تپراگ زنگ زد به خاله ش...خاله هه گفت از خونه ی یوسف اینا اومده بیرون چون یوسف مرده و حوا هم حالش خیلی بده...
بچه ها جالبه بدونین که اون دختره یشیم بعد از سقوط ازادی که از بالای دره کرد الان سالم و صحیح داره زندگی میکنه.
چنارم به دنبال گفته های دکی که گفته بود اگه خواهر یا برادری داشته باشه میتونه بچه ی یشیم رو نجات بده افتاده دوره تا کشف کنه که بلاخره بچه شو سقط کرده یا نه تا از بچه ی تپراک برای بچه ی یشیم استفاده کنه..
حالا یشیم هم به طلاتم افتاده که اگه چنار با تپراک روبرو شه میفهمه هنوز بارداره و برمیگرده بهش
خدایا همه ی امیدم تویی..الهی شکر