2737
2739
فصلنامه شیر مادر
(شماره ۳۹،۴۰_پاییز و زمستان ۸۸)

Thumbnail image Thumbnail image برگرفته از کتاب تغذیه کودک و نوجوان _نوشته:دکتر رویا کلیشادی

بعد از یک سالگی، سرعت رشد کودک کند می شود، اما شکل بدن به طرز قابل ملاحظه ای تغییر می یابد. در سال اول عمر،کودک نشستن، چهار دست و پا رفتن و به تدریج ایستادن و راه رفتن را می آموزد. اما در سال دوم به خوبی راه می رود، می دود، می پرد و از اشیاء و یا پله ها بالا و پایین می رود. حجم استخوان ها و بافت های ماهیچه ای افزوده شده و سپس استخوان ها رشد طولی پیدا کرده و قد کودک بلند می شود، ماهیچه ها به تدریج دارای توان و قدرت می شوند. البته چون این تغییرات به کندی صورت می پذیرد، ممکن است افراد خانواده به سرعت متوجه سیر رشد و تکامل کودک نشوند.

نیاز به انرژی و مواد غذایی

اشتهای کودکان پس از یک سالگی کاهش می یابد چرا که میزان رشد نسبت به سال اول عمر کند می شود. پس از آن برای مدت ها اشتهای آنان همیشه متغیر خواهد بود.

بعضی اوقات به نظر می رسد کودک سیری ناپذیر است و زمان دیگر به نظر می رسد که وی فقط با آب و هوا زنده است! در این مرحله والدین نباید نگران باشند، چرا که اشتهای منظم به مرور زمان در کودکان پدیدار خواهد شد و انرژی لازم برای رشد آنان را تامین خواهد کرد.

اشتهای کودکان

بسیاری از مردم این باور نادرست را دارند که می بایستی کودکان خود را وادار به غذا خوردن کنند تا مشکلی برای سلامتی او پیش نیاید. در این مورد بایستی متغیر بودن اشتهای کودکان را در نظر داشت و به این نکته اساسی توجه کرد که اگر چه میزان غذا خوردن کودکان از یک وعده غذایی تا وعده دیگر تغییر می کند، اما میزان انرژی دریافتی کودکان در روزهای مختلف به طرز عجیبی ثابت است. به این ترتیب که کودکان انرژی مورد نیاز خود را در هر صورت تامین می کنند، یعنی اگر در یک یا چند وعده، غذای کمتری خورده باشند، در وعده های بعدی این کمبود را جبران خواهند کرد و بالعکس. هر چند در این مورد والدین نباید بی تفاوت باشند و لازم است به کودکان خود کمک کنند اما متاسفانه بسیاری از والدین تصور می کنند هر چه با فشار و اصرار بیشتری به فرزند خود غذا بدهند، محبت بیشتری در حق او مبذول کرده اند! در حالی که همین رفتار اشتباه است که باعث بروز اختلالات رفتاری شده و باعث می شود کودک حتی تا سال ها بعد برای نخوردن غذا به بهانه های مختلف متوسل شود.جالب است بدانید این قبیل کودکان در سنین بعدی در معرض خطر چاقی های شدید قرار دارند!

بی اشتهایی

کم غذا خوردن یکی از شایع ترین مسائلی است که در سال دوم و سوم زندگی کودکان وجود دارد و برخی ممکن است آن را به عنوان بی اشتهایی تلقی نمایند.
هر چند غذا نخوردن می تواند ناشی از بیماری های مختلف باشد ولی در بیشتر موارد، خودداری کودک از غذا خوردن، چیزی نیست جز نتیجه رفتار اشتباه افراد خانواده و کوشش ها و روش هایی که برای غذا خوراندن به کودک به کار برده شده است. برخی از این کوشش ها و روش ها عبارتند از:
تشویق کردن، جایزه دادن، تهدید کردن، غذا دادن با زور و فشار و ...
در بیشتر این موارد، کودک پی می برد که با غذا نخوردن توجه پدر و مادر و به طور کلی، اطرافیان را به خود جلب می نماید و از اینکه به دلیل نخوردن غذا برای دیگران اهمیت پیدا کرده است لذت می برد. به ویژه زمانی که مادر، از نخوردن غذا توسط فرزندش صحبت می کند، کودک از این که تا این حد به او توجه می کنند، لذت می برد.

علل اصلی کم اشتهایی

کم شدن مقدار کالری لازم: همان گونه که ذکر شد، رشد کودک در سال دوم زندگی در مقایسه با سال اول، کاهش می یابد و در حالی که درسال اول عمر، وزن کودک به سه برابر زمان تولد می رسد و به عبارت دیگر در حدود ۷ کیلوگرم افزایش می یابد، در سال دوم فقط ۵/۲-۲ کیلوگرم به وزن او افزوده می شود: بنابراین احتیاج کودک به کالری، درسال دوم کمترخواهد بود و در نتیجه اشتهای کودک به طور طبیعی کم می شود و این نوع کم شدن خوراک کودک را نباید به حساب بیماری یا لجبازی کودک گذاشت.
ادامه دادن غذاهای دوره شیرخواری: بیشتر کودکان پس از سن یک سالگی، دیگر به غذاهای دوره شیرخواری مثل حریره یا سوپ تمایل نشان نمی دهند و بیشتر به غذاهای معمولی خانواده علاقه دارند.
مصرف بیش از حد شیر: اگر کودک به مصرف شیر زیاد، آن هم با شیشه عادت کرده باشد، بیشتر حجم معده اش از شیر پر خواهد شد و در نتیجه دچار کم اشتهایی شده و از خوردن غذاهای دیگر خودداری خواهد کرد. مصرف شیر زیاد پس از سن یک سالگی منجر به کمبود آهن می شود که به نوبه خود باعث تشدید بی اشتهایی می گردد.
زیاده روی در خوردن میان وعده های غذایی: به طور معمول، کودکان به خوردن شیرینی، شکلات، شربت و دیگر میان وعده های غذایی از این قبیل، علاقه مند می گردند. این مواد غذایی، اشتها را کم کرده و منجر به خودداری کودک از خوردن غذای اصلی می گردد.
عدم علاقه به نوعی ماده غذایی: از زمان شروع غذای کمکی، ممکن است کودک نوع خاصی از غذا را دوست نداشته باشد، پس نباید تلاش کرد با زور و فشار او را وادار به خوردن آن غذا کرد. سلیقه های غذایی در سنین دو تا سه سالگی شکل گرفته و برای سنین بعدی پایدار می مانند. اگر کودک از خوردن ماده غذایی مفیدی خودداری می کند، باید مقادیر کمی از آن را با سایر مواد غذایی مخلوط کرده و به او داد تا متوجه بو و مزه آن نشود.
انتخاب نکردن غذا به وسیله کودک: برخی مادران در هنگام غذا خوردن به کودک ایراد می گیرند که اول کدام ماده غذایی را بخورد و بعد آن دیگر را، کودک نمی تواند مفهوم این ایراد را درک کند. زمانی که کودکان غذایی را با میل خود انتخاب کرده و می خورند (البته در بین مواد مفید و مجاز در دسترس) روی هم رفته در طول روزها و هفته ها، یک رژیم معتدل و کافی غذایی مورد احتیاج خود را چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی دریافت داشته اند.
وقت گذرانی درزمان غذا خوردن: بهتر است کودک از حدود یک ربع قبل از غذا خوردن فرا خوانده شود تا دست و صورت خود را بشوید و از حالت هیجان و خستگی بازی خارج شود. در زمان غذا خوردن باید درباره موضوع عایی گفتگو شود که مورد توجه تمام افراد خانواده به ویژه کودکان باشد و کودک حس کند که او نیز یکی از اعضاء خانواده است. وقت گذرانی در موقع غذا خوردن درسن ۹ ماهگی تا ۵/۲ سالگی طبیعی است، کودک با غذا بازی می کند، گاهی دست خود را داخل غذا می کند و ... زمان و ساعت برای کودک معنایی ندارد و برای او دلیلی وجود ندارد که در خوردن غذا عجله کند، در حالی که مادر سعی دارد مقدار زیادی غذا را در طی مدت کوتاهی به کودک بخوراند! باید توجه داشت که وقت گذرانی کودک در هنگام غذا خوردن در ابتدا طبیعی است و به تدریج از بین می رود ولی اگر غذا دادن سریع و اصرار در آن از سوی اطرافیان ادامه یابد، در کودک واکنش منفی به وجود خواهد آمد و به طور ناخودآگاه، وقت گذرانی او افزایش پیدا می کند.
افزایش حس استقلال درسال دوم زندگی: اگر در این سنین کودک وادار به انجام کاری شود، در برابر آن مقاومت می کند و این همان حالت منفی گرایی است که بین سنین ۹ ماهگی تا ۳ سالگی وجود دارد. تمایل کودک به جلب توجه دیگران همراه با حالت منفی گرایی او، در مجموع سبب می شود که اصرار و فشار در هر مورد نتیجه معکوس بدهد. اگر به کودک اصرار شود غذایی را بخورد، به طور یقین از خوردن آن خودداری خواهد کرد و اگر کودک را از خوردن یک نوع غذا منع کنید، بیشتر به خوردن آن نوع غذا تمایل خواهد داشت و هر چه اصرار بیشتر شود، خودداری بیشتر خواهد شد (البته این حالات در بزرگسالان هم وجود دارد و ویژه کودکان نیست!)
آگاهی کودک از اشتیاق و توجه پدر و مادر به غذا خوردن او: همان گونه که ذکر شد کودک از این که مورد توجه قرار گرفته است،لذت می برد و نسبت به غذا ایراد می گیرد و روز به روز مشکل پسندترمی شود.
اجازه ندادن به کودک درمشارکت در خوردن غذا: از ۶ تا ۱۲ ماهگی، شیرخوار تمایل دارد که خود، قاشق را به دست بگیرد و در خوردن غذا شرکت نماید. هر چند او هنوز در این کار مهارتی ندارد ولی باید به او اجازه داده شود در حد امکان در غذا خوردن مشارکت داشته باشد. اجازه ندادن به کودک در گرفتن فنجان یا قاشق و شرکت در غذا خوردن، ممکن است موجب خودداری کودک از خوردن غذا شود.مشارکت کودک درخوردن غذا به ویژه از این نظر اهمیت دارد که استقلال و اعتماد به نفس در او رشد می کند و به این ترتیب، کودک در پایان سال دوم می تواند مسئول تغذیه خود گردد.بنابراین باید به کودک اجازه داد در سن ۱۰-۸ ماهگی فنجان را با دست خود بگیرد. در سن ۱۲-۱۰ ماهگی باید به کودک قاشقی داد که آن را به دهان ببرد. در همه این موارد غذا باید توسط بزرگ تر ها به کودک داده شود و کودک فقط اجازه دارد با غذا بازی کند.
در نظر گرفتن تفاوت های موجود در اشتهای کودکان: برخی از کودکان پرخور و برخی کم خور هستند. کودکان کم حرکت به طور معمول بیش از کودکان فعال و پر جنب و جوش غذا می خورند. ممکن است کودکی بدون هیچ بیماری یا بدون هیچ مشکلی رفتاری از طرف خانواده، کم اشتها باشد ولی این موارد معمول نبوده و به تدریج برطرف می شود. اشتهای کودک مانند افراد بالغ از یک وعده تا وعده دیگر و از روز تا روزی دیگر تفاوت دارد. به طور معمول، صبح ها، اشتهای کودکان بسیار کم است و تمایلی به خوردن صبحانه نشان نمی دهند.عدم آشنایی و توجه پدر و مادر به این حالت طبیعی کودک، ممکن است سبب نگرانی خانواده شده و منجر به غذا دادن با زور و فشار شود.
عدم توجه پدر و مادر به روند افزایش وزن کودک: هر کودک از نظر ساختمان بدن و در نتیجه اضافه شدن وزن و قد با کودک دیگر تفاوت دارد. افزایش وزن کودک بستگی به عوامل زیادی دارد ولی بسیاری پدر و مادرها، به اشتباه کودک خود را با دیگر کودکان و آشنایان مقایسه می کنند و علت عمده کمتر بودن رشد فرزندشان را در علل تغذیه ای می دانند.به علاوه باید در نظر داشت که زمان رشد کودکان با یکدیگر متفاوت است و بسیاری کودکان، رشد تاخیری دارند یعنی دیرتر از سایر هم سن و سالهایشان رشد می کنند.
سایر علل بی اشتهایی: تا اینجا در مورد علت اصلی بی اشتهایی در کودکان یعنی ‹‹ اشکالات رفتاری خانواده و اصرار در خوراندن غذا›› توضیح داده شد؛ هر چند علت عمده بی اشتهایی بیشتر کودکان، همین عامل است ولی سایر دلایل که با شیوع کمتری سبب بی اشتهایی می شوند را نیز باید متذکر شد. این علل عبارتند از:
الف. عفونت های حاد
ب. عفونت های مزمن
پ. مصرف برخی داروها (داروهای ضد تشنج، ضد افسردگی، ضد حساسیت، داروهای آسم، داروهای قلبی)
ت. کمبود آهن
ث. کمبود روی
ج. ناراحتی های دستگاه گوارش
چ. مشکلات احساسی (بی توجهی به کودک، اضطراب، ترس، افسردگی و...)
ح. بیماری های روماتیسمی
خ. نارسایی قلب
د. اختلالات املاح بدن (کاهش کلر، کاهش پتاسیم)
ذ. بیماری های غدد مترشحه داخلی (کم کاری تیروئید، کم کاری هیپوفیز، کم کاری غده فوق کلیه و پرکاری پاراتیروئید)
ر. هیپرویتامینوزA (افزایش بیش از حد ویتامین A در بدن)
ز. مسمومیت با سرب
ژ. نارسایی کبد
س. نارسایی ریوی
ش. نارسایی کلیه
ص. اختلالات روانی
ض. موارد متفرقه
بدیهی است کودک مبتلا به هر کدام از بیماری های فوق، فقط دچار بی اشتهایی نیست و با کمی دقت می توان سایر نشانه های بیماری مربوطه را در وی پیدا کرد.

درمان بی اشتهایی و اصلاح مشکلات تغذیه کودک

پدر و مادر باید بدانند که نیاز کودک به مواد غذایی در سنین بین ۲ تا ۳ سالگی کمتر از سال اول زندگی است. به طور کلی، کم کردن مقدار شیر، قطع کردن و ندادن غذاهای دوران شیرخواری و جانشین کردن آن با غذاهای خانواده، آزادگذاردن نسبی کودک در انتخاب غذا، توجه کردن به دوست داشتن یا نداشتن یک نوع زمان غذا خوردن، عواملی هستند که از نخوردن غذا جلوگیری می کنند.
زمانی که همه افراد خانواده برای غذا خوردن جمع می شوند، باید به نحوی رفتار کرد که کودک احساس نکند غذا خوردن او اهمیت ویژه ای برای خانواده دارد.
در زمان غذا خوردن، نباید به طور مرتب به بشقاب کودک نگاه کرد تا اگر غذایش را خورده باشد مورد تحسین قرار گیرد و اگر نخورده باشد با اصرار به او خورانده شود. تمامی تشویق ها، جایزه ها، تهدیدها و تنبیه ها در مورد غذا خوردن باید متوقف شود.
در حد امکان، باید در مورد انتخاب غذا به کودکان آزادی داد و نباید نسبت به خوردن نوع خاصی از غذا بیش از حد اصرار نمود؛ باید اجازه داد کودک در انتخاب غذایش مشارکت داشته باشد. درعین حال که باید به تمایل و علاقه و یا عدم علاقه کودک نسبت به غذا احترام گذاشت ولی نباید به طور کامل تابع کودک بود تا او یاد بگیرد این جمله را تکرار کند که :‹‹ من آن غذا و این غذا را دوست ندارم›› و از این قبیل ایرادها. مادر باید غذای تهیه شده را در بشقاب کشیده، جلوی کودک بگذارد و به او بگوید که اگر دوست دارد می تواند بخورد: ولی در حال حاضر غذای دیگری موجود نیست. البته غذا باید مورد توجه کودک باشد.
به طور معمول، کودکان غذای با رنگ روشن را بیشتر دوست دارند به ویژه اگر در ظرف هایی به رنگ های شاد ریخته شود. غذا خوردن کودک نباید با عجله باشد و باید به کودک فرصت کافی داده شود تا با لذت غذا بخورد، البته اگر پس از مدتی متوجه شدید، کودک به مدت طولانی با غذا بازی می کند و بیش از حد وقت گذرانی می کند، باید ظرف غذا از جلوی او برداشته شود و تا نوبت بعدی غذای اصلی، خوراک دیگری در اختیار او گذاشته نشود تا ابراز گرسنگی نماید. برخی والدین کم طاقت هستند و فکر می کنند هیچ وقت چنین اتفاقی نمی افتد! در حالی که اگر کمی صبور باشند، خواه ناخواه کودک ابراز گرسنگی خواهد کرد.
کودک باید به حد کافی در خارج از محیط اتاق فعالیت و بازی داشته باشد و پس از آن به او غذا داده شود: البته از خسته شدن زیاد. از حد او نیز باید جلوگیری کرد.
یکی دیگر از روش های اصلاح بی اشتهایی، مشارکت دادن کودک در امر غذا خوردن است. ظرف غذای کودک را پر از غذا نکنید، چرا که باعث نگرانی و اضطراب او خواهد شد؛ غذا را با حجم کم و دفعات مکرر در ظرف او بریزید تا علاقه او به غذا خوردن بیشتر شود.
به طور خلاصه باید در نظر داشت که هر چند کودک باید حس کند که اطرافیان به غذا خوردن او توجه ویژه ای ندارند و هر چند باید به او اجازه داده شود تا خود غذای دلخواهش را انتخاب کند، در عین حال باید غذاهای ضروری و اصلی به مقدار کافی در اختیار او قرار داده شود و در حد امکان، ارزش مواد غذایی برایش توضیح داده شود.
هر چند کمبود برخی عناصر از قبیل آهن و روی، برخی بیماری ها مانند عفونت ادراری و برخی آلودگی های انگلی ممکن است باعث بروز بی اشتهائی کودکان شوند ولی در بیشتر موارد، اختلالات رفتاری کودک و خانواده عامل اصلی خودداری کودک از غذا خوردن است .

چه کنیم تا کودک علاقه بیشتری به غذا خوردن نشان دهد؟

سعی کنید قاطع باشید، ولی عصبانی نشوید. مطمئن باشید فرزند خردسال شما به زودی یاد خواهد گرفت که بنشیند و غذا بخورد.
اجازه دهید تا کودک، غذای خود را کشف کرده و از آن لذت ببرد. یعنی ممکن است کودک مدتی با انگشتان خود غذا بخورد یا با غذا بازی کند، ولی بالاخره بعد از مدتی، غذا خوردن با قاشق را یاد می گیرد.
غذا را به بچه ها تحمیل نکنید، در روزهای مختلف، غذاهای متنوعی برای کودکان فراهم کنید. به مرور ذائقه کودک برای غذاهای مختلف شکل خواهد گرفت.
قاطعانه از دادن شیرینی ها و یا سایر میان وعده های غذایی فاقد ارزش غذایی کافی به کودک خودداری کنید. در نظر داشته باشید کودکان برای حدود ۱۰۰۰ کیلوکالری انرژی مورد نیاز روزانه خود، جایی برای این قبیل مواد غذایی بی ارزش ندارند. از میان وعده های غذایی سالم و دارای ارزش غذایی استفاده کنید.
غذا را در حجم کم و دفعات مکرر در اختیار کودک قرار دهید.
همیشه غذا را کمتر از میزان مورد نظر در بشقاب کودک بریزید: پر کردن بشقاب کودک باعث خودداری او از غذا خوردن خواهد شد.
سعی کنید درزمان غذا خوردن، محیط آرام و در عین حال شاد برای کودک فراهم کنید. متاسفانه دربسیاری موارد، در حین غذا خوردن تمامی تنش های عصبی بزرگ ترها به سایر افراد خانواده منجمله کودک منتقل شده و منجر به عجله کردن در حین غذا دادن به کودک و تشدید مشکل رفتاری کودک و در نتیجه خودداری او از خوردن غذا می شود.
نسبت به غذا خوردن و یا نخوردن کودک، عکس العمل نشان ندهید یعنی وقتی کودک لقمه ای از غذا را خورد، با ابراز خوشحالی او را تشویق نکنید و وقتی آن را نمی خورد عصبانی نشوید! یعنی نباید بگذارید او بفهمد که تا چه حد غذا خوردن یا نخوردن او برای شما اهمیت دارد.
درحضور کودک، راجع به غذا نخوردن او با دیگران صحبت نکنید، چرا که فکر می کند با غذا نخوردن می تواند توجه اطرافیان را به خود جلب کند و به این ترتیب، شخصیت مهمی می شود که در همه جوامع به دلیل قدرت نمایی اش درغذا نخوردن مورد توجه قرار می گیرد!
سعی کنید ظاهر غذا و ظرف آن برای کودک جالب باشد.
او را با سایر کودکان مقایسه نکنید.
اگر به نظر پزشک، فرزند شما دچار بیماری نیست، نگرانی ها را از خود دور کرده و بدانید مشکل شما تنها یک راه حل دارد: صبر و باز هم صبر.
راهنمایی های فوق نشان دهنده لزوم حوصله داشتن مادران است که علاوه بر فواید جسمانی، فواید روحی نیز برای کودک و خانواده ها خواهد بود.

الگوهای غذایی برای کودکان

برای فراهم کردن همه نیازهای کودکان، بایستی در غذای روزانه، تمامی گروه های مواد غذایی در نظر گرفته شود. جدول زیر توصیه های کلی در این رابطه را نشان می دهد. با افزایش سن، نیازهای غذایی کودک نیز افزایش می یابد. براساس یک روش خیلی ساده، می توان گفت که حجم و مقدار موادی مانند گوشت، میوه ها و سبزی ها از ۲ سالگی تا دوران نوجوانی (یعنی ۱۹-۱۲ سالگی)، به طور معمول به ازای هر سال به میزان دو قاشق غذا خوردی اضافه می شود. به عنوان مثال، نیاز روزانه کودکان به هر گروه گوشت، میوه و سبزی ها در چهار سالگی به حدود هشت قاشق غذاخوردی خواهد رسید.

(۱): هر قطعه به اندازه ۱۰×۱۰سانتیمتر که معادل نصف لیوان غلات پخته یا نصف لیوان سیب زمینی یا برنج یا ماکارونی پخته می باشد.
(۲): هر لیوان حجم معادل حدود ۲۵۰ میلی لیتر
(۳): هر۳۰ گرم گوشت، مرغ یا ماهی معادل یک تخم مرغ، دو قاشق سوپ خوری کره بادام زمینی یا نصف لیوان حبوبات پخته می باشد.

انتخاب غذای کودکان

گروه غذایی مورد نیاز در روز

تعداد واحد

میانگین اندازه هر واحد غذایی

۱ تا۳ ساله ۴ تا ۶ ساله ۷ تا ۱۲ ساله
۱۲ ساله
نان و غلات (که بهتر است سبوس دار باشد) ۷ نصف قطعه (۱) یک قطعه یک تا دو قطعه
سبزی ها ۳ نصف لیوان (۲) نصف لیوان نصف لیوان
میوه ها ۲ نصف لیوان نصف لیوان نصف لیوان
گوشت و جایگزین های آن(۳) ۲ ۳۰ تا ۶۰ گرم ۳۰ تا ۶۰ گرم ۶۰ تا ۹۰ گرم
شیر و فرآورده های آن ۳ تا ۴ ½ تا¾ لیوان ¾ لیوان ¾ تا یک لیوان










با وجود اهمیت تغذیه مناسب در سال های رشد، نیازی نیست که مادر یا سایر مراقبین کودک به طور مداوم، مراقب و نگران رژیم غذایی کودکان خود باشند. کافی است گروه های غذای aمختلف از طریق وعده های اصلی و میان وعده های غذایی مغذی و مفید در اختیار کودکان قرار داده شود. بیشتر میان وعده های غذایی تجاری، ظاهر جذاب و فریبنده ولی ارزش غذایی ناچیزی دارند، این قبیل مواد فاقد ارزش غذایی نباید در اختیار کودکان قرار داده شود. وجود این قبیل مواد در رژیم غذایی کودکان نتیجه ای جز سوء تغذیه به همراه نخواهد داشت. درعین حال که نمی توان غذای کودکان را فقط براساس ذائقه آنان تعیین کرد (زیرا کودکان به صورت طبیعی به سوی غذاهای شیرین گرایش دارند)، سلیقه های غذایی آنها باید در نظر گرفته شود. پژوهش های انجام شده دراین زمینه نشان داده وقتی به کودکان اجازه داده شود که از میان انواع متعدد غذاها هر غذایی را که مایلند انتخاب کنند، کودکان حدود ۲۵% کالری مورد نیاز خود را از بین غذاهای حاوی قند انتخاب کرده اند ولی زمانی که والدین نیز همراه ایشان بودند، کودکان مواد غذایی بهتری انتخاب نموده اند! برای کودکانی که دارای اضافه وزن هستند، می بایستی رژیم غذایی محدودتری از نظر مواد نشاسته ای و چربی در نظر گرفته شود که در عین حال حاوی انواع گروه های مواد غذایی لازم باشد. برای کودکان خیلی فعال و یا دارای کمبود وزن، باید از غذاهای حاوی کالری بیشتر استفاده کرد و در عین حال درنظر داشت که در این موارد، نمی توان حجم غذا را خیلی افزایش داد بلکه باید از غذاهای کم حجم و پرکالری استفاده نمود.

اثرات گرسنگی

گرسنگی کوتاه مدت و دراز مدت، هر دو اثرات منفی بر سلامتی جسمی و روحی- روانی کودک و نوجوان خواهند داشت. گرسنگی کوتاه مدت مانند زمانی که کودک یک وعده غذایی را مصرف نمی کند، باعث می شود که وی توجه و تمرکز خود را از دست بدهد، بچه های گرسنه حالت عصبی و بی قراری پیدا کرده و به محیط اطراف خود بی توجه می شوند. گرسنگی دراز مدت، رشد و قدرت دفاعی و ایمنی کودک را نیز مختل می کند.

فصلنامه - فصلنامه شیر مادر ، شماره 39 و 40

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘


برا علیرضا کوچولو ختم حمد گذاشتیم..هر چند تا در توانتان هست...دریغ نکنید
لطفا برا دوستانتون پیغام خصوصی بزارید و اطلاع رسانی کنید
http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=561066&PageNumber=1

برا شفا همه مریض ها دعا کنیم.......................................................... برا سلامتی تمام عزیزانمون خدارو صد هزار مرتبه شکر
2728
2738
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687