2737
2734
عنوان

خیلی خسته ام خیلی

45842 بازدید | 21 پست
سلام بچه ها من با یک آیدی دیگه اومدم که شوهرم نفهمه ، خسته ام خسته از این دنیا حتی عید هم خوشحالم نمیکنه راستشو بخواین ما وضعمون متوسطه امسال عید به حدی افتضاح شده که نمی تونیم بریم سفر البته بگم من الان سه سال ازدواج کردم و از لحظه ازدواج تا الان ماه عسل هم نرفت حتی از شهر دور نشدم اولا که ماشین نداشتیم و شوهرم میگفت فقط با ماشین خودمون حالا که ماشین خریدم اینقدر مشکلات پیدا کردیم که نمی تونیم بریم من نه سفر میتونم برم نه لباسهایی که دوست دارم بخرم اینها همه بکنار از اخلاق شوهرم خسته شدم خیلی بداخلاقه قبل از بارداری همش میگفت اینکارو بکن اینکارو نکن حالا که باردار شدم دائم میگه اینو بخور اونو نخور اینجا برو اونجانرو مواظب باش زمین نخوری خسته ام دلم میخواد مثل بقیه خانم خودم باشم خسته شدم از بس مثل بچه ها امرو نهی شنیدم من دوست دارم مثل بقیه خانمها از دوران بارداریم لذت ببرم شاید باور نکنید همیشه در حال گریه کردنم صبح و شب نمی دونم بچه توی دلم چه جوری با این جو خانواده میخواد رشد کنه و بزرگ بشه هروقت باهم دعوامون میشه بدون استثنا هر جا باشیم صداشو میبره بالا به حدی که دو سه تا خونه اونطرف تر هم میشنون و دائم به خانواده ام فحش میده خسته شدم خسته نمیتونم درست مشکلاتمو توصیف کنم ولی اینقدر بهتون بگم که از خدا میخوام موقع زایمان منو باخودش ببره این بهترین هدیه و آرزویی که دارم شماهم برام دعا کنین که خدا موقع زایمان منو باخودش ببره خسته شدم از همه چی البته خیلی دوستش دارم حتی فکر رفتن و ندیدنش اشکمو در میاره اما اینقدر اذیتم میکنه از نظر روحی که نمی خوام باشم منم مثل همه شما آرزو دارم که بچه مو ببینم ولی اینقدر زندگی سختی دارم که می خوام همون موقع زایمان وقتی که بچه رو میندازن روی شکمم از دنیا برم ببخشید اینهمه حرف زدم عقده کردم آخه من اگر این حرفهارو به خانواده ام بزنم که دق میکنن بازم معذرت فقط برام دعا کنین
عزیزم ناشکری نکن به خدا بدتر از تو هم تو دنیا هست امدم باید به هرچی داره و نداره شکر کنه .اما در باره اخلاق شوهرت راستش شوهرم منم عصبانی نمیشه ولی یه دفعه که بشه به هفت جدم فحش میده منم ازدستش ناراحت شدم و بهش بارها گفتم اونم میگه باشه نمی گم ولی همون اش و همون کاسه هست
.
بچه ها می دونم آخه منم نی نیمون خیلی دوست دارم خودم میدونم که خیلی ها خونه و ماشین ندارن یا حتی خیلی بدتر از من هستن ولی تحملم تموم میشه آخه شوهرم خیلی بداخلاقه شاید باور نکنین هر وقت خونه فامیلهای من میره باید نذر و نیاز کنم تا خدای نکرده بهش چیزی برنخوره همیشه استرس دارم خیلی اما خونه فامیلای خودش خیلی راحته اون اصلا با خانواده خودشهم بداخلاقه اما اونا میشناسنش ولی خانواده من اگر بفهمن اون اذیتم میکنه دق میکنن من همیشه ترس از این دارم که وقتی بچم بدنیا بیاد جلوی اون اگر سرم داد بزنه اگر فحش بده اگر بد و بیراه بگه بچه من چی میشه دوستان خوبم از درددلتون ممنوم اما خیلی سخته چه جوری به زندگی نگاه دیگه بکنم چه جوری عوضش کنم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سانیا جون ممنوم از راهنماییت بخدا نمیدونستم اینقدر درددل کردن با بچه ها ی نی نی سایت آدمو آروم میکنه ممنونم وقتی با شماها درددل میکنم آرومتر میشم مرسی برام دعا کنین
2728
عزیزم خیلی ناراحت شدم تو حتما با همسرت صحبت کن من دوران بارداریم افسرده شده بودم و همش به چیزای بد فکر میکردم البته اینو بگم که توی بارداری هورمون پروژسترون یه کمی ادم رو افسرده و غمگین میکنه ولی بعد که بچه به دنیا اومد اروم شدم در کل دوران بارداری من خیلی سخت بود تازه بچم هم 7 ماهه به دنیا اومد واسه همین تو سعی کن با همسرت در میون بذاری
مرسی مهر مادر جون از همدردیت سعی میکنم بهش بگم اما مثلا امروز خوبه فردا یادش میره بعداز عصبانیت هم همیشه یکی دو ساعت بعد عذر خواهی میکنه اما چه فایده من دارم داغون میشم
2738
حاملگی یه کم بهت فشار آورده

عزیزم خیلی ها مثل تو هستن...

منم خونه ندارم.... یه ماشین داریم که با بدبختی خریدیم... اما خب امیدوارم...

منم هر سال برای عید با ملاحظه خرید میکنم... حتی عیدی دادنم به بچه ها باید با ملاحظه باشه...

اما خدا رو شکر که یه بچه سالم دارم... و هر سه تامون تن سالم داریم
عزیزم غصه نخور به خاطر حاملگیت هم هست که افسرده شدی شاید.
در نهایت بزار بچه بیاد زندگیتون خوب میشه. همه الان هزار جور مشکل دارن. کی مشکل نداره؟
خانمی که بلده با اینترنت کار کنه نباید خودشو ضعیف فرض کنه. قوی باش فوقش میری سر کار یا یه راه دیگه
بمیرم و بکشم و این حرفها رو از سرت بیرون کن.
من وقتی بچه ام رو بغل کردم و این همه زحمت براش میکشم عشقم هزار برابر به مامانم زیاد تر شده و میدونم که یه مادر برای بچه اش چه زحمت ها که نکشیده فقط هم خوشحالی و شادی بچه اش رو می خواد.
شما هم الان هم به خاطر مادر و پدر و هم به خاطر فرشته ایی که تو راه داری قوی باش.
عزیزم احساسات الان تو روی بچه ات تاثیر میگذاره پس هر چی غصه بخوری بچه ات هم متاثر میشه...
همه ی مردها کمابیش این بگو مگو سر فامیل رو دارن...دوسال اول زندگی من هم این بحث ها بود اما من تصمیم گرفتم که کلا با فامیلم قطع رابطه کنم و فقط هر سال عید اونم تنها بهشون سربزنم در عوض دیگه این بحث ها با همسرم بوجود نیومد که هیچ...باعث شد همسرم هم با فامیلش رفت و آمدش کم بشه
خواهر من هم مشکل تو رو داشت اما به مرور با همین رفتاری که من کردم مشکلش حل شد...ما همیشه سنگ فامیل رو به سینه میزنیم درصورتی که نباید اینطور باشه
بیشتر به بچه ات فکر کن و اینکه با حضور اون تو زندگی تون همه چیز بهتر میشه خیلی از مردها بعد از داشتن بچه احساس مردانگی بیشتری کردن و به نوعی رشد کردن...
امیدوار باش که همسرت همیگونه بشه...
خودت رو با مطالعه و یا هنرهای کم دردسر خونگی سرگرم کن...برای خودت آواز بخون موسیقی خوب گوش کن...بذار بچه ات و خودت احساس آرامش کنید...این آرامش ناخودآگاه به همسرت منتقل میشه...
دل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوست...
بچه ها می دونم آخه منم نی نیمون خیلی دوست دارم خودم میدونم که خیلی ها خونه و ماشین ندارن یا حتی خیلی ...

سلام خوبی الان عضو نی نی سایت هستی زندگیت خوبه؟ 

کاشکی اين روزها تموم بشه 
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز