پسرم وارد 4 ماهگی شد و دیگه بزرگ شده باورتون نمیشه چقدر الان هممون آرامش بیشتری داریم
خواب پسرم زیاد شده و من هم یکم بهتر میخوابم و روابطم با همسری جان هم داره بهتر میشه چون همش دعوا میکردیم. اعصاب جفتمون ضعیف شده بود و دعوا هم سر نحوه کودک یاری بود و خوب هست
یک نمونه دعوا رو بگم دیدم پسرم داغه و شب ساعت 7 بود به همسری جان گفتم بابام جان بیا بریم دکتر میگفت چیزیش نیست لباسش زیاده هی تب میگرفتم و میدیدم داره بالا میره تا ساعت 8 که داد من در اومد و رفتیم دکتر و تا رسیدیم ساعت یک ربع به 9 شب بود و دکتر داشت میرفت و اون هم بدو بدو معاینه کرد و گفت آره خیلی تب داره و استامینوفن داد راستی هر وقت بچه تب کرد خودتون قطره استامینوفن رو 2 برابر وزن بچه بهش بدید . من 2 روز دادم که کافی بود
تب پسرم به 39 رسیده بود و اگه اون شب قطره نمیدادیم به 40 میرسید که خدا باید به دادمون میرسید
کلا اگه قرار بود مردها بچه داری کنند تا حالا نسل بشر منقرض شده بود
و این داستان ها ادامه دارد ..... شما ها چه خبر
شما هم خاطراتتون رو بگید که خیلی ها منتظر شنیدنش هستن