2733
2739


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
2738
فروز جان با شنیدن اسم میخواهم زنده بمانم رفتم تو فکر و ذهنم مشغول شد این کدوم فیلمه اخرای شب یادم امد که اولین فیلم ایرج قادری بود بعد انقلاب داستانشم یادم امد /راستی مامان شوشو جند سالشه بعدش با شوشو به جه زبانی حرف میزنی با مادر بدرش جطور
یا رب نعماتت را بر من ببخش
راستی دیروز صبح با صدای یه تق تق از خواب بیدار شدم وقتی رفتم تو حال دیدم شوشو برای اولین بار دستمال دستش کرفته داشت روی میز و صندلیا را باک میکرد بعد یکم به به کفتن و تقدیر و تمجیدش کفتم جارو و تی کشیدن سنک فرش خونه و اشبزخانه بعدش شوشو کفت نه فردا 2 نفر میارم درست و حسابی تمیزش کنن /خدایا من خودم همه کارا را تو 2 ساعت میکردم و خونم همیشه برق میزد /
یا رب نعماتت را بر من ببخش
لاله جان ،کلاله ،نارینه ،سانی ،جان
فکر کنم با این تعطیلات رفتین عشق و حال و سفر یاد این جمله افتادم از فلانی
اینکونه نباشد که من ارتحال کنم و شما عشق و حال
مامان کلی جان کجا رفتی که نوشتی من یمدت نمیام
مامی جان امیدوارم دست رسی به اینترنتت زود فراهم بشه و بیای
مامان ارینا جان عزوزم شما کجا رفتی
یا رب نعماتت را بر من ببخش
اها راستی جرا کسی بهم یه دختر خوب کرد معرفی نکرد واسه برادرم هر کس سراغ داره باهام هماهنک کنه بخدا قول میدم خوشبخت باشه /خواهشا خونشون توی تهران یا کرج باشه
یا رب نعماتت را بر من ببخش
سلام دوستای گلم

حالتون خوبه؟؟؟؟؟؟؟
دلم برای همتون تنگ شده
این چند روزه هم گرفتار بودم هم کامی رو عوض کردیم ...
فراوله گلم خیلی خوشحالم که حالت خوبه و باز میای ببخش که نتونستم از ت خبر بگیرم بخ خدا تو بد وضعی هستم

گلاله جان خوش اومدی خوشکه گیان

من فرصت نمیکنم پستاتون رو بخونم
فقط اومدم یه سری بزنم
بچه ها م خیلی اذیتم میکنن مخصوصا رونیا روزگارم رو سیا کرده به خدا خیلی وقتا ناشکری میکنم میگم چرا خدا به من دوتا داد میون این همه ادم چرا من به خاطر بچه ها مجبورم همه جور سختی رو تحمل کنم خیلی خسته ام ... الان چند روزی هست که همش گریه میکنه شب و روز منم از دیروز سپردمش به باباش چون کم کم داشتم قاطی میکردم .. حتی شبم تو یه اتاق دیگه با روزیا خوابیدیم ..

برام دعا کنین ..
من احتمالا یکی دو روزه دیگه برم خونه مامانم البته مامانم میگه بیا یه مدت بمون ولی من خجالت میکشم به خاطر بچه ها میگم مزاحمشون میشم .. حالا نمیدونم شاید بمونم شایدم فقط دو روز بمونم...

حس میکنم افسردگی گرفتم حوصله هیشکی رو ندارم حتی بچه هام رو بخدا ..اولش اینجوری نبودن الان یه مدتیه خیلی بد قلق شدن........

فروله جان قربونت برم خواهر گلم کدوم عشق و حال این چند روز مامانم که دید حالم بده اومد پیشم پری روز رو رفتیم بیرون تو این هوای خوب و طبیعت قشنگ اینجا که از اول بهار ندیده بودمش نمیدونی این بچه ها چیکار کردن یه ساعت پشت سرهم فقط گریه کردن که اخرش مجبور شدیم وسایل رو جمع کنیم بیام خونه ........



ببخشید من همش غر زدم تنها دلخوشیم شمادوستای خوبم هستین

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز