برای توتوی گل:
آترا فارسی آذر- آتش - نام یکی از ماههای پاییز
آرا فارسی مخفف آراینده آرایشگر-زیور زینت
آریانا فارسی نامی که جغرافی دانان یونانی به قسمتی از ایران یعنی سرزمین آریایی ها داده بودند
آنیتا فارسی آناهیتا،ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف شده است
آوا فارسی صدایی که به آواز خوانده می شود یا از آلات موسیقی به گوش می رسد
آیسا فارسی,ترکی آی( ترکی) + سا(فارسی) زیبا، مانند ماه
آتریسا فارسی آذرگون مانند آتش - دختری با چهره ای زیبا و برافروخته مرکب از آتری(تغییر یافته آذر-آتر-آتری) + پسوند مشابهت
آرمینا فارسی دختر همیشه پیروز - بانوی مقتدر - الهه زیبایی
آریسا فارسی اریسا - ایرسا - رنگین کمان - همچنین به ریشه بوته سوسن کبود هم آریسا گویند
آویسا فارسی پاک و تمیز مانند آب
آرشیدا فارسی بانوی درخشان آریایی - بانوی آراسته و درخشان - مرکب از آر + شید + الف تانیس - آر به دومعنی به کار می رود اول:مخفف آریایی و دیگری :مرخم آرا به معنای آراینده
آلیسا فارسی ایرسا - رنگین کمان - به بوته سوسن کبود نیز بدان جهت که دارای گلهای زرد و سفید و کبود است ایرسا گویند
آرنیکا فارسی آریایی نیک خو
آوینا اوستایی-پهلوی,فارسی دختر پاک ، بانویی که مثل آب زلال است. مرکب از آو(آب) + ین نسبت + الف تانیث
آریستا فارسی زیبا و خوشکل مانند عروس ، مرکب ازآریس به معنای عروس و تا پسوند مشابهت
آریسا فارسی مرکب از آری به معنای آریایی بعلاوه پسوند مشابهت ، دختری که مانند آریاییان اصیل و نجیب است
آنوشا فارسی کیش و مذهب ، دین و آیین
آدرینا فارسی آتشین ، سرخ رو ، دختر زیبا رو ، بانوی آتشین
جور می کند خدا در و تخته را با هم. آنطور که تو و مرا... تو خاطره ساز و من خاطره باز