2703
2553
سلام
همه ما که اینجا هستیم یه بار، دوبار، سه بار و ... سقط کردیم. دفعه اول شوکه شدیم چون اصلا نمی دونستیم سقط چی هست، دکترمون هم گفت بچه اول مال کلاغه، ما هم گفتیم اوکی... دفعه دوم دیگه شوکه نشدیم ولی نا امید شدیم، به خودمون گفتیم نخیر، مثل اینکه جدیه، حتما یه مشکلی هست،تازه راه افتادیم دنبال آزمایشا، از این دکتر به اون آزمایشگاه..... دفعه سوم شاکی شدیم، نگاه کردیم سمت آسمون گفتیم ای بابا! خداجون؟!! نمیبینی منو؟!!!.....

همه تو زندگیشون مشکل دارن، هرکس یه مدل درگیری داره...برای ما قرعه به ناممون افتاده که به آسونی مامان نشیم.
اما..... ما تسلیم نمی شیم. ما می خوایم مامان شیم و می تونیم.
اینقدر از اول شروع می کنیم که این روزگار که با ما لج کرده، روش کم شه!
ما اینجا دور هم جمع می شیم که به هم روحیه بدیم، به هم بگیم ما هم مامان میشیم، چرا نشیم؟
دیگه غم و غصه و آه و ناله بسه! دیگه نشستن کنج خونه و حسرت خوردن بسه!
می خوایم وارد یه فاز جدید بشیم. دکمه delete مغزمون رو می زنیم و اینقدر نگه می داریم که همه خاطره های قبلی پاک شه. بیاین فرض کنیم تا حالا سقط نکردیم و برای اولین بار می خوایم اقدام کنیم

برای همه ما که تجربه تلخ داشتیم، شروع اقدام مجدد مصادفه با شروع استرس هامون. بیبی چک مثبت یه لبخند تلخ به لبمون می شونه و می دونیم تازه گرفتاریهامون شروع می شه.
چطوری به این استرس غلبه کنیم. چیکار کنیم که وقتی بیبی مثبت می بینیم نترسیم؟
فقط یه راه داره. یاد اولین باری بیفتیم که بیبی مثبت دیدیم! به خودمون تلقین کنیم که اولین باره! و چقدر هم شیرینه!
اقدام مجدد برای ما یک پروژه ست. البته که باید به جسممون برسیم، مثل تمام کسایی که می خوان اولین بار اقدام کنن. اما بیشتر از اون باید به روحمون برسیم. فقط یه همدرد می تونه بهمون کمک کنه. ما آینه همدیگه هستیم. هرچقدر به همدیگه روحیه بدیم، در اصل به خودمون روحیه دادیم. بیاین اینجا برای خواهرامون بنویسین که چه کارایی انجام دادین، چیا تو ذهنتونه، چه توصیه هایی دارین، چی بخوریم، چی نخوریم، کجا بریم، هر جمله ای که به بقیه امید بده و گام مثبتی باشه در راستای اقدام مجدد.
********************************** قوانین تاپیک **********************************

اگر برای اولین بار میخواین تو تاپیک مطلبی بنویسید توجه کنید:

*اولین پستی که می نویسید یه شرح حال کوتاه از خودتون باشه که ما تو صفحه اول بذاریم. لطفا خیلی خلاصه بگین و پیاز داغش رو زیاد نکیند. نگین واااای وقتی سقط شد دیدمش، داغون شدم، همه ش گریه می کردم.... پست هایی که جملات منفی توش باشه و روحیه تاپیک رو منفی کنه پاک می شن.

*از نوشتن جمله هایی مثل سلام منم بازی؟ یا میشه منم تو جمعتون راه بدین و .... خودداری کنید. تمام کسانی که سقط داشتن و الان می خوان دوباره (با روحیه مثبت) اقدام کنن در جمع ما پذیرفته می شن.

* قبل از نوشتن هر پست بیاین صفحه اول و شرح حال بچه ها رو بخونین. این تاپیک توسط چند نفر اداره می شه، تمام سعیمون رو انجام می دیم که صفحه اول مدام به روز شه. لطفا از نوشتن جمله هایی مثل سلام .... جون، میشه بگی چند تا سقط داشتی؟ تو هفته چندم بوده؟... یادتون نره ما هرگز نمی خوایم حرفی بزنیم یا سؤالی بپرسیم که ما رو به خاطرات قبلی برگردونه

* خواهشا از فضای این تاپیک برای چت های دونفره استفاده نکنید. اگر دیدید کاربری آنلاین هست، با هم به یه کلوب برید و چت کنید. تمام پست های بی محتوا پاک میشن لطفا ناراحت نشین

*از گذاشتن چندین پست متوالی خودداری کنید و در صورت امکان نوشته های خود را به صورت یک پست ارسال کنید

* برای تشکر از مطالب ارسالی دوستان ، لازم به ارسال پست تشکر نیست ! می توانید از دگمه لایک استفاده کنید

* باز هم تأکید می کنیم فضای این تاپیک یک فضای مثبت و با انرژیه. خواهشا تمام درگیری ها با خانواده شوهر، همکار، همسایه و .... رو تو تاپیکای دیگه بگین. البته شکایت از شوهر همیشه و همه جا آزاده اما خواهشا گلایه هایی که از شوهرتون تعریف می کنید در حد شوخی و به منظور بالا بردن روحیه دیگران باشه. اگه قهر کردید یا دعوا کردید اینجا مطرح نکنید. کسی که برای اقدام مصممه و روحیه مثبت داره هرگز با شوهرش قهر و دعوا نمیکنه و قبل از اقدام جو خونه رو به یک ثبات و صلح نسبی می رسونه

*عزیزانی که تازه سقط کردید و هنوز تو مرحله سوگواری هستین، خواهش می کنم تو تاپیکای دیگه با کسانی که مثل خودتون تو این مرحله هستن درد دل کنید. ما هم این روزا رو گذروندیم نه یک بار نه دوبار.... بحث این نیست که شما رو درک نمی کنیم، اتفاقا خوب درک می کنیم، موضوع اینه که ما دیگه از این فاز دراومدیم و به امید خدا می خوایم دوبار شروع کنیم. نباید یاد روزای غم و غصه بیفتیم


**************** عزیزان اگه پستی گذاشتین و پاک شد، ناراحت نشین************************
************** خواهشا قوانین تاپیک رو رعایت کنین تا در کنار هم باشیم **********************
شرح حال اعضا لطفاً یه شرح حال کوچیک با فرمتی که در زیر اومده برامون بنویسید ایشالله جلو اسم تک تکتون به زودی بنویسیم "به سلامتی مامان شد " نام کاربر ***** سن ***** سال ازدواج ***** محل سکونت ***** تعداد سقط ***** علت سقط(مختصر) *****اقدامات پس از سقط ***** زمان اقدام برای بارداری مجدد ***** پزشک معالج ************************************************************************************************************************************************************************** 01.mahya (زینب) ***** متولد 70 ***** ازدواج سال 88 ***** گیلان (رودسر) ***** سقط اول آذر ٩٢ ***** به علت توقف ضربان قلب ***** در حال تکمیل آزمایشات و مصرف دارو برای اقدام مجدد *****دکتر آذر حق بین =================================================================== 02.ماندگار ***** متولد 62 ***** ازدواج سال 88 ***** تهران ***** سقط اول سال 91 ***** به دلیل توقف رشد جنین، مشکل اسپرم ضعیف ***** در حال انجام آزمایشات و مصرف دارو برای اقدام مجدد (طبق توصیه دکترم میخوام میکرواینجکشن انجام بدم) *****دکتر رزا مقدم "به سلامتی مامان شد " =================================================================== 03.راکسن(نادیا) ***** متولد ٥٩ ***** ازدواج سال ٨٩ ***** تهران ***** 2 تا سقط ***** سقط اول سال ٩٠ تو هفته ٥ به علت توقف رشد جنین اقدام خاصی انجام ندادم چون دکترم میگفت لازم نیست ...... سقط دوم مرداد ٩٢ هفته ٥ علت توقف رشد جنین ***** همه آزمایشا رو انجام دادم، هم اسپرم شوهرم مشکل داره هم خودم مشکوک به انعقاد خون هستم، بهم توصیه شده میکرو کنم ***** در حال مصرف فولیک اسید و ویتامین B12 و ... ***** ایشالله خرداد شروع کنم ***** دکتر رزا مقدم "به سلامتی مامان شد " =================================================================== 04.نیکی ***** متولد 62 ***** ازدواج سال 88 ***** بندرعباس ***** سقط اول دی 92 هفته 12 ***** به علت توقف بنض جنین در هفته 12 ***** اقدام از تیر ماه ***** دکتر امیر زعفرانچی =================================================================== 05.نیکا *****متولد64 ***** ازدواج سال 89 ***** اصفهان ***** 2 تا سقط ***** سقط اول بهمن 91 هفته 6 به علت بارداری پوچ، دکتر بررسی علتش رو لازم ندونست ...... سقط دوم شهریور92، هفته 13 به علت توقف رشد در هفته 8، بعد از آزمایش ها مشخص شد کم کاری تیروتید داشتم(با قرص لئو تیروکسین پایین اومد)، پرولاکتینم بالا بود(با قرص پایین اومد) ، مشکل ایمنی داشتم (از یک ماه و نیم قبل از اقدام متیل پردنیزولون خوردم) ***** در حال مصرف متفورمین و فولیک اسید ***** در حال اقدام ***** دکتر زنان دکتر مرجان حقیقت، دکتر ایمنی دکتر رویا شرکت =================================================================== 06.مریم ***** متولد 58 ***** ازدواج سال 88 ***** تهران ***** 2 تا سقط ***** سقط اول بهمن 91، هفته 6 به علت خونریزی، دکترم بررسی علتش رو لازم ندونست ...... سقط دوم خرداد 92، هفته 5 بارداری پوچ، آزمایش ها نشون داد کمی غلظت خون دارم (پروتئین s پایینه)، یک ماه لوو تیروکسین خوردم ***** در حال مصرف فولیک اسید، مولتی ویتامین، ویتامین ب6، امگا3 و ویتامین دی ***** از فروردین رفتم اقدام *****دکتر حنطوش زاده "به سلامتی مامان شد " =================================================================== 07.سحرناز ***** متولد 64 ***** سال ازدواج 89 ***** مشهد ***** سقط اول بهمن 92 ***** به دلیل بارداری پوچ ***** در حال انجام آزمایشات برای اقدام مجدد ***** دکتر فروغ راستین"به سلامتی مامان شد " =================================================================== 08.هیوا (خواهر بامیه) ***** متولد 60 ***** ازدواج سال 87 ***** محل سکونت؟ ***** سقط اول آذر92 ***** بعلت توقف قلب در هفته 8 ***** الان کم خونی داره و مکمل مصرف میکنه ***** احتمالا خرداد مجددا اقدام میکنه ***** پزشک معالج؟ =================================================================== 09.لیلی ***** متولد 58***** ازدواج سال 86 ***** تهران **** تعداد سقط 3 بار***** سقط اول سال 89، هفته 5 به علت خونریزی، اقدام خاصی انجام ندادم دکتر گفت لازم نیست....سقط دوم سال91، هفته 6، بارداری پوچ، آزمایش ژنتیک و ایمنی و غلظت خونم اوکی بود، فقط شوهرم یه کم ضعیف بود، فیبروم هامو عمل کردم برداشتم، قرص متفورمین و هرماه آمپول hcg و شوهرم هم قرص تستوکپس و sx،....سقط سوم اسفند 92، هفته 8، توقف رشد جنین در هفته5 ***** در حال مصرف اسید فولیک و ب کمپلکس و انجام آزمایشات ***** دکتر ریحان میردامادی و فرین سلامتی =================================================================== 10.DellNia(دل نیا) ***** متولد 62 ***** ازدواج سال 84 ***** تهران ***** سقط اول مرداد 92 ***** زایمان زودرس در 26 هفته ***** انجام کامل آزمایش ها و هیستروسالپنگوگرافی(عکس رنگی رحم) .. خوشبختانه مشکلی نبود به جز پایین بودن Antithrombin که باید توی بارداری هپارین تزریق کنم ***** در حال اقدام ***** دکتر فرین سلامتی و طاهری پناه ( برای انجام میکرو ) =================================================================== 11.مژده ***** 34 ساله ***** 5 ساله ازدواج کردم ***** تهران ***** سقط 2 بار ***سقط اول: هفته هشتم قلب جنین تشکیل شد اما هفته دهم قلب ایستاد و در مرداد ماه 92 با چهار عدد قرص مزوپروستول در خانه سقط شد ... سقط دوم :چهار ماه پس از سقط اول، به علت دیده نشدن جنین در هفته دهم (بارداری پوچ) در بهمن ماه 92 با دو عدد قرص میزو پروستول در خانه سقط شد ***** در حال حاضر کلیه آزمایشات پس از سقط را انجام دادم (به جز عکس رنگی رحم بنا به تشخیص پزشک) و مورد خاصی در آزمایشات دیده نشده.***** اقدام از اردیبهشت ***** پزشک معالج در بارداری اول دکتر محسن معینی، بارداری دوم دکتر معظمی (رئیس بیمارستان پارس) که از هر دو ناراضی بودم. در حال حاضر زیر نظر خانم دکتر فرین سلامتی هستم =================================================================== 12.شهنا ***** متولد 64 ***** ازدواج سال 1386 ***** اردبیل ***** دو سقط ***** سقط اول : قلبش دیگه نزد ... سقط دوم : نفهمیدم چرا ***** آزمایش ندادم گفتن شانسی بوده ***** اقدام از اردیبهشت ***** دکتر نصیری "به سلامتی مامان شد " =================================================================== 13.marrmarr (مریم) *****26 ساله ***** ازدواج سال 1388 ***** تهران ***** 2 سقط ***** سقط اول : با 6 ماه اقدام باردار شدم که 22مهر 1392، به علت تشکیل نشدن قلب جنین در 10 هفتگی .. سقط دوم : 6 اردیبهشت 1393 در 6 هفتگی به علت حاملگی پوچ سقط شد ***** دکتر فرین سلامتی "به سلامتی مامان شد " =================================================================== 14.مرداد ***** 34 ساله ***** ازدواج سال 84 ***** 3 سقط ***** سقط اول : 6 هفتگی(بارداری پوچ) ... سقط دوم : 5 هفته(بارداری پوچ) ... سقط سوم : عدم اطلاع از بارداری و گرفتن عکس رنگی و گیر کردن جنین در لوله چپ و نهایتا لاپاروسکوپی ***** در حال اقدام =================================================================== 15.طهورا ***** متولد 70 ***** ازدواج سال 90 ***** تهران****** 1 بارداری پوچ *****توی هفته 11 کورتاژ شدم (مهر 92) ***** آزهای روتینو دادم که پرولاکتینم بالا بود قرص خوردم نرمال شد ***** اقدام از فروردین *****سقط دوم مرداد 93***** هفته 8 توقف ضربان**** درحال انجام آزمایشات تحت نظر دکتر رزا مقدم =================================================================== 16. sadaf***** متولد 67 ***** 89 ***** مشهد ***** یکبار سقط ***** توقف رشد در 5 هفتگی***** هیچ اقدامی انجام ندادم ***** اول شهریور میرم اقدام ***** حوریه جعفرزاده "به سلامتی مامان شد " =================================================================== 17.anahid(ناهید) ***** متولد 65 ***** ازدواج فروردین۹۰ ***** متولد کرمان ... ساکن بندرعباس ***** ۲ سقط ***** سقط اول: خرداد ۹۱ ... سقط دوم : آبان ۹۲ ... بعلت پرولاکتین بالا ***** برموکریپتین و اسید فولیک استفاده میکنم ***** پزشک کرمان افسانه سادات مشکانی ... بندرعباس مینو رجایی =================================================================== 18.سارگل( سارا ) ***** متولد 55 *****ازدواج 85 ***** مشهد ***** 3 سقط ***** سقط اول: اسفند91هفته6 ... سقط دوم: تیر92 هفته6 کورتاژ شدم ... سقط سوم: اردیبهشت 93 هفته 8 بعد از شنیدن ضربان قلب ***** درحال انجام آزمایشات هستم ***** دکتر تیمورزاده و دکتر ترک زاده =================================================================== 19. مهربان***** متولد 59*****ازدواج سال 78*****تهران*****یک سقط خرداد 93***** توقف رشد در هفته 5***** (یه دختر14ساله دارم) =================================================================== 20. صدف ***** متولد 60***** ازدواج سال 85 ***** مشهد ***** یک سقط فروردین 93 ***** توقف رشد در هفته 6***** پرکاری تیروئید***** اقدام مرداد 93"به سلامتی مامان شد " =================================================================== 21.شاپرک ***** متولد 66***** ازدواج سال 85 ***** کرج ***** 2تا سقط ***** سقط اول :8 ماه بعد از ازدواج نا خواسته باردار شدم ولی تو هفته 9 افتادم به خونریزی شدید و کورتاز کردم ... سقط دوم : آذر 92 که تو 6 هفته رشدش متوقف شده بود و من تو 9 هفته لک بینی پیدا کردم که با قرص سقط شد ***** درحال انجام آزمایشات هستم ***** دکتر رزا مقدم =================================================================== 22. نفس (پریا)***** متولد 63***** ازدواج سال 86*****تهران***** یک سقط اسفند 91***** هفته 10 (هفته 8 قلب تشکیل شده بود)***** تمام آزمایشات بدون مشکل*****مصرف کلومیفن در حال اقدام =================================================================== 23. مرجان***** متولد 63***** ازدواج سال 88*****تهران***** یک سقط مهر93***** هفته 7 توقف ضربان جنین***** در حال تحقیق برای لاپاروسکوپی کیست تخمدان


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

************** آزمایش های بعد از سقط **************** توجه: لیست ذیل خلاصه ای از آزمایش هایی است که پزشکان برای ما و دوستانمان نوشته اند، توضیحات هر آزمایش از اینترنت گرفته شده و ممکن است مبنای علمی نداشته باشد. این لیست صرفا جهت آشنایی شما با آزمایشات تهیه شده و تشخیص اینکه کدام آزمایش برای شما مناسب است به عهده پزشکتان می باشد. قبل از خواندن لیست آزمایش ها با دو اصطلاح زیر آشنا شوید: آنتی بادی چیست؟ نوعی پروتئین خونی است که توسط سیستم ایمنی بدن تولید می شود و به عوامل خارجی مثل باکتری و ویروس حمله کرده و اثر آنها روی بدن را خنثی می کند. اوتوآنتی بادی چیست؟ نوعی آنتی بادی است که توسط سیستم ایمنی بدن خود شخص تولید می شود و اشتباها به جای حمله و خنثی سازی اثر عوامل خارجی، به یک یا تعداد بیشتری از پروتئین های بدن خود شخص حمله می کند و کار آن ارگان یا دستگاه را مختل می کند. بسیاری از بیماری های خود ایمنی، باعث تولید اتوآنتی بادی در بدن می شود مانند بیماری های لوپوس، آرتریت روماتوئید و تیروئیدیت هاشیموتو. تقسیم بندی آزمایشات بر اساس گروه هایی است که هر آزمایش در آن قرار می گیرد. 1- گروه Auto immunology (سیستم ایمنی) Anti Phospholipid IgG Anti Phospholipid IgM ((APL سندروم آنتی فسفولیپید یک بیماری خود ایمنی است یعنی سیستم دفاعی بدن به اشتباه، بر علیه بافت های خودش عمل میکند و آنتی بادی هایی میسازد که برعلیه دسته ای از مولکول ها به نام فسفولیپید ساخته میشود. این وضعیت موجب افزایش انعقادپذیری خون شده که نتیجه آن لخته شدن خون در شریان و وریدها و در نتیجه انسداد آنها است.حدود یک سوم کسانی که در سن زیر 50 سالگی دچار سکته قلب میشوند به این سندروم مبتلا هستند.این بیماری در زنان 5 برابر شایعتر از مردان است و بیشتر در سنین 40-30 سال دیده میشود. در سندروم آنتی فسفولیپید لخته ممکن است در شریان های مغزی ایجاد شده و با انسداد آنها موجب سکته مغزی شود. از دیگر مشکلاتی که به علت این سندرم ایجاد میشود ایجاد لخته در شریان های جفت و در نتیجه سقط جنین است. این بیماری یکی از علل عمده سقط جنین هایی است که علت خاص دیگری برای آن پیدا نشده است. Anti Cardiolipin IgG Anti Cardiolipin IgM ACL) ) آنتی کاردیولیپین یک آنتی بادی از خانواده فسفولیپیدهاست که اگر درمان شود ٧٠ تا ٩٠ درصد مانع سقط بعدی میشود F.A.N.A یک اتو آنتیبادی علیه هسته است که در اکثر بیماریهای خود ایمنی تولید می شود Le Cell اولین تستی بود که دهها سال پیش برای تشخیص بیماریهای خود ایمنی سیستمیک که سر دسته آنها لوپوس یا SLE میباشد ابداع شد ولی بدلیل حساسیت پایین آن (زیر 50 %) خیلی زود دانشمندان را متقاعد کرد که بدنبال آزمایشات تشخیصی دیگری باشند. سالها پیش محققین ایمنولژیست، موفق شدند تست با ارزشی بنام ANA را ابداع کنند. سی دی مارکرها: CD10, CD13, CD14, CD16, CD19,CD20,CD21,CD22,CD23,CD25,CD44,CD45,CD56 HLA-DR خصوصا CD16 + CD56 که مارکرهای اختصاصی سلولهای NKCELLS هستن ********************** 2- گروه Electrochemiluminecens کم کاری تیروِیید: تیروئید دارای هورمونی به نام تیروکسین است که خود از چهار ید تشکیل شده است. هر موقع سطح تولید و ترشح این هورمون ها کاهش پیدا می کند در نتیجه غلظت این هورمون در خون کاهش پیدا می کند و علائمی در فرد ایجاد می شود که محصول آن بطور کلی کم کاری نامیده می شود. این بیماری دارای علائم متنوع است اما شایع ترین آن ورم صورت و پلک ها، احساس خستگی (شخص احساس می کند تواناییش نسبت به گدشته کاهش پیدا کرده است و در حین انجام کار دچار تنگی نفس خواهد شد)، گرفتگی های عضلانی بی مورد در عضلات مختلف، افزایش وزن، خشکی پوست، احساس سرمای مداوم، ریزش مو و ابرو، شکنندگی و خشکی ناخن ها و اختلالات قاعدگی در خانم ها می باشد. هر فردی که علئم افسردگی دارد نیز باید مورد بررسی قرار بگیرند. آزمایشاتی که عملکرد تیروئید را بررسی می کنند عبارتند از: T4 T3 TSH اوتوآنتی بادی های ضد تیروئید اوتوآنتی بادی هایی هستند که یک یا تعداد بیشتری از عناصر و اجزای تیروئید را هدف قرار می دهند، یعنی سیستم ایمنی بدن به اشتباه غده تیروئید را هدف قرار داده و شروع به تخریب آن می کند. در اثر این آنتی بادیها، عملکرد تیروئید کاهش می یابد و در نتیجه هورمون تحریک کننده تیروئید (TSH ) افزایش می یابد. این آنتی بادی ها در صورت داشتن سطح بالا در سه ماهه سوم بارداری از مادر به جنین قابل انتقال هستند و ممکن است باعث ایجاد اختلالات تیروئید در جنین شوند. آزمایشات ذیل وجود اتو آنتی بادی های تیروئید را نشان می دهند: Anti TPO Anti TG تست های ذیل برای ارزیابی عملکرد هیپوفیز بیمار، شامل مسائل باروری، نارسایی غدد جنسی انجام می شود. هنگامی که فرد دچار مشکل حامله شدن یا دوره قاعدگی نامنظم یا سنگین است؛ وقتی که پزشک فکر می کند که بیمار دارای علائم اختلالات هیپوفیز یا هیپوتالاموس است یا علائم بیماری تخمدان یا بیضه دارد؛ در مردان و زنان، به عنوان بخشی از اقدامات لازم برای ناباروری و اختلالات هیپوفیز یا غدد جنسی، درخواست می شود. این سه آزمایش حتماروز ٣ پریود انجام شود: LH FSH Estratiol ال اچ و اف اس اچ توسط غده هیپوفیز در مغز تولید می شوند. سطح بالای LH و FSH در اواسط سیکل قاعدگی باعث تخمک گذاری می شود LH. تخمدان ها را برای تولید استروئیدها و اصولا استرادیول تحریک می کند و FSH رشد و بلوغ تخمک ها در تخمدان در فاز فولیکولی سیکل قاعدگی را تحریک می کند. افزایش سطح LH و FSH در نارسایی اولیه تخمدان دیده می شود. سطوح پایین LH و FSH در نارسایی ثانویه تخمدان دیده می شود. Prolactin نقش اصلی پرولاکتین تحریک رشد و نمو پستان ‌ ها و راه ‌ اندازی و تداوم شیردهی است. اثرات دیگر پرولاکتین به دستگاه تولید مثل مربوط می ‌ شود ***************************** 3- گروه Coagulation (انعقادی) ترمبوفیلی نوعی بیماری است که فرد را مستعد ایجاد لخته داخل رگ ها میکند. حدود 40% موارد ریشه ارثی دارد. این بیماری با سقط های مکرر در ابتدا یا انتهای بارداری در ارتباط است که بدلیل ایجاد لخته در مویرگ های رحمی-جفتی و قطع خونرسانی است. همچنین عامل 30% موارد کندی رشد جنین، جداشدگی جفت از رحم، پره اکلامپسی و خطرات دیگر است. اما این مشکلات میتواند ناشی از ترمبوفیلی جنین حاصل از وراثت ژنهای معیوب پدر و مادر نیز باشد. PT PTT ترومبوپلاستین و پروترومبین جهت اندازه‌گیری فاکتورهای انعقادی خون که در کبد ساخته می‌شوند. با کاهش تدریجی عملکرد کبد، پروتئین کمتری در این عضو ساخته می‏شود، کاهش پروتئین های انعقاد خون ایجاد کبودی در پوست بدن و خونریزی از سوراخها و مخاطهای بدن را افزایش می‏دهد. همچنین کبد دیگر توانایی خنثی سازی سمومی که در خون ساخته و حمل می‏شوند را ندارد. این سموم باعث کاهش عملکرد ذهن و تغییرات شخصیتی و حتی خواب آلودگی و کما می‏شوند. ممکن است اولین علامت تجمع این سموم در مغز، بی‏توجهی به ظاهر شخصی خود، فراموشی، عدم تمرکز حواس و تغییر در عادت زمان خواب باشد (شب بی خوابی-و چرت زدن روزانه) بطور معمول داروها توسط کبد گرفته و از بدن پاک می‏گردند در بیماران سیروتیک روند پاکسازی بدن از داروها به کندی صورت می‏گیرد. لذا تأثیر داروها در بدن تا مدتهای بیشتری می‏ماند لذا بیماران سیروتیک به عوارض جانبی داروها حساستر می‏باشند. Protein C Protein S آزمایش های پروتئین C و پروتئین S معمولا به عنوان بخشی از تحقیق درباره احتمال اختلال انعقادی انجام می شوند. این آزمایش ها مقدار هر پروتئین را اندازه گیری و عملکرد مناسب آنها را در بدن ارزیابی می کنند و توانایی آنها را در تنظیم و کند کردن لخته شدن خون ارزیابی می کند. Anti thrombin آنتی ترومبین پروتئین تولید شده توسط کبد میباشد که در جریان انعقاد کمک مهمی به حفظ حالت هموستاز سیستم انعقادی مینماید. در جریان آسیب های عروقی و در پی خونریزی سیستم انعقادی ابتدا با تشکیل میخ پلاکتی اقدام به بند امدن خونریزی نموده و سپس فاکتورهای انعقادی وارد عمل شده و لخته ایجاد شده را پایدار و محکم مینمایند. انتی ترومبین در این مسیر از فعال شدن بیش از اندازه فاکتورهای انغقادی و در نتیجه اثار سوء آن جلوگیری مینماید.اختلال انتی ترومبین که به ۲ صورت ارثی و اکتسابی اتفاق میافتد باعث ایجاد ترومبوزهای داخل عروقی میگردد. بنابراین در افراد با سابقه و استعداد ترومبوز عروقی یکی از تستهای بسیار مهم بررسی آنتی ترومبین تولید شده از نظر کمی و کیفی میباشدبیماران مبتلا به کمبود AT III به هپارین مقاوم می باشند و برای تأثیر عمل ضد انعقادی آن نیاز به دوزهای غیر معمول و بسیار بالایی دارند. به طور کلی اگر سطح AT III بیش از 60% مقدار طبیعی آن باشد، بیمار به هپارین پاسخ می دهد. بدن به طور طبیعی موادی تولید می کند که از لخته شدن خون جلوگیری می کنند. یکی از این مواد "آنتی ترومبین" است. پایین بودن نتیجه آزمایش آنتی ترومبین نشان میدهد احتمال لخته شدن خون افزایش یافته است. دو علت احتمالی این حالت وجود التهاب در رگهای خونی (فلبیت) و یا وجود لخته داخل رگ (آمبولی) است. آزمایش باید حداقل چند هفته پس از بیماری حاد و حداقل 3 تا 6 هفته پس از توقف مصرف وارفارین یا هپارین انجام شود زیرا قبل از این زمان نتایج قابل اعتماد نیست. Lupus Anti-Coagulant یک اتوآنتی بادی بر علیه فسفولیپیدها یا کمپلکس های فسفولیپیدی با بار منفی در غشای سلول است. این اتو آنتی بادی ها در شرایط بالینی مختلف، به ویژه در بیماری های خودایمنی به وجود می آیند. آزمایش LAC در صورتی مثبت تلقی می شود که در 2 نوبت بفاصله 6 هفته مثبت بماند Activated Protein C Resistance APCR احتمالاً مقاومت پروتئین C فعال شده (APC) مهمترین فاکتور خطر ترومبوز است. افزایش خطر در هتروزیگوت‌ها در حدود 7 برابر و در هموزیگوت‌ها حدود 80 برابر است. APCR در بین حدود 20% از بیماران با ترومبوز وریدهای عمقی (DVT) اولیه و در بین حدود 40% از بیماران با ترومبوفیلی دیده می‌شود. مقاومت APC از طریق یک نوع تغییر یافته aPTT، در حضور و بدون حضور پروتئین C فعال شده (APC) مورد آزمایش قرار می‌گیرد. همچنین آزمایش‌هایی براساس PT یا سم مار نیز طراحی شده‌اند. *************************** 4- گروه Blood Biochemystry (بیوشیمی خون) Anti Mullerian Hormon AMH تعیین ذخیره تخمدان و بررسی تعداد تخمک ها (تحقیقات جدید قابلیت پیشگویی این تست را زیر سؤال برده اند) Inhibin B بررسی پتانسیل تخمدان در باروری و پاسخ به آی وی اف و نیز بررسی ذخیره تخمدانی و پیری تخمدان Hb A1c آزمایش هموگلوبین ای وان سی یک آزمایش خون بسیار رایج می باشد که برای غربالگری بیماران دیابتی نوع یک و دو کارآیی دارد و نشان می دهد بیماران به چه میزان در کنترل بیماری دیابت کامیاب بوده اند. Homocystein هموسیستئین یک اسید آمینه است که به طور معمول در مقادیر کوچک در خون یافت می شود . سطوح بالاتر این اسید آمینه می تواند با افزایش خطر ابتلا به حمله قلبی و سایر بیماری های عروقی همراه باشد برخی از شواهد حاکی از آن می‌باشند که ممکن است هموسیستئین به پوشش سرخرگ‌ها آسیب بزند و باعث ایجاد لخته خون گردد، ولی تاکنون هیچ گونه رابطه علّی و معلولی مستقیمی در این باره پیدا نشده است بالا بودن سطح هموسیستئین ممکن است به علت کمبود اسید فولیک یا ویتامین B12 یا به علت وراثت ، سن بالا، بیماری کلیوی ، و یا برخی از داروها باشد. FBS دیابت (قند خون ناشتا) Urea اوره (بررسی عملکرد کبد و کلیه) Creatinine بررسی عملکرد کلیه 25OH Vit.D3 (ویتامین دی ) Folic Acid ****************************** 5- گروه Hematology (همون شمارش گلبول های خون) WBC RBC Hemoglobin Hematocrit M.C.V M.C.H M.C.H.C Platelets ********************** 6- گروه Molecular (این چهارآزمایش گران هستند، جهش های ژنی را نشان میدهند، متأسفانه توضیحات زیادی درباره این آزمایشات در اینترنت موجود نمی باشد. Prothrombin G20210 PAI-1 افزایش مهارکننده پلاسمین PAI1 نیز در افراد با تخمدان پلی کیستیک PCO که با مقاومت به انسولین هراه است نیز موجب ترمبوفیلی است MTHFR برخی جهش های ژنتیکی شایع در ژن MTHFR نیز از جمله جهش C677T و A1298C با کاهش فعالیت آنزیم متیل تتراهیدروفولات ردوکتاز موجب افزایش هوموسیستئین خون و استعداد ایجاد لخته در شریان و ورید میشود. افراد با یک ژن معیوب و یک ژن سالم (بیماران هتروزیگوت) خطر کمتر و افراد با دو ژن معیوب (بیماران هوموزیگوت) خطر بیشتری برای ترمبوز دارند بویژه اگر این نقص با دیگر فاکتورهای ترمبوفیلی همراه باشد. Factor V leiden درحالت طبیعی فاکتور 5 انعقادی فعال توسط پروتئین C فعال (APC) در محل اسید آمینه آرژینین 506 قطع و غیرفعال میشود. باچنین مکانیسمی فعالیت انعقادی کنترل میشود. اما در Factor V Leiden، نوکلئوتید گوانین 1691 به آدنین تبدیل شده که درنتیجه این موتاسیون آرژینین 506 به گلوتامین تبدیل میشود و محل اثر APC (که آرژینین 506 بوده است) از دست میرود و به این صورت فعالیت فاکتور 5 انعقادی فعال کنترل نشده و عدم کنترل فعالیت فاکتور 5 منجر به افزایش فعالیت آبشار انعقادی میشود که درنتیجه آن احتمال تشکیل ترومبوز افزایش می یابد. APCA ( این آزمایش اگر مختل باشه معمولا یک سرم میدن به اسم IVIG که در بیمارستان و طی چند ساعت تزریق میشه) ********************* 7- گروه serology (Toxoplasma (IgG (Toxoplasma (IgM توکسوپلاسموس در مدفوع گربه، خاک، گوشت خام و سبزیجات نپخته وجود دارد. عفونت به طور معمول باعث ایجاد یک بیماری خفیف مانند آنفلوآنزا میشود. انگل به ندرت باعث هر گونه نشانه در افراد بزرگسال و سالم میشود. با این حال، کسانی که مبتلا به ضعف سیستم ایمنی بدن، مانند بیماران مبتلا به ایدز و یا زنان باردار، ممکن است به طور جدی بیمار شوند، و گاهی اوقات می تواند کشنده باشد. (Rubella (IgG (Rubella (IgM بررسی ایمنی به سرخچه (C.M.V (IgG (C.M.V (IgM سیتومگالوویروس (عفونت از راه جفت به جنین منتقل شده و مشکلاتی را در نوزاد به وجود می آورد که در ٣٠ درصد موارد موجب مرگ و اکثراً ناشنوایی نوزادمیشود) HBS.Ag هپاتیت ب HCV Ab هپاتیت ث HIV Ab ایدز (Listeria (IgG (Listeria (IgM لیستریا مونوسیتوژنز که از طریق گوشت خام، شیر غیر پاستوریزه منتقل میشود در زنان باردار معمولاً باعث بیماری باکتریمی مشابه آنفولانزا می شود که اگر درمان نشود، می تواند به التهاب جفت و یا پرده آمنیوتیک و عفونت جنین و در نهایت سقط، به دنیا آمدن نوزاد مرده و یا تولد زودهنگام منجر شود، چرا که این باکتری قادر به عبور از جفت است. در عفونت لیستریوزیس در زنان باردار معمولا هیچ علامت مشخصی وجود ندارد یا فقط سابقه‌ای از بیماری شبه آنفولانزا و خود محدود شونده در مدت سه ماهه آخر بارداری وجود دارد. اما علایمی همچون تیره شدن مایع آمنیوتیک، دردکمر، تب و لرز، زایمان زودرس و التهاب کلیه و لگن می‌تواند از نشانه‌های لیستریازیس باشد(بچه ها مغز گوسفند هم پر از لیستریاست، حامله شدین و کله پاچه هوس کردین، مغز نخورین)
2456
داروهای قبل از اقدام مجدد و درمان های رایج در بارداری بعد از سقط
(این بخش در حال تکمیل است)
توجه: این بخش با توجه به تجربه اعضاء تاپیک و بر اساس درمان های دکتراشون نوشته شده. سعی میکنیم در آینده از یه دکتر متخصص بخوایم که این بخش رو تأیید کنه، ازتون خواهش می کنیم هیچ کدوم از داروها را بدون مشورت پزشکتون استفاده نکنید. اطلاعات این بخش فقط به این منظور تهیه شده که در موردش بتونین با پزشکتون مشورت کنید.

خیلی از پزشکان سقط اول رو عادی می دونن و برای اقدام مجدد فقط فولیک اسید تجویز می کنن.
بعضی ها هم چکاپ کامل انجام می دن و بسته به نوع مشکل، داروی مربوطه رو تجویز می کنن.

دلایل سقط
توجه: این قسمت فقط بر اساس تجربه اعضا نوشته شده، سقط جنین به مرگ جنین قبل از هفته بیستم گفته می شه، اگه بعضی از اعضاء تاپیک زایمان زودرس داشتن بیان اطلاعاتشونو بگن تا اینجا بذاریم.
سعی کردیم این بخش رو به زبان ساده بنویسیم تا برای همه قابل درک باشه.

*مشکلات کروموزومی: گاهی اوقات تقسیم سلولی جنین خوب انجام نمیشه، جنین یک سری اطلاعات ژنتیکی رو از مادر و یک سری رو از پدر می گیره، گاهی اوقات بدون هیچ دلیلی و صرفا بر اساس یک اتفاق، جنین یک سری از کدهای ژنتیکی که برای ادامه رشدش لازمه رو دریافت نمی کنه، در نتیجه رشد جنین متوقف می شه و بدن مادر جنین رو دفع میکنه. خیلی از پزشکان باور دارن که این راه طبیعی خلقته که از تولد نوزادان ناقص جلوگیری می کنه

* مشکل انعقادی: گاهی به دلیل ایجاد لخته های خونی در رگ های مادر، یا غلظت بالای خون مادر، خونرسانی به جفت خوب انجام نمیشه در نتیجه رشد جنین متوقف می شه

* مشکل ایمنی: گاهی اوقات سیستم دفاعی بدن مادر با جنین به عنوان یک عضو خارجی برخورد می کنه و سعی می کنه جنین رو دفع کنه، با ایجاد لخته های خونی مانع از رسیدن خون به جنین میشه

* مشکل اسپرم: در گذشته اعتقاد داشتن همین که اسپرم بتونه تخمک رو بارور کنه نشون میده که مشکلی نداره، اما امروزه اکثر پزشکان معتقدن که تحرک پایین اسپرم و مورفولوژی اسپرم (تعداد اسپرم های با شکل نرمال) در تشکیل نطفه قوی تأثیر داره. به زبان ساده تر، ممکنه اسپرم قدرت این رو داشته باشه که تخمک رو بارور کنه اما قدرت این رو نداره که باروری رو پیش ببره. گاهی اوقات اصلاح فاکتورهای اسپرم قبل از اقدام مجدد توصیه می شه.

* سقط با علل ناشناخته: علی رغم پیشرفت های علمی، همچنان علت برخی از سقط ها مشخص نیست. لکن تحقیقات نشان داده اند 75 درصد از زوج هایی که سه سقط داشته اند بدون انجام هیچ درمانی یک حاملگی موفق را تجربه کرده اند.

داروهای قبل از اقدام مجدد:
* کم کاری تیروئید: لئو تیروکسین
* پرولاکتین بالا:
* دیابت: متفورمین
* مشکل انعقادی: آسپرین 80 میلی گرم
* مشکل ایمنی: قرص متیل پردنیزولون
* کمبود ویتامین D3: آمپول و قرص دی 3
* مشکل اسپرم: مکمل ال کارنتین، قرص پنتوکسی فیلین، قرص ولمن، آمپول hcg، ویتامین ای، دی، روی، سلنیوم، B6، B12 و مکمل کوکیوتن (تحقیقات نشان داده است این مکمل تأثیر زیادی در کاهش نقص های DNA دارد)

به غیر از داروهای بالا که به علت مشکل خاص تجویز می شن، داروهای زیر به طور کلی برای کسایی که سقط داشتن و می خوان دوباره اقدام کنن تجویز می شه. برخی پزشکان این داروها رو برای آقایان هم تجویز می کنن لینک تحقیقاتی این داروها به مرور زمان اینجا اضافه می شه:
*فولیک اسید 1 میل یا 5 میل
* ویتامین B6
* ویتامین B12
* مکمل امگا 3
* مکمل کوکیوتن CoQ10

درمان های رایج در بارداری بعد از سقط:
* مصرف آسپرین 80 میل
* مصرف قرص لئو تیروکسین
* مصرف ویتامین ها طبق نظر پزشک
* مصرف قرص متیل پردنیزولون
* تزریق آمپول یا شیاف پروژسترون ( سیکلوژست)
* تزریق آمپول هپارین (یا آمپول سلکسان) برای کسانی که مشکل انعقادی دارن
* تزریق سرم ivig برای کسانی که مشکل ایمنی دارند
* تزریق اینترالیپید برای کسانی که مشکل ایمنی دارند ‎(این سرم به جاى ivig استفاده میشه، هزینه خیلى کمترى داره و عوارض جانبى نداره)

تقویت تخمک و اسپرم با استفاده از داروهای گیاهی:
(این بخش به زودی تکمیل می گردد)

تغذیه برای اقدام مجدد (این بخش در حال تکمیل شدن است)


● زمان شروع مصرف مکمل ها

حتی اگر مادر رژیم غذایی متعادلی داشته باشد، گرفتن تمام نیازهای غذایی، آن هم فقط از غذاها بسیار مشکل است. برحسب شرایط، ممکن است مکمل های مختلفی لازم باشد ولی عموما به دلیل نیاز بالا، مکمل آهن، اسید فولیک و ویتامین D ضرورت دارد. تعیین میزان مکمل به عهده متخصص تغذیه است. از تقریبا ۳ ماه پیش از بارداری توصیه می شود اسید فولیک(روزانه ۴۰۰ میکروگرم) مصرف کنید. به ویژه با توجه به عدم مصرف آهن و اسید فولیک به صورت منظم توسط خانم های ایرانی بر این مسئله تاکید می شود. هر خانمی از زمان نخستین عادت ماهانه اش باید در روزهای نخست، اسید فولیک و آهن مصرف کند. ضمن آن که از ۳ ماه پیش از بارداری نیز مصرف آن اهمیت بسزایی دارد. اگر مولتی ویتامین مصرف می کنید مراقب باشید بیش از میزان توصیه شده یعنی ۷۷۰ میکروگرم ویتامین A مصرف نکنید مگر این که کل آن در فرم هایی به نام بتاکاروتن وجود داشته باشد. خوردن زیاد نوع خاصی از ویتامین A می تواند تأثیراتی بر تولد داشته باشد. مصرف مکمل ها در طول دوران بارداری هم می تواند برحسب شرایط ادامه پیدا کند.


● راه کارهای تغذیه ای برای کنترل پرفشاری یا کم فشاری در دوران قبل بارداری

به منظور کنترل پرفشاری یا کم فشاری بهترین راه کاهش وزن، مصرف نکردن غذاهای سرخ کرده، فست فود، روغن جامد و نمک است. ضمن آن که بهتر است مصرف میوه ها و سبزی ها را افزایش دهید. در اولین ویزیت متخصص زنان، فشار خون شما اندازه گرفته می شود تا مشخص شود در چه حدی است. در صورت بالابودن فشار خون، پزشک توصیه های لازم را برای تان انجام می دهد. زنان بارداری که مبتلا به فشار خون بالا هستند، ممکن است به بیماری پره اکلامسی یا فشار خون حاملگی مبتلا شوند. بنابراین خوب است قبل از تصمیم به باردارشدن، برای چکاپ نزد پزشک بروید و مشکل فشار خون خود را برطرف یا حداقل آن را کنترل کنید.

● محکم کردن دندان ها

هنگامی که مادر خود را برای بچه دار شدن آماده می کند، نباید سلامت کلی خود را فراموش کند. شواهد نشان می دهد بیماری پریدنتال که نوعی عفونت باکتریایی است، روی لثه و استخوان که از دندان ها محافظت می کند اثر گذاشته و می تواند منجر به زایمان زودرس و تولد بچه های کم وزن شود. در واقع، محققان طی یک مطالعه دریافته اند زنان بارداری که این بیماری را دارند ۷ برابر بیشتر از دیگران زایمان زودرس دارند. مطالعه دیگری رابطه بین بیماری لثه و افزایش خطر پره اکلامپسی یا بارداری با فشار خون بالا، حفاظت از مایع بودن و پروتئین در ادرار را نشان داد. در مواقع بدتر، تغییرات هورمونی طی بارداری می تواند مادر را مقابل بیماری لثه آسیب پذیرتر کند. افزایش پروژسترون و استروژن می تواند موجب واکنش متفاوت لثه نسبت به باکتری در جرم دندان و در نتیجه تورم، خونریزی و نرمی لثه شود. مصرف غذاهای غنی از کلسیم مانند لبنیات و همچنین کلم، گل کلم و بروکلی بسیار مهم است. بسیاری از خانم ها فکر می کنند تنها منبع کلسیم لبنیات است در حالی که برخی غذاها هم هستند که هم سنگ لبنیات دارای کلسیم هستند و می توانند موجب استحکام دندان ها شوند.

● پیشگیری از دیابت بارداری

مهمترین کار، آغاز بارداری با یک وزن مناسب است. مادران چاق قبل از اقدام به بارداری باید وزن خود را زیر نظر متخصص تغذیه کم کنند. همچنین در طول بارداری از نظر سرعت وزن گیری باید زیر نظر متخصص تغذیه باشند.

● وزن ایده آل برای شروع بارداری

وزن بسیار زیاد یا کم می تواند در چرخه های عادت ماهانه تداخل ایجاد کند و به هم ریختگی یا توقف آن را سبب شود. وزن ایده آل برای افراد در سنین و قد مختلف فرق می کند. وزن ایده آل منفردی وجود ندارد که معرفی کنیم. خانم هایی که اضافه وزن دارند بهتر است با متخصص تغذیه مشورت کنند.

● موارد تغذیه ای قابل توصیه به خانم هایی که اضافه وزن دارند

شاید هیچ چیزی به اندازه وضعیت بدنی در آغاز بارداری، برای خانم هایی که قصد بارداری دارند، در سلامت جنین اهمیت نداشته باشد. فعالیت های بدنی سبک و متوسط مانند پیاده روی را تا جایی که می توانید افزایش دهید. از آنجا که نیاز افراد با هم فرق می کند نمی توان توصیه کلی کرد جز این که غذاهای سالم بخورید، غذاهای سرخ کرده کمتر بخورید و مصرف میوه و سبزیجات را افزایش دهید.

● مقابله با کمبود آهن و کلسیم

در مواردی که تغذیه طبیعی وجود دارد کمبود آهن و کلسیم رخ نمی دهد ولی اگر کمبود شدیدی وجود داشته باشد برای تامین نیازهای ضروری جنین و مادر ضرورت دارد مکمل تجویز شود. دریافت روزانه ۱۰۰۰ میلی گرم کلسیم و ۱۰ میکروگرم ( ۴۰۰IU ) احتمال باروری را افزایش می دهد. منابع خوب کلسیم شامل شیر بدون سرشیر و ماست هستند و ویتامینD در شیر و ماهی آزاد یا همان سالمون است.

● مصرف نوشابه و کافئین از چه زمانی ممنوع است؟

تحقیقات نشان می دهد مصرف زیاد کافئین می تواند توانایی جذب آهن که به میزان زیادی از آن در طول دوران بارداری نیاز دارید را کم کرده و خطر مرده به دنیا آوردن نوزاد را افزایش دهد. بنابراین عادت مصرف قهوه، چای و کولا را ترک کنید. شاید بخواهید با نوشیدنی های بدون کافئین یا نیمه کافئین شروع کنید. اگر واقعا به آن اعتیاد دارید، سعی کنید روزی یک فنجان کم کنید. اغلب کارشناسان فکر می کنند این مقدار سالم تر است. به محض این که به زندگی بدون قهوه یا با قهوه کم عادت کردید متوجه می شوید که شیر داغ یا شربت دلخواه تان جایگزین بسیار خوبی برای قهوه بوده و کلسیم آن چقدر برای بدن تان مفید است. هرچه زودتر بهتر! دست کم از یک ماه قبل. بهترین نوشیدنی که بدن را سیراب نگه می دارد، همان آب است. قهوه و چای تنها در حد متوسط قابل قبول هستند.



قبل از اقدام به بارداری رازهای تغذیه ای آن را بخوانید

تغذیه پیش از بارداری

امروزه مشخص شده است که وضعیت سلامتی و تغذیه ای مادراان در پیش از بارداری با اندازه دوران بارداری حائز اهمیت است لذا پیش از بارداری باید وضعیت تغذیه ای مادران مورد ارزیابی قرار گیرد و کمبودهای تغذیه ای ، شناسایی و تصحیح شوند مادرانی که بیشتر از دیگران به مشاوره تغذیه نیاز دارند، عبارتنداز :

مادران با سابقه تولد نوزاد کم وزن یا سقط در بارداریهای پیشین
مادران با اختلالات خوردن
مادران با فاصله بارداری کمتر از 18 ماه
مادران نوجوان
مادران دارای بیش از 4 فرزند
مادران گیاهخوار
مادران سیگاری
مادران مبتلا به دیابت ، آلرژی های غذایی ، سوء جذب و فنیل کتونوری


تبصره :

رژیم کاهش وزن در دوران بارداری به هیچ عنوان توصیه نمی شود. از اینرو ، در مادرانی که تصمیم دارند باردار شوند نمایه توده بدن(2قد/وزن) باید در دامنه 20 تا 26 باشد. با برنامه ریزی صحیح تغذیه ای میتوان به این مقدار دست یافت با این عمل ، ذخایر ریزمغذی ها در حداکثر مقدار خود خواهد بود. مادران چاق باید از افزایش بیش از حد وزن در دوران بارداری اجتناب کنند و تا هنگام تولد نوزاد از رژیم کاهش وزن تبعیت نکنند.

کفایت تغذیه ای
این رژیم می تواند از نظر همه مواد مغذی کافی باشد، هر چند در بسیاری موارد، تامین آهن و فولات به میزان کافی از طریق غذا دشوار است و معمولا به مکمل نیاز است. در زنانی که بیش از یک جنین دارند، معتادان به سیگار ، الکل یا مواد مخدر و در مادران نوجوان، ممکن است مکمل های دیگر از جمله ویتامین های D,C,B کلسیم ، روی و مس تجویز شود.


راهنمای غذایی در دوران بارداری

افزودن غلات کامل به رژیم غذایی سبب افزایش دریافت آهن، روی، فیبر و ویتامینهای B می شود مصرف یک واحد بیشتر از لبنیات، دریافت پروتئین ، کلسیم ، ریبوفلاوین و ویتامین D را افزایش می دهد.
بسیاری از مادران ، قادر به هضم لاکتوز شیر نیستند که باید از شیرهای کم لاکتوز یا ماست و پنیری که لاکتوز کمتری دارند، استفاده کنند.
مصرف گوشت ، مرغ، ماهی، حبوبات ، تخم مرغ، و دانه های روغنی ، پروتئین حیوانی و گیاهی مورد نیاز را تامین می کند. منابع پروتئین حیوانی، حاوی آهن و روی مورد نیاز و منابع پروتئین گیاهی ، تامین کننده نیاز بیشتر به منیزیم در دوران بارداری هستند.
با افزودن میوه و سبزی به رژیم غذایی، مقادیر مناسبی اسید فولیک و ویتامین های A,C تامین می شود.
مادران بارداری در مصرف تمام گروه های مواد غذایی در حد اعتدال باید تعادل و تنوع غذایی را با استفاده از این گروهها رعایت کنند:

لبنیات(شیر، ماست، دوغ، پنیر)
انواع گوشت(گوشت گوسفند، گاو، مرغ، ماهی) و مواد غنی از پروتئین (تخم مرغ، حبوبات)
نان و غلات (نان ، غلات، آرد گندم و فرآورده هایی مانند ماکارونی، برنج، ذرت ، جو)
سبزی های و میوه های مختلف

مصرف روزانه این چهارگروه باید با مقدار متعادلی از چربی و شیرینی همراه باشد تا انرژی افزایش یافته در دوران بارداری هم تامیل شود.


مواد غذایی غیر مجاز

مصرف مواد غذایی با سدیم بالا، مصرف مواد غذایی چرب با کلسترول بالا، شیرین کننده های غیر طبیعی قندهای ساده در مقادیر بالا، کافئین، الکل و استعمال دخانیات ،
شکلات (حاوی کافئین و تئوبرومید می باشد، باید مصرف آن محدود شود.)


برخورد تغذیه ای با مشکلات دوران بارداری

تهوع صبحگاهی

مصرف غذا در وعده های کوچک و متعدد
استفاده از کربوهیدرات های پیچیده (نان برشته ، بیسکویت نمکی یا کراکر، نان خشک یا نان سوخاری)
خودداری از مصرف آشامیدنیها به همراه غذا
اجتناب از مصرف غذاهای سرخ شده

یبوست

مصرف فیبر غذایی از طریق مصرف : نان سبوس دار(سنگک، نان جو)میوه ها و سبزی های تازه، افزایش فعالیت جسمانی با اجازه پزشک

ترش کردن و سوزش سر معده

غذا در وعد های کوچک و متعدد (هر 3-2 ساعت) مصرف شود.
اجتناب از خوردن غذاهای حجیم قبل از خواب
پرهیز از خوابیدن به پشت بعد از صرف غذا
استفاده از داروهای آنتی اسید با نظر پزشک
کنار آمدن با اندوه پس از سقط و اصلاح سبک زندگی (این بخش به مرور زمان تکمیل خواهد شد)

*********************چگونه با اندوه پس از سقط کنار بیاییم*************************

اهمیت سوگواری برای جنین از دست رفته:
حتما شما هم وقتی سقط کردید یکی اومده یک بند انگشتش را بهتون نشون داده و گفته: ای بابا، یه سلول اینقدی که دیگه غم و غصه نداره!
شدت غم و اندوه زنی که نوزادش را از دست داده ربطی به سن حاملگی ندارد حتی به اینکه سقط اجباری یا اختیاری بوده نیز ندارد بلکه به پیوندی که بین زن و فرزندش وجود داشته بستگی دارد. به اینکه زن چقدر برای این فرزند امید و آرزو و خیالات شیرین داشته. برای بعضی از زنان این پیوند به محض اینکه بدانند باردار هستند شکل می گیرد، برخی حتی قبل از اینکه کودک شکل بگیرد تنها در ذهنشان با او ارتباط برقرار کرده برایش نام هم انتخاب می کنند. بنابراین باور عمومی جامعه ما در مورد غم و اندوه بعد از مرگ جنین یک باور نادرست است.
بسیاری از زنانی که سقط جنین خود را مخفی می کنند و مدام به خود می قبولانند که مسأله مهمی نبوده و غصه خوردن معنی ندارد، طی جلسات رواندرمانی اعتراف می کنند که پیوند عمیقی بین آنها و کودکی که در شکم داشته اند وجود داشته. به خصوص آنها که کودکی سختی داشته اند و به خودشان قول داده بودند که اگر روزی مادر شوند هرگز اجازه نخواهند داد فرزندشان آن سختی ها را تحمل کند و برای او محیطی امن و آرام فراهم خواهند کرد. وقتی کودک آنها قبل از به دنیا آمدن می میرد در حقیقت امیدها و آرزوهای مادر نیز با او می میرند، تمام آن قول ها و عهدی که مادر با خود بسته بود به یکباره هیچ می شود. ذهن ناخودآگاه مرگ کودک را به این ناکامی ها ارتباط می دهند.
زنانی که فرزندشان مرده به دنیا می آید کمی فرق دارند. آنها یک کودک شکل گرفته شده را دیده اند و واقعیت مرگ او را پذیرفته اند. در بسیاری از موارد اطرافیان من جمله شوهر به ندرت راجع به این اتفاق صحبت می کنند و همه سعی می کنند این واقعه را به فراموشی بسپارند. روی گرداندن از حادثه مرگ و فکر نکردن به آن ممکن است به طور موقتی کارساز باشد اما اگر راجع به آن صحبت نشود و احساسات زن بازگو نگردد، احساسات سرکوب شده وسالها بعد بروز می نماید. حتی بعد از اینکه فرزندان بعدی سالم به دنیا بیایند و بزرگ شوند یک نگرانی دائمی با والدین باقی می ماند که اگر مثلا فرزندمان زیر ماشین برود چه؟ اگر زمین بخورد چه.... این نگرانی های بی مورد به علت این است که حادثه به دنیا آمدن کودک مرده به خوبی هضم نگردیده است و با آن کنار نیامده اند. این والدین دو راه دارند یک اینکه بیش از پیش انرژی بگذارند تا با این اضطراب و تشویش ها کنار بیایند و راه دوم این است که آن خاطره را با جزئیات به یاد آورند و راجع به آن صحبت کنند و تمامی احساسات سرکوب شده را به ضمیر خوداگاه بیاورند و روی آن کار کنند. راه حل دوم به مراتب سخت تر است اما جواب می دهد. با صحبت کردن راجع به غم از دست دادن نوزاد و حتی با نوشتن راجع به آن کم کم به خود می قبولانید که هیچ اشکالی ندارد اگر گاهگاهی به گذشته سرک بکشید و راجع به آن بنویسید. دیگر از این نمی ترسید که یاداوری خاطرات تلخ گذشته غیر قابل تحمل است. یاد می گیرید که با آن کنار بیایید و مرگ نوزاد خود را بپذیرید.
زنانی که تصمیم می گیرند به حاملگی خود خاتمه دهند همواره با یک عذاب وجدان اخلاقی دست و پنجه می زنند. برای این دسته دو چیز کارساز است اول اینکه با دیگران که این کار را انجام داده اند صحبت کنند و به خود بقبولانند که تصمیم آنها به نفع کودکی بوده که قرار بوده متولد شود، راه حل دوم اینکه "یاد کودک خود را زنده نگاه دارند" به یاد او یک درخت بکارند، یک قاب به دیوار بیاویزند یا یک عروسک یادگاری درست کنند، هر بار به آن نگاه می کنند یاد فرزندشان بیفتند و به او بگویند که او را فراموش نکرده اند و هنوز در قلبشان جا دارد. هنوز به او احترام می گذارند و برایش مادر خوبی بوده اند.

همه ما به تأیید جمع احتیاج داریم. ما نیاز داریم دیگران اتفاقاتی را که در زندگی برای ما افتاده اند بدانند و این به ما کمک می کند که راحت تر این اتفاق ها را تحمل کنیم. به خصوص اتفاقات بد مانند شکست ها، مرگ، حوادث وخیم و بیماری ها. وقتی اقوام برای عیادت ما به بیمارستان می آیند، وقتی به همراه ما در مراسم عزاداری شرکت می کنند، با صحبت کردن راجع به آنچه بر ما گذشته، با شنیدن حرف های دیگران، با دیدن اندوهمان که در چشمان آنها منعکس شده است می توانیم اعتراف کنیم که چه غمی را تجربه می کنیم. فقط همین صحبت کردن با دیگران و شنیدن تأیید آنها به آرامش ما کمک زیادی می کند. اما وقتی جنینمان سقط می شود چه؟ وقتی دیگران مایل به گوش کردن به ما نیستند، وقتی هیچ مراسم عزاداری جمعی وجود ندارد که شدت تجربه ما را تأیید کند، وقتی نمی شنویم که مردم راجع به تجربه های مشابه صحبت می کنند، این پیام نهفته را دریافت می کنیم که دیگران ترجیح می دهند حرف های ما را نشنوند و این باعث می شود که خودمان هم نتوانیم عکس العملی را که به مرگ عزیزمان نشان می دهیم به درستی تشخیص دهیم....
در حقیقت یک پروسه سانسور درونی اتفاق می افتد. آرتور فرنک در اتوبیوگرافی که پس از تجربه سکته قلبی و سرطان می نویسد این پروسه سانسور درونی را شرح می دهد. برای دیگران آسان نیست که راجع به اتفاقات بد و بیماری های تهدید آمیز بشنوند. او می گوید: وقتی با فردی مواجه می شوم که به نظر می آید نمی خواهد یا نمیتواند به من کمک کند که با تجربیات خود کنار بیایم، ترجیح می دهم ساکت شوم. وقتی می بینم کسی حاضر نیست به من گوش دهد و زحمت گفتن چند کلمه تسلی بخش را به خود نمی دهد با گفتن "هیچ چیز" از خودم دفاع می کنم.
وقتی که در زندگی با مرگ نزدیکان مواجه می شویم، وقتی اتفاق هشداردهنده ای برای ما می افتد، ما نیاز داریم که "صحبت کنیم". ما نیاز داریم صحبت کنیم تا بتوانیم آنچه را که از سر می گذارنیم تشخیص دهیم و درک کنیم. ما نیاز داریم که در ضمیر هشیار خود با حوادث زندگی کنار بیاییم به جای اینکه به طور ناخوداگاه به آنها واکنش نشان دهیم. ما نیاز داریم که صحبت کنیم تا بتوانیم یاد بگیریم با این مرگ های اجتناب ناپذیر زندگی کنیم، با طبیعت فناپذیر زندگی کنیم.
متأسفانه اگر ما نتوانیم راجع به تجربیاتمان صحبت کنیم یا حتی آنها را به زبان بیاوریم، نمی توانیم آنها را بشناسیم. آنها به زیرزمین ناخوداگاهمان تبعید می شوند و بدون اینکه متوجه باشیم در آنجا به تأثیر خود ادامه می دهند. همانگونه که یوون رند (Yvonne Rand) پیشوای مسلک ذن که سالها به کسانی که فرزندان خود را در حاملگی از دست داده اند کمک کرده است که با تجربیات خود کنار بیایند می گوید "اگر نتوانید برای تجربیات خود را نامی انتخاب کنید و آن را نشناسید نمی توانید یک پایان واقعی را داشته باشید و نتیجه آن مشکلات روانی، احساسی و روحی خواهد بود. مردم غم و اندوه بسیار زیادی را برای دهه ها بر دوش خود حمل می کنند، اندوه هایی که حتی آنها را نمی شناسند"
ما رنج های خود را به دوش می کشیم. این رنج ها به شکل های گوناگون در بدن ما می مانند مانند اضافه وزن یا دردهای مزمن جسمی. غمی که مواجه شدن با آن بسیار دردناک است خود را به صورت دردهای مزمن بدنی، افسردگی های مزمن و اختلالات روانتنی جایگزین می کند. این اندوه فریز شده در صداهای ما شنیده می شود، در نگاه ناامید ما به زندگی دیده می شود، در انتظار ما به شکست، در آرزوهای ما برای چیزهای بی معنی، در ناتوانی ما در همدلی با دیگرانی که مرگ عزیزی را تجربه می کنند.
روانشناس انگلیسی جان بالبی (John Bowlby) در مطالعاتی که بر روی طبیعت دلبستگی و مرگ انجام داده می گوید هدف عزاداری این است که مرگ عزیزانمان را قبول کنیم و تمامب مراسم مذهبی و فرهنگی پیرامون مرگ به این منظور است که به صاحبان عزا کمک کند با سردرگمی ناشی از آنچه برایشان اتفاق افتاده کنار بیایند. این باور را که "چیزی را از دست داده اند" با خود به خانه بیاورند. مراسم خاکسپاری و گردهم آیی های بعد از آن به افراد داغدیده این شانس را می دهد که غم خود را به عموم اعلام کنند و در حضور دیگران فریاد کنند و همچنین حضور مدت زمانی است که برای سوگواری لازم است را تعیین می کند. در غیاب این حمایت ها -خصوصا در غیاب کودکی که شکل فیزیکی ندارد و قابل دیدن یا بغل کردن نیست- والدین باید برای اتفاقی که به ظاهر نیفتاده است و از نظر دیگران مهم نیست سوگوار باشند که این خود سنگینی غم بعد از سقط را بیشتر می کند.
ما مخلوقاتی هستیم که بدن هایی را برای زندگی برگزیده ایم که پا به سن می گذارند و به تدریج از کار می افتند. وقتی که بدن های ما شکست می خورند، وقتی درخواست های ما را رد می کنند و مطابق خواسته ها و آرزو های ما پیش نمی روند، وقتی ما بیمار می شویم، وقتی ناخواسته حامله می شویم، وقتی می خواهیم حامله شویم ولی علی رغم همه تلاش ها حامله نمی شویم، وقتی یک کودک می میرد یا با نقص عضو به دنیا می آید، ما ناگهان با یک حقیقت تغییر ناپذیر مواجه می شویم: ما هیچ کنترلی بر بدن ها و زندگی خود نداریم و تنها کنترل محدودی داریم، فرقی نمی کند که ما چقدر یک چیز را "می خواهیم" همه ما تسلیم تصمیی می شویم که زندگی برای ما می گیرد. برای عکس العمل نشان دادن به این کنترل محدود ما دو راه داریم: می توانیم ادامه دهیم و وانمود کنیم که چنین چیزی نیست یا اینکه سعی کنیم به زندگی خود ادامه دهیم با علم به اینکه این محدودیت ها وجود دارند و با دانستن این مطلب آشفته نشویم. انتخاب دوم به ما کمک می کند آسیب پذیر بودن زندگی را قبول کنیم و در این راستا به خودمان و اطرافیانمان به هنگام کنار آمدن با اتفاقات ناگوار کمک کنیم.
به جای اینکه مدام به عدالت دنیا شک کنیم و از اینکه اتفاقات بد برای ما افتاده شکایت کنیم، بهتر است محدودیت ها را بپذیریم و با آن کنار بیاییم و سعی کنیم در اموری که کنترل بیشتری داریم و محدودیت نداریم بیشتر فعالیت کنیم، این تنها راه برای گذر کردن از روزهای سخت است.
اگر به غم اجازه دهید که پروسه عادی خود را طی کند بیشتر به صورت موج می آید. بعد از اینکه شوک اولیه فروکش کند، موج های غم و تأسف شروع به رد شدن از شما می کنند و معمولا قابل پیش بینی نیستند. در ابتدا موج ها بزرگند و با فاصله کمی پشت سر هم می آیند و می ترسید که شما را به زمین بزنند. به تدریج کوچک تر می شوند و مدیریت آنها آسان تر می شود و شما کمتر از آنها می ترسید. با وجود این گاهی ممکن است یک موج بزرگ به شما حمله کند. عبارت "کار کردن بر روی غم" به این معنی است که شما به نقطه ای برسید که قادر باشید بایستید و بگذارید موج ها از شما بگذرند و سعی نکنید فرار کنید یا وانمود کنید که غرق نمی شوید. آنجا بایستید و موج را را حس کنید، کم کم متوجه می شوید که به همین بدی است اما شما نجات خواهید یافت و در اینجاست که روی دیگر سوگواری را خواهید دید: پذیرفتن مرگ و صلح کردن با آن

*********************احساسات دردناک بعد از سقط****************************
در مدت زمانی که برای عزیز از دست رفته تان سوگواری می کنید برخی احساسات دردناک به سراغ شما می آیند که بیان این احساسات، کنار آمدن با آنها و کارکردن بر روی آنها برای شما بسیار سخت است. احساس شکست، احساس خشم و احساس گناه شایع ترین احساسات بین والدین داغدار می باشند. اگر شما به خاطر شرایط زندگیتان مستعد هرکدام از این احساسات باشید، با مرگ فرزندتان این احساسات شدت می یابند.
تمایلات و شخصیت خود شما هم بر روی شدت این احساسات تأثیر می گذارد. از جمله عوامل دیگر دغدغه هایی است که برای آن کودک خاص متحمل شده اید مانند مشکلات باروری، حاملگی، زایمان، نقایص تولد، رابطه تان با همسرتان. اگر مدت زیادی سختی کشیدید تا بالاخره حامله شدید، اگر تنها همین یک فرزند را داشتید همه و همه احساس شکست و ضعف را به شما تلقین می کنند. اگر به شما بگویند که حاملگی های بعدی شما ریسکی خواهد بود، اگر بدانید که احتمال دارد نقایص مادرزادی در حاملگی های شما تکرار گردد ممکن است احساس خشم به شما دست دهد و دوست داشته باشید فریاد بزنید چرا من؟ از طرف دیگر اگر حامله شدنتان بدون برنامه ریزی قبلی بوده و آرزو کرده بودید که کاش حامله نبودید، بعد از اینکه جنین خود را از دست دادید احساس گناه داشتید و تصور می کردید که احساسات منفی شما باعث این سقط شده است. فاجعه از دست دادن نوزاد بار سنگینی را به مادران وارد می سازد، بار این واقعه اینقدر سنگین است که می خواهید انگشت اتهام را به سمت کسی یا چیزی بگیرید. این جستجو برای پاسخ باعث می شود احساس گناه و خشم در شما تقویت شود.
سه احساس خشم، شکست و گناه ناشی از این باور است که انسان مسؤول سرونشت خودش است. قبل از اینکه یک تراژدی به زندگی ما حمله کند، فکر می کنیم که بر روی هرچه که برایمان اتفاق می افتد کنترل داریم. اهدافی برای خودمان تعیین می کنیم و به آنها می رسیم. به تمام دکترها و پرستارانی که در گذشته به ما در حل مشکلاتمان کمک کرده اند بیش از حد اعتماد داریم. به مقوله هایی مانند سرنوشت، عدالت، قضا و قدر بیش از حد امیدواریم و این امید را به تمام عرصه های زندگمیان وارد می کنیم مانند سلامتی، تجارت، روابط و حتی کودکانمان.
این حس کنترل منبع بسیاری از احساسات دردناک ما می باشد. کودک شما می میرد و تمام برنامه های شیرینی که برای آینده خود در ذهنتان داشتید به هم می خورد در نتیجه عصبانی می شوید. از اینکه نتوانستید جلوی مرگش را بگیرید احساس گناه می کنید. فکر می کنید حتما یک اشتباهی پیش آمده و حتما عیب و ایرادی در شما است که حاملگیتان به نتیجه نرسیده، اگر با نظر دکترتان برای خاتمه دادن به حاملگی موافقت کرده اید یا برعکس داروهایی که به شما پیشنهاد شده را نخورده اید، یک حس مسؤولیت اضافه بر سازمان به شما تحمیل می گردد که موجب تشدید احساسات دردناک شما می شود. با تکرار جمله چرا من؟ چرا کودک من؟ مدام خود را عذاب می دهید. برای اینکه مطمئن شوید بر آینده خود کنترل دارید نیازمند پاسخ هستید.
ممکن است فکر کنید که همیشه قدرت این را ندارید که جلوی اتفاقات بد را بگیرید و این بدشانسی ها وقتی به شما حمله ور می شوند که هرگز انتظارشان را ندارید. پذیرفتن اینکه انسان در مقابل برخی مسائل بسیار آسیب پذیر است یک حس ترسناک است. برای اینکه با ترس و درماندگی ناشی از این آسیب پذیر بودن مواجه نشوید، ترجیح میدهید خشمگین باشید و احساس گناه و ناکامی را در خود تقویت کنید. اینکه تصور می کنیم بر تمام اتفاقاتی که در زندگی روی می دهد تسلط داریم در حقیقت یک توهم است و با خشمگین بودن در حقیقت می خواهیم در این توهم بمانیم. وقتی کم کم به مرگ کودکتان عادت می کنید به این واقعیت تلخ می رسید که متأسفانه نمی توانیم بر روی همه اتفاقات تسلط داشته باشیم.
گاهی اوقات برای اینکه در غم و اندوه فرو نروید ترجیح می دهیم خشمگین و عصبانی باشید. اگر پروسه سوگواری را مانند یک ترن هوایی در نظر بگیرید غم و اندوه پایین ترین نقطه این ترن می باشد. حس غم آنقدر دردناک است که گاهی ترجیح می دهید بین تپه ها پل بزنید تا ناچار نشوید اینقدر به عمق بروید. احساساتی مانند خشم و گناه همان پل ها هستند. ممکن است با خود بگویید چرا از این پل ها استفاده نکنم؟ چرا وقتی دارم به عمق غم و اندوه می روم نباید جلوی خودم را بگیرم؟ متأسفانه گیر کردن در احساس گناه و ناکامی برای مدت طولانی انسان را ناتوان می سازد و موجب می گردد برای خود ارزشی قائل نشوید. خشم و عصبانیت مانع از لذت بردن شما از زندگی می شود. مدام به خودتان می گویید چگونه ممکن است راجع به خودم احساس خوبی داشته باشم و از زندگی لذت ببرم وقتی که کودک من مرده است؟ اما با گذشت زمان از احساس خشمگین بودن و گناهکار بودن خسته می شوید و می خواهید که از آنها عبور کنید. این یک نشانه است که شما می خواهید بر احساس غم و اندوه ناشی از مرگ کودکتان غلبه کنید.
اگر غم و اندوه را در خود نگاه دارید احساس بسیار دردناکی است. با خود فکر می کنید که اگر شروع به گریه کنید ممکن است هرگز متوقف نشوید. اما به این فکر کنید که اگر وقت و انرژی لازم برای گریه کردن صرف کنید و به کودک خود و نبود او فکر کنید، اگر به عمق درد خود بروید و آن را با تمام وجود حس کنید، از اینکه این احساس ها را رها کرده اید و درون خود محبوس نکرده اید احساس راحتی می کنید.
همانگونه که گفتیم متوسل شدن به خشم، گناه و ناکامی در واقع سلاح دفاعی است که شما به تن کرده اید. یک راه روبه رو شدن با غم خود این است که ابتدا این سلاح ها را کنار بگذاریم. ابتدا سعی کنید به جای اینکه احساس گناه کنید و یا احساس ناکامی کنید، تماما خشم را جایگزین کنید. بعد به جای خشم احساس ناراحتی و غم را جایگزین کنید. به عنوان مثال اگر از اینکه هنگام مرگ کودکتان کنارش نبودید و از این موضوع احساس گناه و ناکامی دارید با خود بگویید خیلی عصبانی هستم که وقت مردنش کنارش نبودم، وقتی این جمله را تکرار کنید به خودتان کمک می کنید که خشمگین شوید، کم کم به جای احساس گناه احساس خشم را جایگزین کرده اید. حال حس غم را جایگزین حس خشم کنید با گفتن این جمله که خیلی غمگین هستم که وقت مردنش کنارش نبودم. حال می توانید حس غم و ناراحتی خود را بیان کنید.
برخی والدین برای اینکه به عمق احساسات خود برسند روش های دیگری به کار می برند. هر روز به عکس کودک از دست رفته شان نگاه می کند، با او حرف می زنند و برایش گریه می کند، احساساتشان را در یک تقویم مینویسند و با این کار احساس راحتی می کنند و میتواند روز خود را به پایان برسانند.
وقتی احساس غم شدیدی به شما دست می دهد ببینید با چه روشی می توانید از شدت این غم کم کنید، راه مخصوص به خودتان را کشف کنید.
در حالی که برخی از والدین خود را در سوگواری غرق می کنند، برخی دیگر خود را در کار زیاد یا فعالیت های دیگر به خاک می سپارند. اما نتایج حاصله متفاوت خواهد بود. والدینی که به خودشان وقت کافی و اجازه لازم برای سوگواری داده اند در حقیقت خود را در مسیر بهبودی قرار داده اند. آنهایی که عقب نشینی کرده اند درمی یابند که زندگیشان هنوز در گرو سوگواری ای است که از آن دوری کرده اند. خیلی ها می گویند که سوگواری دردناک و عذاب آور است و بهتر است از آن دوری کرد اما اگر سختی آن را تحمل کنید زودتر از درد خلاص می شوید.

****************احساس شکست (من یک شکست خورده واقعیم)*********************
احساس شکست وقتی شکل می گیرد که باور دارید جیزی بوده که می توانستید آن را بهتر و کامل تر انجام دهید. اگر برای باروری مشکل داشته اید، اگر مشکلاتی در رحم، دهانه رحم، سطح هورمون ها یا جفت وجود داشته یا اگر در حین بارداری یا زایمان مشکلی به وجود آمده، فکر می کنید که بدن شما باعث شکست شما شده. اگر فرزند شما با نقایص ژنتیکی متولد شده، شما و همسرتان عمیقا احساس شکست می کنید زیرا فکر می کنید که ژن های شما دچار اشکال بوده. ممکن است به توانایی خود برای به وجود آوردن یک نوزاد سالم شک کنید یا نگران این شوید که شایستگی این را ندارید که پدر و مادر شوید. ممکن است احساس کنید که زن و مردی شکست خورده هستید.
متأسفانه همانگونه که بسیاری از مادران متوجه می شوند، داشتن یک فرزند سالم و یا به دنیا آوردن چند قلوی سالم کار آسان و راحتی نیست. اگر برای شما هم پیش آمده باشد که یک حاملگی را از دست داده باشید، احساس یأس و نا امیدی زیادی خواهید داشت. اما به یاد داشته باشید باز هم شما یک مادر بوده اید. مادر آن نوزادی که زنده نماند. همچنین به خاطر داشته باشید که تنها راه خلاصی از این یأس به دنیا آوردن یک نوزاد دیگر نیست. برای اینکه باز هم به زندگی امیدوار شوید و به خودتان و جسم خودتان اعتماد کنید تنها راه، حاملگی مجدد نیست. بسیاری از مادران برای کنار آمدن با این احساس شکست راه های دیگری یافته اند:
* احساس هایتان را بنویسید. یک تقویم داشته باشید و حال هر روزتان را در آن بنویسید. تنها همین نوشتن باعث می شود حالتان بهتر شود. وقتی احساسات منفی را هر روز به دوش می کشید و در خود دفن می کنید، احساس می کنید که شانه هایتان زیر فشار این بار درد گرفته است و دلتان می خواهد حال بهتری داشته باشید. وقتی احساسات خود را می نویسید از زیر بار فشار رها می شوید.
* تفریحات و سرگرمی های جدید برای خودتان بسازید. به سر کار خود برگردید. در فعالیت هایی شرکت کنید که به شما حس کارامدی و لیاقت می دهد. کارهایی انجام دهید که احساس ارزشمند بودن را دوباره باز یابید. به خصوص فعالیت های خیریه که احساس کنید افراد زیادی چشم به راه شما هستند.
* با یک نفر حرف بزنید. صحبت کردن با یک نفر که شخصیت حمایتگرانه دارد، همسرتان، دوستتان، یک مشاور که احساسات شما را درک کند و شما را متقاعد کند که همچنان مادر خوب و انسان خوبی هستید
* خودتان و بدنتان را بپذیرید. بسیاری از مادران داغدار می آموزند که این واقعیت را بپذیرند که ایده آل و کامل نیستند.
از نظر سلامت روانی، بهتر است بپذیرید کامل نیستید تا اینکه بخواهید برای کامل بودن مدام و بی وقفه تلاش کنید. ایده آل هرگز به دست نمی آید، احساس کامل نبودن به شما اجازه می دهد احساس خوبی داشته باشید و احساس کنید ارزشمند هستید، برای همه آن چیزهایی که هستید.
یادتان نرود، اتفاقات بد برای انسانهای خوب اتفاق می افتد، بدون اینکه آنها را از خوبی هایشان دور کند. جدای از همه اتفاقات بدی که تا کنون برای شما اتفاق افتاده است، شما هنوز یک انسان با ارزش هستید، هنوز می توانید یک مادر خوب باشید و لیاقت این را دارید که زندگی شیرین ترین لحظاتش را به شما پیشکش کند.

***************احساس خشم (من عصبانی ام، از همه چیز، از همه کس)******************
خشم یک هیجان قوی است که گاهی شما را از پا در می آورد. از دست پزشکان، پرستاران و امکانات بیمارستان خشمگین هستید. مدام از خود می پرسید "یعنی اینهمه آدم نمی توانستند جلوی مرگ بچه م رو بگیرند؟" یا " چرا اطلاعات مهم رو از من مخفی می کنند؟"
از بی عدالتی دنیا خشمگین هستید. مدام به خود می گویید "چرا این اتفاق باید برای من می افتاد؟" با دیدن زن های حامله خشم شما شعله می کشد، از اینکه دیگران بدون هیچ زحمتی بچه های سالم به دنیا می آورند، به خصوص زنانی که در طول حاملگی خیلی از مسایل مهم را رعایت نمی کنند، سیگار می کشند، مراقب تغذیه خود نیستند و ...
وقتی در خیابان مادرانی را می بینید که با کودکانشان بد رفتار می کنند احساس می کنید خشم سرتاپای وجود شما را گرفته است. با خود می گویید واقعا من مادر بهتری نبودم؟ یعنی من لیاقتم کمتر از این زنه که بچه ش رو داره کتک می زنه؟
حتی ممکن است از کودک از دست رفته خود نیز خشمگین باشید. از اینکه شما را رها کرد و رفت، فکر می کنید که بی انصافیست که مدتی در بدن شما مانده، برای به دنیا آمدن شما را به زحمت انداخته و خیلی راحت شما را به حال خود رها کرده و رفته است.
اگر کسی به شما بگوید خدا را شکر کن، ممکن است از دست او عصبانی شوید و در دل بگویید به خاطر چه مسأله ای باید شاکر باشم؟!
بودن در کنار زنان حامله یا کودکان ممکن است برای شما غیر قابل تحمل باشد. احساس حسادت و در نتیجه خشم شما را تحریک می کند. به شما یادآوری می کند که دیگران بچه دارند اما شما ندارید. سعی می کنید از بچه ها دوری کنید اما هرجا می روید سر راهتان سبز می شوند.
اگر یکی از چندقلوها را از دست داشته باشید، به این فکر می کنید که شانس بزرگ کردن آنها با هم را از دست داده اید. وقتی یک نفر برای دوقلوهایش تولد می گیرد یا وقتی دوست شما در حضور شما از یک لباس دو عدد می خرد، احساس می کنید حق شما ضایع شده است.
شما همچنین ممکن است از اتفاقاتی که موجب مرگ کودکتان شد خشمگین باشید: امکانات پزشکی بیمارستان، توجه و مراقبت بیمارستان، کمبود اطلاعات، از اینکه شما را تشویق نکردند که کودکتان را بیشتر در آغوش بگیرید، از اینکه نگذاشتند یک عکس از او داشته باشید. ممکن است اطرافیان شما را تشویق کنند که از بیمارستان شکایت کنید. اما بسیاری از والدین می گویند: چه فایده... بچه مون رو که دیگه به ما نمی دن....
برای کنار آمدن با خشم باید به دنبال راه های مفید برای بیان آن باشید. باید بتوانید آن را ابراز کنید. خیلی از مردم خشم را درون خود محبوس می کنند. می ترسند اگر آن را ابراز کنند نتایچ زیانباری به دنبال داشته باشد. به تجربه دیده ایم که وقتی خشمگین هستیم دست به کارهایی می زنیم که عواقب بدی به دنبال دارد و این کار فقط اوضاع را بدتر می کند، احساس شرمندگی می کنیم، مجبور می شویم از دیگران عذرخواهی کنیم، ریخت و پاش ها را جمع کنیم، گلدان گرانی را که شکسته ایم جایگزین کنیم، روابطی را که در اثر خشم خود خراب کرده ایم دوباره بسازیم...
اما نگه داشتن خشم و ابراز نکردن آن، مانع از این می شود که از شر آن خلاص شوید. در عوض منجر به افسردگی های طولانی مدت، مشکلات جسمی، طغیان های دردناک، اعتیاد به مواد مخدر یا رفتارهای وسواس گونه میگردد. به یاد داشته باشید شما حق دارید بدترین و خشمناک ترین احساسات و تخیلات را داشته باشید. سعی نکنید هیجان ها و احساسات خود را تحت کنترل داشته باشید، سعی نکنید رفتارهای خود را کنترل کنید. احساسات خود را بیان کنید، از راه هایی که به شما یا دیگران آسیب نرساند.
پدران و مادران راه های زیادی یافته اند که بدون خراب کردن چیزی بتوانند خشم خود را ابراز کنند:
•در فعالیت های ورزشی قدرتی شرکت کنید. حتی یک پیاده روی چالاک و با شدت می تواند خشم درونی شما را کاهش دهد.
•یک نامه خشمگینانه به یک نفر بنویسید ( مجبور نیستید آن را پست کنید) به دکترتان، به خدا، به دنیای بی انصاف، به کودکتان. هرچه که بر قلبتان سنگینی می کند بنویسید.
•یک تقویم یا دفتر خاطرات داشته باشید و راجع به خشم خود در آن بنویسید. خود را تصور کنید که خشمگین هستید و در حال شکستن گلدان و تابلو و بشقاب ها هستید. بنویسید که چه طور بشقاب ها را به دیوار می کوبید و صدای خرد شدنشان همه جا پخش می شود و تمام خرده ریزها به زمین می ریزد.
•یک نقاشی بکشید و در آن خشم خود را نشان دهید. انتقامی را که به دنبالش هستید بکشید.
•با گل رس کار کنید. مجسمه بسازید، با مشت به گل بکوبید. مجسمه سازی به میزان زیادی به رها شدن از خشم کمک می کند.
•یک توپ بردارید و بارها و بارها به دیوار بکوبید.
•چند بالش روی زمین بگذارید و تا می توانید به آنها مشت بزنید.
•چند تشک روی هم بگذارید و با چوب به آنها ضربه بزنید.
•یک حوله بردارید و با آن به در و دیوار بکوبید.
•به باغچه سری بزنید و همه علف های هرز را از زمین بکنید.
•با خشم هرچه تمام تر خانه را تمیز کنید.
•مقداری ظروف پلاستیکی و نشکن بردارید و آنها را به اطراف پرت کنید.
•از انباری مادربزرگتان مقداری ظروف به دردنخور پیدا کنید، به یک جای مطمئن بروید و ظروف را محکم پرت کنید و بشکنید.
•وقتی تنها هستید داد و فریاد کنید و از ته دل عربده بکشید.
•دل به دریا بزنید. با تمام کسانی که از دستشان عصبانی هستید حرف بزنید و شکایت خود را به آنها بگویید.
•با یک دوست یا یک متخصص صحبت کنید. با کسی که بتواند شما را درک کند و به شما حق بدهد که خشمگین باشید.
•با والدینی که مثل شما داغدار هستند صحبت کنید و خشم خود را با هم در میان بگذارید.
•یادتان باشد که خشم یک انرژی است که در یک مین ذخیره شده است. نباید آن را در خود مخفی کنید. خجالت نکشید. مین را منفجر کنید. فقط مواظب باشید این انفجار به کسی صدمه نزند. تنها راه خلاص شدن از این خشم این است که خشم خود را ابراز کنید.
این راه ها به خیلی از والدین کمک کرده است که با خشم خود کنار بیایند. ممکن است شما برای خودتان یک روش کارآمد و غیر مخرب پیدا کنید. خشم مانند کسی است که گلوی شما را گرفته و فشار می دهد. وقتی خشم خود را ابراز می کنید انگار دستهای آن شخص را از دور گردن خود باز کرده اید. پس از بیان خشم قادر خواهید بود به سوی بخشش گام بردارید. تنها وقتی که علاوه بر بیماری و مرگ خود بتوانید سستی، ناتوانی و خشونت یک نفر را درک کنید، قادر خواهید بود ببخشید. بخشش وقتی به دست می آید که علی رغم غم و سوگ خود بتوانید ترس، انکار یا بی کفایتی یک نفر را بپذیرید. خشم شما به جاست اما شما مستحق صلح هستید. صلحی که از کارکردن بر روی خشمتان و کنار آمدن با آن به دست می آید.

********************احساس گناه (احساس می کنم گناهکارم)*******************
همزمان با احساس خشم و احساس شکست، احساس گناه از این باور نشأت می گیرد که ما انسانها فکر می کنیم بر روی زندگی خود کنترل کامل داریم. وقتی حامله هستید، تمام مراقبت های لازم را انجام می دهید، به تمامی حرف های پزشکتان گوش می دهید، از عوامل خطرناک در حین بارداری دوری می کنید و مدام به سونوگرافی می روید تا از سلامت کودکتان اطمینان حاصل کنید و تمام حرکات او را تحت نظر می گیرید. وقتی همه این اقدامات را انجام می دهید تصور می کنید که نتیجه اش یک نوزاد سالم است. با خود می گویید وقتی نوزادم را به دنیا بیاورم تا آخر عمر برای سلامتی و زندگی راحتش با تمام وجود تلاش خواهم کرد.
وقتی این روال طبیعی به هم می خورد و اتفاقات بد جای اتفاقات خوب را می گیرد، با خود فکر می کنید که مبادا کاری را انجام داده اید یا کاری را انجام نداده اید که باعث شده فرزندتان دچار مشکل شود. کاملا طبیعی است که وقتی پای سلامتی کودکتان در میان باشد اول از همه خودتان را مسؤول بدانید. زیرا این کودک در بدن شما بوده و شما از او مواظبت می کردید. فکر و خیالاتی که به سراغتان می آید و تصوراتی از کرده ها و ناکرده ها کاملا طبیعی است.
حتی اگر پزشک به شما اطمینان دهد که هیچ کاری نبوده که شما می بایست جور دیگری انجام دهید یا حتی اگر شما بدانید که مرگ کودک شما تقصیر شما نیست، همچنان افکار منفی شما را رها نمی کنند. انگار چیزی مدادم در ذهن شما می گوید حتما چیزی بوده که اشتباها انجام داده اید که به طریقی موجب مرگ کودکتان شده. به خصوص اگر عادت داشته باشید که در مسایل مختلف زندگی خودتان را مقصر بدانید، این احساس در زمان حاملگی تشدید می یابد. برخی مادران با خود فکر می کنند که چرا ناشکری کردند و از حاملگی خود ناراضی بودند، برخی فکر می کنند حتما در گذشته کار بدی انجام داده اند که حال باید تقاصش را پس دهند، برخی از مادران که در حین حاملگی ناچارند بین نگه داشتن یا نگه نداشتن کودکشان انتخاب کنند به خاطر تصمیمشان احساس گناه می کنند. برخی که کودکشان در دستگاه است به خاطر رضایت دادن به قطع دستگاه های کنترل حیات احساس گناه می کنند.
احساس گناه در حقیقت احساس خشمی است که به سوی خود نشانه گرفته اید. بنابراین یک احساس خودمخرب است و باعث می شود درباره خودتان احساس خوبی نداشته باشید و در نهایت موجب افسردگی مزمن در شما می گردد. تا جایی که به خودتان می قبولانید که حتما مستحق این اتفاق وحشتناک بوده اید. البته که هیچ کس در این دنیا مستحق دیدن مرگ کودک خود نیست. متأسفانه اتفاقات بد ممکن است برای هر کسی پیش بیاید بدون اینکه از قبل هشداری بدهد. ما هیچ گاه نمی توانیم از حوادث بد دوری کنیم یا اینکه زمان دقیق آن را پیش بینی کنیم.
کار کردن بر روی احساس گناه کار مشکلی است. شما نیاز دارید:
•توجه داشته باشید که "احساس گناهکار بودن" به این معنی نیست که شما "گناهکار" هستید.
•اینقدر به خودتان گیر ندهید
•به خودتان یاداوری کنید که با توجه به اطلاعاتی که در اختیار داشتید بهترین تصمیم ممکن را گرفته اید
•بپذیرید که شما همیشه نمی توانید اتفاقات بد را پیش بینی کنید و جلوی آنها را بگیرید
•با کسانی صحبت کنید که اعتقاد دارند شما گناهکار نیستید
حتی اگر کاملا مطمئن هستید که کار اشتباهی انجام داده اید، به خودتان کمک کنید که اشتباه خودتان را بپذیرید و خودتان را به خاطر اینکه کامل نبوده اید ببخشید.
•برای فرزند از دست رفته نامه بنویسید. بگویید که چقدر سرسختانه تلاش کردید که آنها را به دنیا بیاورید و چقدر متأسف هستید که هم اکنون در کنارتان نیستند. از اینکه از تلاش خود دست کشیده اید از آنها عذرخواهی کنید، برایشان توضیح دهید که چقدر برای بودن در کنارشان برنامه ریزی کرده بودید. در قلب شما جا دارند و این جا همیشه به آنها متعلق است.
•برای کودکتان یک مراسم کوچک بگیرید، لزومی ندارد کسی را دعوت کنید، تنها یک مراسم یادبود به شما کمک می کند با غم از دست دادن او کنار بیایید.
2714
سلام زینبم 23ساله 4سال ازدواج یه سقط 4ماه پیش داشتم اقدام ازاردیبهشت درحال کامل کردن ازمایشات وخوردن دارو دلیل سقطمم توقف ضربان قلب وتوقف رشدکورتازشدم ازگیلانم دی ماه 1388ازدواج کردم
سلام
منم بچه دومم رو پارسال دقیقا روزی مثل امروز ٢٠/١/٩٢کورتاژ کردم
علت سقط هم توی سونوگرافی غربالگری سه ماهه اول رشد نکردن بچه گزارش دادند رشد بچه هفته ٩ متوقف شده بود که توی پاتولوژی مشخص شد در کنار جنین مول هم بوده که از رشد بچه جلوگیری کرده...
از مرداد تو اقدام هستم البته به جز دو ماه گذشته و این ماه یعنی فروردین دارم لتروزول شبی دوتا میخورم
امروزم روز. نهم پری هستم
سال ٨١ ازدواج کردم
متولد سال ٦٣ هستم
خدایا شکرت برای اینکه منو لایق دونستی دوباره مادر شم.
سلام من 31 ساله هستم وضعیت خودم تا الان سالم

شوهرم اسپرم ضعیف تعداد کم - تحرک صفر - با شکل بد

پنج ساله که ازدواج کردم چهارساله که اقدام می کنم یه بار دو سال پیش طبیعی باردار شدم که ............ شد .
الان خدارو شکر خیلی خوبم و امسال برای میکرو اقدام می کنم و مطمئن هستم که جواب می گیرم و امسال مامان میشم به لطف خدا
در حال حاظر دارو مصرف میکنم هم خودم و هم همسری برای دو ماه دیگه میرم پیشش خانم دکتر رزا مقدم
خدایا به خاطر هدیه ای که بهم دادی ازت ممنونم
پانی 35 ساله هستم 13 ساله ازدواج کردم یک پسر 10 ساله دارم هر دو بار طبیعی باردار شدم برای بچه دوم اقدام کردم اردیبهشت 92 بخاطر جفت پایین و لکه بینی در هفته 22 کیسه آبم پاره شد و مجبور به سقط با عمل سزارین شدم از این ماه می خوام دوباره اقدام کنم
سلام به همه
نادیا هستم. متولد ٥٩، سال ٨٩ ازدواج کردم. سقط اول سال ٩٠ تو هفته ٥ به علت توقف رشد جنین، اقدام خاصی انجام ندادم چون دکترم میگفت لازم نیست، سقط دوم مرداد ٩٢ هفته ٥ علت توقف رشد جنین، همه آزمایشا رو انجام دادم، هم اسپرم شوهرم مشکل داره هم خودم مشکوک به انعقاد خون هستم، بهم توصیه شده میکرو کنم، در حال مصرف فولیک اسید و ویتامین B12 و ... که ایشالله خرداد شروع کنم
خدایا شکرت، بالاخره قلب تشکیل شد. دو بار سقط به علت توقف رشد در هفته پنج، مشکل اسپرم شوهرم و سیستم ایمنی خودم، میکرو بیمارستان آبان خانم دکتر رزا مقدم، شکر خدا با اولین انتقال مثبت شد
سلام به همه عزیزان
اکرم هستم 21 سال سن دارم 12 مهر 91 ازدواج کردم بعد از هشت ماه اقدام و باردار نشدن 15 بهمن 92 iui کردم ولی متاسفانه 18 اسفند سقط شد همسرم همل واریکوسل انجام داده و خودمم تنبلی تخمدان شدید دارم و برای پری شدن پروژسترون میخورم
وقتی وجود خدا رو "باورت" بشه،خدا یه نقطه میذاره زیر باورت و "یاورت" میشه
سن..........سال ازدواج........تاریخ سقط..........دلیل سقط..........اقدامات بعد از سقط................. داروهای مصرفی.....اقدام

28سال......تیر90................24اذر92..............بارداری پوچ..........انجام یه سری ازمایشای خون وعفونی.... واز همسرم که یکم کم تحرک بود که قرص ویتامین e زینک وب کمپلکس استفاده کرد...........لوتیروکسین به دلیل کم کاری تیروئید واسید فولیک 5..................اقدام از اردیبهشت ماه ایشالا
فالله خیر حافظا و هو ارحم الرحمین........ بچه دار شدن تصمیم خطیری ست با این تصمیم می گذارید که قلبتان تا ابد جایی در بیرون ودوربرتان به سر برد.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687