2410
2553
عنوان

مشاوره با روانپزشک (دکتر بابک ثابتی)

52796 بازدید | 659 پست
پس از فارغ‌التحصیلی در رشته پزشکی در سال 1374 (در دانشگاه علوم پزشکی تهران) و گذراندن دوران سربازی و طرح نیروی انسانی، در مهر ماه سال 1378 تحصیل در رشته‌ی روان‌پزشکی را در بیمارستان روزبه وابسته به دانشگاه تهران آغاز نمودم.
فعالیت مستمر در یک بیمارستان عمومی و توجه فراوان من به جنبه‌های طبی در روان‌پزشکی موجب شد تا بررسی وسیعتری را در زمینه‌ی جنبه‌های طبی در روان‌پزشکی و نیز جنبه‌های روانی در بیماری‌های طبی (اختلالات روان-تنی) شروع کنم که حاصل آن فعالیت در زمینه‌ی جنبه‌های روانی در بیماران مبتلا به کانسر است که حیطه‌ای نو در روان‌پزشکی بوده و سایکواونکولوژی نامیده می‌شود. در همین راستا، مقالاتی از من در مجله زنان و مامایی ایران به چاپ رسیده و سخنرانی‌هایی نیز توسط اینجانب در جلسات انجمن جراحان ایران و انجمن سرطانهای زنان ایران انجام شده و این همکاری کماکان ادامه دارد.
اینجا هستم تا بتوانم کمکی برای بانوان محترم باشم.

http://www.drbabaksabeti.com/index.php

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

سلام خوش اومدین...

زندگیم الان بین دو بیت گیر کرده ، نمی دونم چکار کنم! یکی میگه : برخیز و مخور غم جهان گذران ...تا پا میشم میگه : بنشین و دمی به شادمانی گذران .... فعلا نیم خیز موندم تا تکلیفم تو بیت بعدی مشخص بشه
2720
من یه پسر 3 سال و 11 ماه دارم
از 6 ماهگی مهد کودک رفته تا 1 سال و نمیگی از اون به بعد پیش خودم بود تا اردیبهشت 92 وقتی 3 سال و 6 ماه بود گذاشتمش مهد کودک و دوباره رفتم سرکار تا اول مهر میرفت همه می گفتن شیطنه تو مهد کودک ولی الایک هفته ای هست که از مهد کودک زنگ زدن و گفتن بیا و ببرش بعد از اون 2 تا مهد دیگه برم و همین رو گفتن سر کلاس نمیمونه نظم کلاس براش قابل قبول نیست رفتم پیش مشاور معرفیم کرد به روانپزشک برای تشخیص بیش فعالی حالا موندم چیکار کنم
خیلی گریه های بی خودی میکنه (البته ما به گریه هاش خیلی اهمیت دادیم ) جدیدا هم که گریه میکنه خودش رو تو آینه نگاه میکنه
توی کارهایی که بهش ربطی نداره دخالت میکنه مثلا سبی زمینی پوست کندن بده من پوست بکنم اگر هم بگم نه میگه خوب بیا دوتای این کار رو بکنیم

بیرون از خونه خیلی شیطونه ولی تو خونه بهتره
خیلی علاقه ای به بیرون رفتن نداره
علاقه زیادی به کارتون و بازی های کامپیوتری داره تمام کارتونها رو باجزئیات بلده 100 بار هم یه کارتون رو نگاه میکنه خیلی از کارتونها روش تاثیر میزاه و همیشه دوست داره نقش اونهارو بازی کنه مثلا اسپایدر من یا سونیک و شخصیت ضعیف و بد هم من باید بازی کنم
وسایلش رو هیچ وقت گم نمیکنه
فقط میچسبه به من و تو تمام کارها باید من پیشش باشم از کارتون نگاه کردن بگیر تا موقع خواب
سلیقه تو نگهداری وسایلش نداره
تن صداش خیلی بالا و آزار دهندس
اصلا و ابدا علاقه به مهد کودک نداره
توی بازی کردن دوست داره حرف حرف خودش باشه و کلا قوانین بازی رو باید این بگه و گرنه جیغ و داد میکنه
بچه هارو نمیزنه ولی تو مهد میگفتن میزنه ولی پیش من و تو پارک همیشه کتک هم میخوره
فکرش رو نمی تونم منحرف کنم وقتی یه چیزی رو می خواد خدا بیاد می خواد حتی 1ساعت بعد که ساکت بشه و باز دوباره یادش بیفته شروع میکنه به گریه کردن و خواستن او وسیله
آدمی فقط در یک صورت حق دارد به دیگری از بالا نگاه کند، و آن هنگامی است که بخواهد دست کسی که بر زمین افتاده را بگیرد و او را بلند کند...
من میتونم سوالمو از طریق ایمیل خود آقای دکتر بپرسم...؟ یه کم خصوصیه و ترجیخ میدم تو محیط سایت نباشه
امکانش هست؟
زندگیم الان بین دو بیت گیر کرده ، نمی دونم چکار کنم! یکی میگه : برخیز و مخور غم جهان گذران ...تا پا میشم میگه : بنشین و دمی به شادمانی گذران .... فعلا نیم خیز موندم تا تکلیفم تو بیت بعدی مشخص بشه
سلام روزتون بخیر
من یه 2قلو دختر و پسر 6 ساله دارم مشکلم با دخترمه فوق العاده سهل انگاره تا یکم بهش فشار میاد تو یادگیری چیزی اونو رها میکنه مثلا 2 تاشون شطرنج میرفتن تا یکم سخت شد ول کرد در تمام موارد اینطوره خیلی هم حساسه و اعتماد به نفسش میاد پایین لطفا کمکم کنید خسته شدم از دستش در ضمن موسیقی هم کار میکنه گاهی خوبه و گاهی بی انگیزه ولی من خیلی اصرار دارم اینو دیگه ول نکنه
باتشکر
سلام
دختر من 2 ساله است. هنوز صحبت نمیکنه. بودن با بچه ها و بزرگتر ها رو دوست داره و در جمع غریبه ها هم معمولا مشکلی نداره. دوست داره با بچه های دیگه چه همسن یا کمی بزرگتر ارتباط برقرار کنه ولی معمولا پاسخ مثبتی نمیگیره. طبیعیه؟ آیا لازم هست من مداخله کنم؟ دوست ندارم این حالت اجتماعی بودن رو بخاطر نادیده گرفته شدن از دست بده و یا بدتر از اون اعتماد به نفسشو
2714
سلام آقای دکتر

یه سوالی ذهنمو مشغول کرده ....میشه بچه ای علائم اوتیسم (autistic features) رو داشته باشه ولی اوتیسم نباشه؟

دخترم رو برای ارزیابی دو تا توانبخشی بردم.. هر دو جا هم گفتن مشکلش نمیتونه اوتیسم باشه

دو سال و 1 ماهشه... برای بیان خواسته هاش خیلی گریه میکنه و حرف نمیزنه... تا دو سه ماه پیش هیچی نمیگفت.. الان کارتهایی که داره (کارت حیوانات.. میوه ها.. غذا ها و ..) رو وقتی ازش بپرسم این چیه ؟ بزبون خودش جواب میده

9 تا رنگ و میشناسه

حدودا 7 تا میوه رو میشناسه

چند تا از اشکال هندسی رو بلده

تا 20 میتونه بشمره.. البته شروعش باید از من باشه.. مثلا بگم 1 و اون ادامه بده

دستور پذیریش هم خوب نیست.
ارتباط اجتماعی خوبی هم نداره.
می گویند شکستنی رفع بلاست... ای دل تحمل کن! شاید حکمتیست...
سلام و خسته نباشید
من یه پسر سه سال و دو ماهه دارم. مشکلم علاقه فراوونش به وسایل چرخشی مخصوصا پنکه است حتی تو نقاشیهاش مرتب پنکه رو میکشه. اونچه که الان برام معضله حرکت زیاد دستش به شکل بای بای تنده که خودش میگه پنکه روشن شده می ترسم این عادت توش بمونه. الان چند ماهه که خیلی بدتر شده. با اینکه خودمون پنکه نداریم ولی خونه آشناها وقتی میره که این وسیله رو دارن خیلی بدتر میشه
میخواستم بدونم چجوری این عشق رو از سرش بندازنم و کاری کنم با دیدن پنکه هیجانی نشه و براش بی تفاوت بشه
پیشاپیش از نظرتون ممنونم
Lilypie Premature Baby tickers
سلام .من تابستون دچار بیماری شدم وحالم خیلی بد بود واین مسئله روی دخترم که امسال پیش دبستانی میره تاثیر خیلی بدی گذاشته وبرای مهد رفتنش مشکل دارم .البته حالم الان خوب شده ولی دخترم هرروز کلی گریه میکنه وصدبار ازم میپرسه مامان خوب شدی دیگه حالت بد نمیشه .هر روز صبح ازبس که استرس داره همش بالا میاره تورو خدا راهنماییم کنین چکار کنم نیازی هست مشاوره ببرمش .در ضمن سال گذشته هم مهد میرفته وهیچ مشکلی نداشت.
درزندگی فهمیده ام که انتقاد در مورد چیزی که انسان آن را تجربه نکرده "کار ساده ایست
سلام اقای دکتر پسر نه ساله
که به خاطر تشنج دارو ی ریسپریدون مصرف میکنه البته این دارو به تازه گی به داروهاش اضافه شده از زمان شروع استفاده به شدت اعصابش خراب شده به طوری که بعضی موقع ها واقعا ازش میترسم به شدت عصبی فریادهای بلند وجیغ وداد وگاهی موقع ها من و خواهرشو که کوچکتر از خودشو می زنه سرشو به دیوار می کوبه البته از حدود ده روز قبل که تشنج کرده درست نمی تونه چشماشو باز کنه وبه این خاطر تو مدرسه بچه ها مسخرش می کنن تو مدرسه اصاا حواسش به معلم نیست و تو خونه هم اصلا لای کتاب رو باز نم کنه البته برای درمان هم قراره امروز به تهران و به مطب دکتر اشرفی بیارم ولی با این وجود لطفا ترا به خدا کمک کنید
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687