نمی دونم هلی جون، برای من که واقعا همه چی خوب پیش رفت، از تصمیمم برای زایمان تو صارم واقعا راضیم، شاید شانسی هم باشه... به عنوان مثال ساعت 4 صبح که رفتم اتاق زایمان یه مامای بد اخلاق شیفتش بود همش دعا دعا می کردم زودتر شیفتش تموم بشه بره، بعد از اون که دردهای اصلی اومد به سراغم یکی دیگه اومد اسمش کبیریان بود، دختر فوق العاده با حوصله و مهربونی بود، خیلی کج خلقی های منو تحمل کرد و همیشه بم لبخند زد، کلی ممنونم ازش که خاطره خوبی برام ساخت... به هر حال هلی جان ایرانه دیگه،ممکنه پول هم بدی و راضی راضی نباشی، بیمارستان هم کلی پرسنل داره، پرسنل هام آدمن، شاید تو اون روز خاص مشکلی داشته باشن و خوب نتونن رسیدگی کنن... حالا ایشالا شانست خوب باشه