2733
2734

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

مزده جوننیکامردادسحرنازلیلی[راکسنمریمطهوراوبقیه دوستان انشاالله به حق شبای عزیزخدابه هممون امسال نی نیهای نازوسالم بده امییییییییینمنم باخونه جدیدموافقم اسمشم شیرین ترین سختی دنیا
2728
زهرا جون خوشحال شدم برات امیدوارم خدانینتوبرات حفظ کنه عزیزممحبوب جان انشاالله خدابه تودوقلوبده تادیگه وقت نکنی بیای نی نی سایت نگران نباش گلم ماهم خدایی داریم
محیا جون من با اینکه بچه تو 8 ماه بود بعد 3 روز از دستش دادم بچهای دیگه رو میبینم هیچ حسی ندارم اینم البته از خوش شانسیم بوده خخخخخخخ

ایشالله همه به ارزوتون برسید
(فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ) خدایا شکرت مهدادمو بهم دادی تا مرحم بشه برا دل شکسته ام پسر یک یکدونه ام مهداد جونم الان ۳سالشه از خدا میخوام کوچولوی شیرینمو برام نگه داره
مریم جون کاهش قند یکی از کاربردای متفورمینه ولی ثابت شده که متفورمین در روند تخمک گذاری خانومها هم تاثیر مثبت داره. بچه ها من که فکر می کنم کیفیت تخمک خیلی از ما هم پائینه(با توجه به این که خیلی هامون بالای 30 سال هستیم). من این ماه حتما بادکش شکم را انجام میدم و یکسری کارای سنتی(قابل توجه نادیا جون: دکتر نباتی دوباره وارد می شود). برای من که موثر بود. بچه ها شکم خواهر من قلمبه شده. چی بگه آدم شوهر خواهر ما هم کلا گیر دختر و پسره. من هم که فقط می گم بیااااااااااا ببین مردم گیر چی ان ما درگیر چی؟؟؟؟؟؟؟ هرچند که این راه را خودم انتخاب کرده بودم و پذیرفته بودم تمام عواقبش را(اگرچه نصفش هم اجبار زمان بود). تازه امیدوارم با اومدن نی نی خواهری زندگی ما هم شاد و شنگول تر بشه و از فکر نی نی خودم بیام بیرون. اصلا به خواهرم نگفتم به نی نیت بگو برام دعا کنه و .....نمی دونم به شدت از هر جمله ای که توش حس ترحم داشته باشه بیزارم. حتی دلم کلی گرفت از مامان بزرگم که جلوی یکی دو نفر موقع بحث بچه گفتن ایشالله خدا به زودی به تو هم بچه بده. خنده داره که جلوی اونهایی که می دونن من سقط داشتم هم می گم ایششششش و ویششششش چقدر بچه داری سخته و برو بابا من که نمی خوام و حوصله اشو ندارم و اووووووووه خیلی گرفتاری و بدبختی داره!!!!!!!!! باز به خودم می گم این دیگه چه کاریه دختر!!!
محبوب جان به جمع ما خوش اومدی. به خاطر از دست دادن فرشته ت متأسفم. امیدوارم خیلی زود برگرده پیشت. دکترت فهمید چرا اینطوری شد؟ الهی بمیرم برات خیلی سخته. خیلی.

مرداد جونم لایف استایل جدید مبارک! یعنی تو اردیبهشت سوار اتوبوس میشی؟

سحرناز جونم تاپیک زدن سخته. من ممکنه نتونم هر روز سر بزنم و هوای مهمونا رو داشته باشم. همه باید کمک کنیم.
جای جدید بریم مهمون جدید هم زیاد خواهیم داشت
بهتره تو همین قسمت سقط بمونیم، چون اگه بریم تو قسمتای دیگه مثلاً بزنیم "مامانای ٩٣" اونوقت یه مشت خجسته دهه هفتادی میپرن تو تاپیک و میپرسن چی بخوریم رنگ چشم بچه مون بنفش بشه
اسم تاپیک باید نشون بده که در حال اقدامیم، یه اسمی هم باشه که عجیب نباشه. قطار و اتوبوس برای ما معنی میده. ممکنه بقیه نفهمن منظورمون چیه، مگر اینکه اولش توضیح بدیم
هرچند من زیاد تو فاز مهمون جدید نیستم. دوست دارم خودمون باشیم فقط
البته محبوب تو هم باش

اقدامیوهای بهاری خواب آلود، پیشنهاد بدین برای اسم خونه جدیدمون
خدایا شکرت، بالاخره قلب تشکیل شد. دو بار سقط به علت توقف رشد در هفته پنج، مشکل اسپرم شوهرم و سیستم ایمنی خودم، میکرو بیمارستان آبان خانم دکتر رزا مقدم، شکر خدا با اولین انتقال مثبت شد
2738
مهیا جان اگه تو آزمایشات fsh و lh داری، باید روز ٣ پری بری. من یه جا خوندم روز ٢ تا ٥ پری.
خدایا شکرت، بالاخره قلب تشکیل شد. دو بار سقط به علت توقف رشد در هفته پنج، مشکل اسپرم شوهرم و سیستم ایمنی خودم، میکرو بیمارستان آبان خانم دکتر رزا مقدم، شکر خدا با اولین انتقال مثبت شد
سلام به همگی.
محیا جون منم تا حالا تواین شرایطا زیاد قرار گرفتم.مجبور بشم بخندم در شرایطی که خندم از صدتا گریه غم انگیزتر بوده.ولی خوب چه میشه کرد.تقدیر و قسمت ما این بوده.قربونه خدا برم حکمتش چیه.فقط خودش میدونه.
درمورد آزمایشات باید بگم محیا جون بنظرم آزمایشاتو تو روزای مختلف باید انجام بدی.یادمه که من دکتر رو هر صفحه ی آزمایش نوشته بود که هرکدوم رو توی روزه چنده پری باید انجام بدم.
بچه ها درمورد این متفورمین میشه یکم بهم توضیح بدین.مثل همون کلومفین هست؟؟؟؟منم شروع کنم به خوردن؟؟؟؟
مرداد حون این حرفا و داستانارو کاملا از ته دل درک میکنم.هممون تو زندگیامون بااین داستان دعای اطرافیان دست و پنجه نرم میکنیم.
من دیشب دوباره رفته بود تکیه.(پسرخاله مامانه من تقریبا 13 سال پیش یک تکیه فامیلی راه انداخت و رفته رفته بزرگ شد و الان تقریبا یکی از هیئتهای مهم مذهبیه مشهد شده.)دیشب یکی از فامیلا داشت خداحافظی میکرد که بره مکه.نوبت من که شد بهش التماس دعایی گفتم برگشت گفت اگه میخوای یادت باشم قول بده زود یک بچه بیاری که یادت باشم.
البته اینم بگم من جدیدا یک بهانه جدید برای بستنه دهنه مردم گیر آوردم.هرکی هرچی میگه دخترخالمو بهانه میکنم.گیر که میدن چرا بچه دار نمیشی میگم:تصمیمشو داشتم ولی از وقتی عاطفه رو میبینم(دختر خالمه)که مرتب در حاله سرویس دادن به ساغره و همش درگیره بچه داریه(ساغر دختره دختر خالمه)پشیمون شدمو میگم هرچی دیرتر خودمو درگیر کنم بهتره.باورتون نمیشه تو مهمونیا همیشه 2نفر دنبالش.یکی ساکه بچه رو میگیره.یکی قابلمه های غذای بچه رو میاره.خودشم که بچه بغلشه.شبه مهمونیه مامانم از اول تا آخر این یا داشت سوپ ساغر رو گرم میکرد.یا بهش شیر میداد.یا میوه واسش پوره میکرد یا غذای کمکی میداد.خلاصه که در یک کلمه از اول تا آخر مهمونی مشغوله سرویس رسانی به بچه بود.
نادیا جون آره تاپیک زدن سخته ولی خوب هرکسی یک گوشه کار رو میگیره و سعی مکنیم به تاپیک سر بزنیم.البته منم مخالفم بریم تو قسمت های دیگه تبادل نظر تاپیک بزنیم.چون دقیقا هر روز یکی میاد رو اعصابمون.همینجا تو همین مجموعه سقط تاپیکو بزن.ولی کلا به دلم افتاده تو ساله جدید یک تغییری بدیمو بریم تو فضای جدید و پر از انرژی و خاطارته تلخه روزای سقط رو همینجا میذاریم.تازه اگه تو تاپیکمون از اسمای استعارمون استفاده کنیم خیلی بهتر میشه.صفحه اول هم یک خلاصه کوچیک از استعاره ها و بیوگرافیه تاپیکمون میذاریم.اینطوری واسمون هیجان انگیز تره.وانرژیه مثبتمون هم زیاد میشه.

**.** خدایا شکرت که با تمام سختیا بمن داری لذت مادر شدن رو اعطا میکنی.بارداری پر فراز و نشیبی بود.سختیای زیادی بود.6ماه اول ویار شدید حاملگی.ماه سوم پرکاری تیروئید.ماه 5 کیسه صفرام سنگ آورد و ماه 7 هم فهمیدم دچار دیابت بارداری شدم.15 شب بستری در بیمارستان بخاطر این مشکلات.ولی من دست از مبارزه بر نمیدارم.بخاطر دخترم با همه اینا مبارزه میکنم.این نیز بگذرد.شماهم برام دعا کنین با این همه سختی خدا یک دختر صحیح و سالم و صالح و اهل بهم بده تا رنج این دوران بارداری رو بتونم فراموش کنم.
راکسن جان

خیلی باحال گفتی در مورد بچه های دهه 70 که میریزن و....
منم موافقم اسم تاپیک عوض بشه ولی یک جوری باشه که فقط خودمون باشیم
راستی محیا حواست را جمع کن برای آزمایشات باید زمان بخصوصی بری
دکترا گاهی حوصله نارن توضیح بدن بهتره از آزمایشگاه هم بپرسی
سلام سلام دوستای گلم خوبین؟

محیا جونم فقط همین دو مورد که نادیا گفت به اضافه آز پرولاکتینِ که باید روز دوم تا پنجم پری انجام بشه. بقیه اش محدودیتی نداره انگار. بازم از مسئول آزمایشگاه یا دکترت بپرس.

نادیا جونم من نظرمو گفتم. به نظر منم ما باید حتما با کسایی همراه باشیم که تجربه سقط رو داشتن و الان میخوان با روحیه بالا و انرژی زیاااد اقدام کنن. چون ما هممون بارداری با ملاحظات خاص خواهیم داشت.. باید دارو بخوریم.. هپارین بزنیم و.. وقتی با شرایط مشابه خودمون همراه باشیم کمتر غصه میخوریم و میتونیم با هم همفکری کنیم. ولی مهمتر از این, روحیه ی بالا و جوِّ شاد و سرزنده تاپیکه. غم و غصه و توصیح جزییات سقط ممنوعه. کساییکه تازه سقط داشتن و هنوز درگیر آه و خونریزی و گریه ان نباید بیان تو . فقط کساییکه سقط داشتن و الان بعد از چند ماه دوباره با یه دنیا امید و ذوق و شوق تصمیم دارن با وجود تمام ملاحظات اقدام کنن. یعنی تاپیک ما باید پذیرای کسایی باشه که حتما این دو تا خصوصیت رو داشته باشن:
1) سابقه سقط
2) روحیه ی خوب واسه اقدام مجدد

بنظرم ضروریه که " نذاشتن پست منفی و آه و ناله و تجزیه و تحلیل سقط " حتما جداگانه تاکید بشه تا وسط یه عالمه انرژی مثبت و تلاش واسه دور کردن استرس, یهو یکی نیاد بگه من نمیدونم کامل سقط کردم یا نه! چیکار کنم؟ :( خونریزیم فلانه و امروز صبح اینو دیدم و....

فقط سقطوهای انرژی مثبتوی اقدامو بتونن بیان داخل ;-)
بچه ها راستی از فردا باز باید بریم سر کار...
من که باز استرس ام شروع میشه هرچند سه روز اول هفته دوم عید را هم سر کار بودم می خواستم مرخصی جمع کنم...
راکسن جان شما برای میکرو پیش کدوم دکتر میری؟ رزا مقدم؟؟
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز