داستان ما اینطوره که ما 5 تا خواهر برادریم و مادرمون که پدرم رو سال 89 از دست دادیم.پدر کم سواد بودن پس مدیریت امور مالی با برادر بزرگم بود... علی رغم اعتراضات همیشه مادرم هر زمینی که خریده شد چون پدرم توانایی امور اداری رو نداشت برادرم هم اونارو انجام میداد هم به نام خودش می زد و می گفت هر چی به نام من شه مال همه خانواده است.
توی 30 سال گدشته توی فروشگاه پدر فروشنده و مدیر اونجا بود ولی پروانه کسب به نام پدرم