادی دیگران ، محبوب، معشوق، از شخصیتهای شاهنامه، نام مادر روشنک همسر داراب ‏در زمان اسکندر مقدونی
دل آرام: موجب آرامش و آسایش خاطر، محبوب، معشوق
دل آسا: موجب تسکین و آسایش دل
دلناز: موجب فخر و مباهات دل، زیبا، مطبوع
رخساره: چهره، صورت، گونه
رخشید: آن که چهره ای روشن و تابان دارد
رخگل: آن که چهره ای زیبا چون گل دارد
روشنا: نور، روشنایی
سروناز: درختی بلند و زینتی، معشوق خوش قد و قامت

نازی جان فعلا اینارو داشته باش فردا بقیه اش رو واست میذارم فعلا باید برم تایم اداری تمام شده