2726
عنوان

شعر های دوران کودکی

| مشاهده متن کامل بحث + 37221 بازدید | 49 پست

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

یه حاجی بود یه گربه داشت
گربشو خیلی دوست میداشت
گوشتو خرید تاقچه گذاشت
گربه هه رفت گوشتا رو خورد
حاجیه زد گربه رو کشت
رو سنگ قبر اون نوشت :
یه حاجی بود یه گربه داشت


من وقتی اینو شنیدم کلی واسه گربه هه گریه کردم !!!
عروسک قشنگ من قرمز پوشیده
تو رختخواب مخمل آبی خوابیده
یه روز مامان رفته بازار اونو خریده
عروسک من چشماتو وا کن
وقتی که شب شد اون وقت لالا کن
بیا بریم توی حیاط با من بازی کن
آب بازی و تاب بازی و طناب بازی کن
2728
از وبلاگ یکی از دوستان نی نی سایت به نام نسرین :
دست کوچولو پا کوچولو
گریه نکن بابات میاد
تا خونه ی همسایه ها
صدای گریه هات میاد
گشنه شدی شیرت بدم
تشنه شدی ابت بدم
خوابت میاد بگو لا لا
تا من کمی تابت بدم
تق و تق و تق
این باباشه صداش میاد
گریه نکن تا بشنوی
صدای کفش پاش میاد
از همون وبلاگ________________________________________
اتل متل یه مورچه قدم می زد تو کوچه
اومد یه کفش ولگرد پای اونو لگد کرد
مورچه ی پا شکسته راه نمی ره نشسته
با برگی پاشو بسته نمی تونه کار کنه
دونه ها رو بار کنه تو لونه انبار کنه
مورچه جونم تو ماهی عیب نداره سیاهی
خوب بشه پات الهی ای مورچهی ناز نازی

از همون وبلاگ
________________________________________
اتل متل یه مورچه
قدم می زد تو کوچه
اومد یه کفش ولگرد
پای اونو لگد کرد
مورچه ی پا شکسته
راه نمی ره نشسته
با برگی پاشو بسته
نمی تونه کار کنه
دونه ها رو بار کنه
تو لونه انبار کنه
مورچه جونم تو ماهی
عیب نداره سیاهی
خوب بشه پات الهی
ای مورچه ی ناز نازی

یه روز یه آقا خرگوشه
رسید به یه بچه موشه
موشه دوید تو سوراخ
خرگوشه گفت آخ..........


نترس جونم کارت دارم
من خرگوشی بی آزارم
بیا از لونه ت بیرون
نمیخوای مهمون

موشه یواش اومد بیرون
نگاهی کرد به مهمون
دید که گوشاش درازه
دهنش بازه .......

شاید میخواد بخوردم
یا که باخودش ببردم
پس میرم پیش مامانم
آنجا میمانم

مادر موشه عاقل بود
زنی باهوش و کامل بود
نگاهی کرد به خرگوش
گفت به بچه موش

نترس جونم این مهمونه
مهمون خوب و مهربونه
زود برو بهش سلام کن
بیارش خونههههههه


این شعرو وقتی دخملم کوچیک بود میخوندم براش و اونم آخراشو میگفت!...یادش بخیر..البته الان دخملی خانومی

شده واسه خودش ...13سالشه......حالا نوبت این یکی دخمله...اینم خیلی دوست داره این شعرو..
خدا را جه دیدی!....شاید من هم روزی به آرزویم رسیدم....
وای آرزو جون پسر منم عاشق این شعره
وقتی غذاشو نمیخوره اینو براش میخونم . همه غذاشو میخوره
ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻣﻦ ﻣﺜﻞ ﮔﻨﺪﻣﻨﺪ ، ﯾﻌﻨﯽ ﯾﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺮﮐﺖ ﻭ ﻧﻌﻤﺖ ، ﻧﺒﻮﺩﻧﺸﺎﻥ ﻗﺤﻄﯽ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﻭ ﻣﻦ ﭼﻪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻢ ﮐﻪ ﺯﺭﺩﯼ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﻨﺪﻡ ﺩﺭ ﺍﻃﺮﺍﻓﻢ ﻣﻮﺝ ﻣﯿﺰﻧﺪ
من همیشه این شعرو دوست داشتم :
توی ده شلمرود
حسنی تک و تنها بود


حسنی نگو بلا بگو
تنبل تنبلا بگو
موی بلند روی سیاه
ناخن دراز واه واه واه
نه فلفلی نه قلقلی
نه مرغ زرد کاکلی
هیچکس باهاش رفیق نبود
تنها روی سه پایه نشسته بود تو سایه
باباش میگفت: حسنی میای بریم حموم؟
نه نمیام نه نمیام
سرتو می خوای اصلاح کنی؟
نه نمی خوام نه نمی خوام


کره الاغ کدخدا
یورتمه می رفت تو کوچه ها
الاغه چرا یورتمه میری؟
دارم میرم بار ببرم
دیرم شده عجله دارم
الاغ خوب و نازنین
سر در هوا سم بر زمین
یالت بلند و پرمو
دمت مثال جارو
یک کمی به من سواری میدی؟
-نه که نمیدم
چرا نمیدی؟
واسه اینکه من تمیزم
پیش همه عزیزم اما تو چی؟
موی بلند روی سیاه
ناخن دراز واه واه واه!


غاز پرید تو استخر
تو اردکی یا غازی؟
من غاز خوش زبان
میای بریم به بازی؟
نه جانم
چرا نمیای؟
واسه اینکه من
صبح تا غروب
میون آب کنار جو
مشغول کار شستشو
اما تو چی؟
موی بلند روی سیاه
ناخن دراز واه واه واه


در وا شد و یه جوجه
دوید و اومد تو کوچه
جیک جیک کنان
گردش زنان
اومدو اومد پیش حسنی
جوجه کوچولو
کوچول موچولو
میای با من بازی کنی؟
مادرش اومد قدقدقدا
برو خونتون تو رو به خدا
جوجه ریزه میزه
ببین چقد تمیزه؟
اما تو چی؟
موی بلند روی سیاه
ناخن دراز واه واه واه


حسنی با چشم گریون
پا شد و اومد تو میدون:
آی فلفلی آی قلقلی
میاین با من بازی کنین؟
نه که نمیایم
چرا نمیاین؟
فلفلی گفت:
من و داداشم
و بابام و عموم
هفته‌ای دو بار میریم حموم
اما تو چی؟
قلقلی گفت:نگاش کنین
موی بلند روی سیاه
ناخن دراز واه واه واه


حسنی دوید پیش باباش
حسنی میای بریم حموم؟
میام میام
سرتو میخوای اصلاح کنی؟
میخوام میخوام
حسنی نگو یه دسته گل
تر و تمیز و تپل مپل


الاغ و خروس و جوجه غاز و ببعی
با فلفلی با قلقلی با مرغ زرد کاکلی
حلقه زدن دور حسن
الاغه میگفت:
اگه کاری نداری بریم الاغ سواری
خروسه می گفت:
قوقولی قوقو قوقولی قوقو
هر چی میخوای فوری بگو
مرغه می‌گفت:
حسنی برو تو کوچه
بازی بکن با جوجه
غاز می‌گفت:
حسنی بیا با همدیگه بریم شنا
توی ده شلمرود
حسنی دیگه تنها نبود
خوشحالو شادو خندانم
قدر دنیا رو می دانم



خنده کنم من دست بزنم من پا بکوبم من شادانم


در دلم غمی ندارم زیرا هست سلامت جانم

عمر ما کوتاس چون گل صحراس پس بیایید شادی کنیم

بیایید با هم بخوانیم ترانه ی مهربانی

عمر ما کوتاس چون گل صحراس پس بیایید شادی کنیم


گل بریزم من از توی دامن بر روی خرمن شادانم
ماه سفید و زیبا تو آسمون نشسته*********** به دور او یه عالم ستاره حلقه بسته
مثل یه انگشتره نگین داره هزارتا ************ صبح که بشه دوباره گم میشه لای ابرها
این شعر تو فیلمی که موقع تولد دخترم بیمارستان داده بود.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730