بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من عزیزم خوشحال بودم بلند شدم با اینکه کفته بودند ارایش نکنید باز ارایش مردم تو ماشینم اهنک کذاشتم حرکتتتتتتت به سمته سزى قر دادم و فیلم بردارى کردم از خودمو همسرى ،کماله استفادرو بردم از لحظاته اخر، تازه تنها هم بودیم،نه مادرى نه خواهرى
راس میگه دنیا جون؟ منم احتمالا جز همسری کسی کنارم نیس تا لحظه ملاقات. فکرشو میکنم روز عمل باید خیلی غریبانه برم بیمارستان دلم میگیره. برای شما چرا کسی نبود؟
قوی کسی است که ، نه منتظر میماند خوشبختش کنند و نه اجازه میدهد بدبختش کنند
عزیزم من ایران نیستم اره ،تنها بودیم تازه من بعدشم به دلایلى ٥ روز تو بیمارستان بسترى شدم،بازم تنها ولى اونقدر خودم به خودم روحیه میدادم همسرم تعجب کرده بود ببین به خودت سخت نکذرون،فقط به خوبیها فکر کن،صلوات بفرست نفسه عمیق بکش