معجزات امام رضا (ص)

ماجرای پنجره فولاد امام رضا(علیه‌السلام) چیست؟ +تصاویر پنجره ای که به نماد کرامت و بازکردن گره های بسته زندگی تبدیل شده است. این جا«پنجره فولاد» حرم امام رضا(ع) است. محبوب ترین پنجره دنیا. چه کسی این جا را «پنجره فولاد » کرد؟ به گزارش صاحب نیوز به نقل از مجله مهر؛ وقتی صحن عتیق(انقلاب) در دوره صفوی و با طرح «شیخ بهایی» ساخته شد، «ملا محسن فیض کاشانی» که حکیم، فیلسوف ، عارف و شاعر ان دوره بود، پیشنهاد داد برای کسانی که به هردلیل نمی توانند وارد حرم مطهر شوند و کنار ضریح بایستند، فضایی طراحی شود که بتوانند در نزدیک ترین فاصله از ضریح مطهر، بایستند وبتوانند ضریح امام رضا “ع”را ببینند و زیارتنامه بخوانند. بنابراین پنجره ای فولادی در محلی که مشرف به ضریح مطهر بود نصب شد و از آن به بعد به «پنجره فولاد» معروف شد. پنجره فولاد بنابراین، اولین پنجره فولاد در قرن نهم هجری قمری در دوره صفویه و در زمان شاهرخ میرزا تیموری، همسر گوهرشاد خانم در سال ۲۷۰۱ قمری ساخته شد. این پنجره نسبتاً کوچک از جنس فولاد بود و در نزدیک‌ترین مکان ممکن به ضریح مطهر رضوی، در صحن انقلاب اسلامی (عتیق) قرار گرفته تا اشخاصی که به خاطر عذر شرعی و یا موارد مشابه، از رفتن به کنار ضریح معذورند، بتوانند از پشت این پنجره که ضریح مطهر از داخل شبکه‌های آن پیداست، زیارت‌نامه بخوانند و با امام رضا(ع) درددل کنند. غیر از این ها، پنجره فولاد، مورد توجه یک گروه دیگر هم قرار گرفته بود. گروهی که فرصت زیادی برای زیارت نداشتند و یا مجبور به ترک سریع حرم بودند، پشت این نجره می ایستادند، رو به ضریح مطهر سلامی می دادند و سپس به سراغ کار خود می رفتند. شفایافتن بیماران صعب العلاج، معلول و حاجت گرفتن حاجتمندان پشت پنجره فولاد و با کرامت های ویژه امام رضا(ع)، سبب شد تا نگاه ها به این پنجره کوچک، نگاه ویژه ای باشد و به سرعت، این محل را به یکی از شلوغ ترین و محبوب ترین مکان های حرم مطهر امام رضا(ع) تبدیل کرد. تا جایی که بستن پارچه و ثفل و زنجیر به شبکه های پنجره فولاد، به تدریج تبدیل به یک سنت برای حاجتمندان و مراجعان به این محل شد. سنتی که البته ریشه دینی نداشته و تنها از یک باور عامیانه سرچشمه گرفته است. پنجره های حرم اما پنجره فولاد نصب شده از دوره صفویه، پنجره فولاد فعلی حرم مطهر نیست و پنجره فولاد فعلی، سومین پنجره فولاد نصب شده در حرم مطهر است. پنجره فولاد اول، تا زمان حکومت ناصرالدین شاه قاجار در صحن انقلاب وجود داشت. اما در عهد ناصری، پنجره دیگری این بار از جنس برنز ساخته شد که جایگزین پنجره اول شد. دومین پنجره هم تا اوایل انقلاب اسلامی در حرم مطهر وجود داشت. اما با توجه به فرسودگی و ساییده شدن برخی از قسمت‌های پنجره قدیمی و مشکلاتی که برای زائران به وجود آمده بود، مسئولان آستان قدس رضوی تصمیم گرفتند این پنجره را به موزه آستان قدس منتقل کرده و پنجره جدیدی را جایگزین آن کنند. بنابراین سومین پنجره از جنس برنز در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی ایران ساخته شده و جایگزین پنجره دوم شد که در پشت رواق توحیدخانه داخل صحن انقلاب اسلامی قرار دارد. اما غیر از پنجره فولاد اصلی که در صحن انقلاب قرار دارد، ۵ پنجره فولاد دیگر هم در حرم مطهر وجود دارد که معروف ترین آن، پنجره فولاد صحن جمهوری اسلامی و البته جدیدترین این پنجره ها هم پنجره فولاد رواق دارالجه است.شش پنجره فولاد در حرم مطهر رضوی وجود دارد: ششمین پنجره در رواق دارالحجه نصب خواهد شد. پس به طور کلی اولین پنجره فولاد که دارای قدمت تاریخی است، در صحن انقلاب اسلامی قرار گرفته و پنجره‌ای دیگر در صحن جمهوری اسلامی نصب شده است.

سلام عزیزم.زیارتت قبول گلم.وااااااای دلم پر کشید باز. پنجره فولاد....همش زیارت مجازی میرم و سلام میدم.تا کی یا امام رضاااااااااااااااااااااااااااا بحق این غروب جمعه ادرکنییییییییییییییییییییییی

شماره حرمو داری؟ نداری برات بفرستم

آره دارم عزیزم.خیلی وقتا میزنگم.مستقیم وصل میشه به روضه منوره.... 05132003334 3 روز پیش دوستم از بیمارستان اس داده بود که فردا صبح عمل میشم.انقد استرس دارم که نگو کلی دلداریش دادم ولی آروم نمیشد.یه پسر بچه 5 ساله هم داره که بیشر بخاطر اون بیتابی میکرد که نکنه بهوش نیام!پسرم چی میشه؟....کلی نگرانی دیگه.... آدم زیاد مذهبی هم نیست.گفتم یه شماره ای رو میدم زنگ بزن آروم میشی.میگفت نمیشه بیمارستانه همه خوابیدن شب بزنگم چی بگم؟گفتم قرار نیست بلند بلند بحرفی فقط گوش کن ببین چه صدایی میشنوی...اگه آروم نشدی هر چی میخوای بارم کن.... زنگید بعد اس داد خدا خیرت بده انقد آروم شدم,چقدر چسبید,خیلی خانومی و.... گفت دیگه شمارشو سیو کردم....نذر کرده اگه بهوش اومد و به پسرش رسید برا زائران آقا قرآن بفرسته...الأن حالش خوبه و مرخص شده خداروشکر... یا امام رضا بحق جوادتون دل همه رو شاد کنین....

چقدر این تاپیک قشنگ بود و چقدر گریه کردم و آروم شدم. یا امام غریب به حق همین تاپیک و دلایی که برات پر میکشن حاجت همه جاجتمندان رو بده . حاجت منو هم بده یا امام رضا . خیلی داغونم . این شماره تلفن واسه چی هست؟ کسی میدونه ؟ میشه زنگ زد و حاجت طلبید واقعن؟ اگه میدونین بهم بگین

در ارزوی پروانگی جان ممنون از مطلبتون "باور کنید تو ذهنم بود که حکمت این پنجره فولاد چیه؟اما تنبلی میکردم نمیرفتم سراغش "اما با خوندنه مطلبتون ی چیزای به دستم رسید صحنه های قشنگی رو هم انتخاب کرده بودین "ان شا..همه حاجت روا بشن

نو رافتابی جان "این شماره حرمه"یعنی اگه این شماره رو بگیرین "وصل میشین به حرم "اونوقت هم صدای حرم به گوشت میاد "وهم میتونید با اقا درد دل کنید " دلتون هوای شد برای ما هم دعا کنید "قبول باشه یاعلی

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی آقا جووووووووووووووووووووووووون دلم تنگه

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا اقا میدونم خیلی گناه کارم ولی چشم امیدم اول به خدا بعد به شماست، پیش خدا پادرمیونی کنید امسال خدا عیدی که ازش میخوامو به صلاحم باشه و بهم بده و بعدشم قسمت بشه تو عید بیایم پابوست

خدایا مشکلات همه رو حل کن به زندگی خواهر منم سر و سامون بده، مشکلاتشون حل بشه، خدایا همه ی مریض ها رو شفا بده، بابای من و مادرم و مادر شوهرمم همینطور، الهی امین

سلام دوستان گلم خوبید من از مشهد برگشتم نادیا جون نسرین جون آنا جون تمام دوستای نی نی سایتی اول که رفتم مشهد سوییتی که رفتیم خیابون امام رضا بود و از باب الجواد هروقت میخواستیم بریم حرم وارد میشدیم و از همون اول تا آخر به فکرتون بودم با هزار سختی رفتم داخل و سلام همتونو به آقا رسوندم و گفتم دلای همتون شکسته آقارو قسم دادم به جان جوادش که همتونو دعوت کنه و حاجت همگیتونو برآورده کنه برا نماز مغرب روبروی ضریح نشستم و نماز خوندم و دوباره رفتم به ضریح چسبیدم و کلی اشک ریختم و دعا کردم برا تموم مریضا برا تموم مسلمونا دعا کردم از ته دل دوباره بعد نماز اومدیم خونه و دلم طاقت نیاورد اگه به خاطر مادرشوهرم نبود دوست داشتم تا صبح اونجا بودم اومدم برا شام و بعد شام با شوهرم و مادرشوهرم حاضر شدیم رفتیم حرم قسمت زیرزمینش دوباره نماز خوندم و به نیابت از همگی دعای توسل و زیارت نامه خوندم و کلی همتونو دعا کردم خیلی پیش آقا التماس کردم که ناامیدم نکنه و قرار بود فرداش برم مرکز ناباروری و آقارو قسم دادم به جان پسرشون امام جواد که ناامیدم نکنه قربون خدا برم نمیدونم چه صلاحی میدونه صبح بایه دل امیدوار ساعت 7 صبح رفتم مرکز و بعد از اینکه نوبتم شد دکتر بهم گفت خانم اصلا شما لازم نیست لاپاراسکپی بشی و من از رو عکست تشخیص دادم که شما باید آی وی اف بشی منم همونجا زدم زیر گریه دکتر گفت نباید ناراحت باشی لاپارا یه عمل تشخیصی هست و نیازی نیست انجام بدی منم اصلا دیگه نفهمیدم دکتر چی گفت فقط از تومرکز که شوهرمو دیدم گریه کردم تا حرم توی تاکسی که داشتم با آبجیم تلفنی حرف میزدم وگریه میکردم دیدم بعد چند مین دیدم آقای راننده گفت شما هم مثل دختر و پسرم این اشکایی که اینجامیریزی برو پیش امام رضا بریز آقا حرفتو میفهمه

من اصلا نمیفهمیدم که راننده داره چی میگه انگار دیگه دنیا برام تموم شده بود اما شوهرم بعدش برام گفت راننده گفته من دوتا از معجزه های آقارو دیدم یکی اینکه خواهرم هرجا دکتر رفته گفتن باردارنمیشی یزد تهران مشهد میگه به آبجیم گفتم نذر کن بچه دارشدی اسمشو بزاری جواد میگه با چشمای خودم دیدم بعد 13 سال که یه شب خواهرم رفته بود حرم و کلی اونجا التماس کرده بود بعد یه ماه رفتیم پارک وقتی بستنی خریدم خواهرم هنو یه ذره بستنی خورد حالش بد شد بردیمش دکتر که گفتن مشکوک به حاملگی هست و بعد چند تا آزمایش فهمیدیم بارداره و الان یه پسر 3 ساله داره به نام جواد قربون آقا برم چه قدر زود حاجتشو داده میگه خبر بارداریش مثل یه بمب تو فامیل منفجرشد همه از خوشحالی شیرینی میدادن یه معجزه دیگه این بوده که دوست همون راننده قرض خیلی داشته و ورشکست میکنه یه مغازه داشته تو خیابون امام رضا یه شب که دیگه خیلی طلبکارا میریزن در خونش میره حرم و با ککلی دعا و نماز و گریه همونجا خوابش میبره میینه یه آقای سبز پوشی گفته برو بیرون حرم یه سگی هست ببین چی کارت داره و اونم اصلا به این حرف توجه نمیکنه از حرم که میاد بیرون میبینه تو کوچه های بازار سرشور که میرفته یه سگ همش میاد دورو برش اینم میترسه و فرار میکنه بعد باد خوابش میفته و میره دنبال سگه که میبینه این سگ رفته جلوی یه کانالی که حفاری شده و توله های همون سگ توی کانال گیرکردن و این توله هارو برمیداره و مبده به مادرشون و اونا میرن وقتی میره خونه خانومش میگه یه آقایی یه بسته پستی آورده گفته بدم به شما وقتی بسته باز میکنه میبینه درست همون مقدار پولی که ظلبکارا میخوان تو همون پاکت هست و زنگ میزنه و پولارو به طلبکارا میده میگه حالا دوباره مغازه زده و جمعه ها همیشه میره حرم و نذورات میده قربون امام رضا برم که اینقدر با سخاوته

من که از تاکسی پیاده شدم شوهرم گفت بریم حرم انگار دوست نداشتم برم گفتم بریم خونه برا نهار که بریم شهر خودمون گفت بیا بریم دلم گرفته رفتیم و کلی اونجا پشت پنجره فولاد گریه کردیم و هر وقت شوهرمو میدیدم داره اشک میریزه نصف عمرم کم میشد واسه یه مرد خیلی سخته رفتم اونجا پول دادم گفتم روضه حضرت جواد برام بخونن امام رضارو قسم دادم به جان جوادش که ضامن منم بشه و کارامو درست کنه آخه من هزینه آی وی افو ندارم بدم وقتی نماز خوندم و دعا کردم با شوهرم خداحافظی کردیم و براهمتون دعا کردم و اومدیم خونه و پیش مادرشوهرم گفتم اینجوری گفتن گفت توکل برخدا هرچی خدا صلاح بدونه همون میشه اما دلم برا پدرو مادرپیرم که هنو یه ساله یه جون از دست دادن میسوزه منتظر بودن ببینن دکتر چی گفته اما وقتی زنگ زدن بهشون گفتم مامانم ناراحت شد گفت هرچی امام رضا بخواد همون میشه من تورو نذر آقا کردم اما خیلی ناراحتم بچه ها عاجزانه میخوام برام دعا کنید . شرمنده که زیاد نوشتم آخه دلم خیلی گرفته بود

خدایا به حق همین اذان مغرب حاجت همه حاجتمندانو بده

سلام مامانهای مهربون من هم ازآقا امام رضا دو بار معجزه دیدم. یکی قبولی ارشدم و دیگه همراه با قبولی ارشدم ازدواج کردم. اما نمیدونم حکمت آقا چی بود که پدرمو درآوردن خانواده شوهرم. الان هفته بیستم بارداریم. دلم برای دخترم میسوزه. از هیچ ظلمی فروگذار نمیکنند. حتی به گوشی بابام فحش میفرستن. تو را به امام رضا برام دعا کنید. دست از سرم بردارن. خدا ظلماشون رو به خودشون برگردونه. خسته شدم. خسته ام. خسته ... . با این وضعیت بارداریم آرامش ندارم. برای سلامتی نی نی من هم به امام رضا دعا کنید. دلم برای بچه ام ریش ریش میشه وقتی میشینم از ظلمهاشون با صدای بلند گریه میکنم. دعا کنید برای بچه ام خدا بهم سالم هدیه اش کنه.