2726
عنوان

مامانهای آبان 92+ نی نی های ناز و سالم و باهوش

| مشاهده متن کامل بحث + 1218382 بازدید | 15785 پست
ساحل جون
خداروشکر که آرشا کوچولو بهتره ایشاله . این قطره رو من هنوز به کسرا ندادم. گذاشتم یکی دو روز از تب مب واکسنش بگذره بعد. ببینم اثرش چیه میام تعریف می کنم. اما دوستای من هر کدوم استفاده کردن گفتن عالی بوده. دکتر کسرا هم خودش که اینو نداد. من بهش گفتم دوستام سفارش کردن ، اونم تایید کرد و گفت چون گرونه و نایابه معمولا تجویز نمی شه.

ماحد جون
به اینجا سر بزن. نوشته هر هفته چه اتفاقایی تو رشد نی نی می افته و بهتره رفتار مابا اونا چطور باشه. برای من که خیلی خوب بود.
http://www.parsegard.com/childchildcare/%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D8%B4%D8%AF-%D9%86%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%AF.html
یه پوزیشن مناسب برای خودت و نی نی پیدا کن. من میشینم روی مبل یه کوسن چهل در چهل هم می ذارم زیر اون آرنجم که بچه داره روش شیر میخوره که دستم خسته نشه. یه چیزی هم می ذارم زیر پاهام که حدود بیست سی سانت از زمین بیان بالا و پاهام خسته نشن. هر چی هم احتیاج دارم مثل کنترل تی وی و موبایل و خوردنی و غیره هم میذارم کنار دستم و شرایطی رو فراهم می کنه که گاهی دو ساعت شبا رو اون مبل می شینم و راحتم. اینطوری بچه هم راحت شیر می خوره و حتی بعدش یه ساعتی تو بغلم می خوابه تا خوابش حسابی سنگین شه.

ساناریا جون
اون همون سوراخ جمجمه نی نیه دیگه . فعلا طول می کشه تا سفت بشه و همه نی نی ها هم دارن.
گوشه ابروش مگه چی شده ؟ قربونش برم ریحانه کوچولو که از بینی بالا میاره. معمولا این حالت می گن از دو سه ماهگی به بهد خوب می شه. یه توصیه هم اینه که هر پنج مین که شیر می خوره بلندش کنی یه آروغ بزنه و دوباره بخوره. نظر دکترش چی بوده؟ ولی می دونم می کشی اون لحظه. ایشاله این سختی ها هم زود می گذره و این جوجه ها اونقدر بزرگ می شن که بتونن از خودشون مراقبت کنن و بگن چشونه.

قو جونم
من از اون دوست دانشمندم پرسیدم. گفت برای بعضی بچه ها که تب زیاد می کنن و جای واکسن قلمبه می شه میگن آب نزنین. اما اگه بچه ای این مشکلات و نداشت و واکسن رو راحت پشت سرگذاشت مشکلی نداره. نگران نباش. منم امشب می برمش حموم.

پری جون
من از اولین روزی که رفتم دکتر برای بارداریم که فکر کنم هفته نهم بودم خودم خواستم سزارین بشم. الان هم خیلی راضی ام. عذاب وجدانت برای چیه دختر؟
ما استامینوفن نداده بودیم و یه ربع بعد واکسن براش گرفتیم. اما خانومه که واکسن می زد می گفت باید نیم ساعت قبلش بهش می دادیم. نمی دونم والله.

نفس باد صبا جون
رویت قرص تمام کف دست جوجه ات مبارک. پسر منم وقتی دستشو مشت می کنه هیچ جور نمی شه بازش کرد. اینطور وقتا من آروم آروم انگشم رو می ذارم کف دستش و بازی کنان وشعر خوانان کاری می کنم مودش عوض شه و خودش دستشو باز کنه. به خاطر داشته باش که آبانی ها به شدت سر کاراهایی که دلشون میخواد بکنن لجوووووجن. پس نباید باهاشون مقابله کرد باید راضی شون کرد ... خخخخخ
در مورد صدا ، پسر منم همینطوریه صدای بمب از خواب بیدارش نمی کنه اما صدای دستگیری در دستشویی که چهل متر اونطرف تر باز و بسته می شه می پروندش. بدترین صدایی که قاتل خوابشه صدای باز کردن این شکم بند پاک سمن منه. چنان می پره ازخواب که انگاردیوار صوتی رو شکسته باشن....
تست شنوایی سنجی رو تو بیمارستان به ما گفتن مرحله دومش چهارماهگیه. ما همون کلیینک روبرو بیمارستان می بریم.

شیوانا جون
پسر منم بدترین اتفاق زندگی ش در حال حاضر همین قطره و فین گیره. نمی دونم وقتی سر لوله اش می ره تو دماغشون دردشون می گیره؟ یا ریختن قطره خلاصه داستان داریم ما. اولا وقتی فین گیر و استفاده می کردیم گریه می کرد الان دیگه شرطی شده به محض اینکه قطره می ریزیم دماغش خونه رو میذاره رو سرش. متاسفانه این از اون کاراییه که تو خوابشون هم نمی شه انجام داد.

پریا جون
ما جامپر استفاده می کنیم. سایز یک و دوش که خیلی خوب بوده. الان کم کم باید بریم سراغ سایز سه. منکه راضی بودم. نکه نم نزنه اما وقتایی بوده که دیگه انگار یه تشت جیش ریخته بودن توش. یا زمانهایی که مثلا بالای پنج شش ساعت پاش بوده. اما به صورت روتین که سه چهار ساعت یکبار عوض می کنم نم نمی زنه.اگر هم نم بزنه در حد یه لکه کوچیکه.

نگار جون
درباره واکسن کلی اطلاعات برات نوشته بودم اما دیگه وقت نشد ارسال کنم و امروز هم به سلامتی خودت رفتی و از همه چی سر دراوردی دیگه .
در مورد قی چشم هم. ما دو هفته پیش این داستان رو داشتیم. بردیم دکتر . گفت طبعیه و مجرای اشکشون داره باز می شه. دو تا قطره داد و یه ماساژ . دو روز استفاده کردیم برطرف شد. البته گفت تا اشکشون راه نیافتاده ممکنه باز هم پیش بیاد. شبا بیشتره چون شبا چشماشون بسته است و این ترشحات جمع می شه و خشک می شه . نگران نباش اما وقتی بردیش دکتر باز هم ازش بپرس.

پگاه جون
کسرا که اونقدر جیش می کنه که اگه می خواست سر هرکدوم جیغ بکشه فکر کنم باید پنج دقیقه یه بار صداش هوا بود. این عفونت که می گی علامت دیگه ای نداشت. دکتر چطور متوجه شد، خودت بهش گفتی موقع جیش جیغ می کشه؟
ایشاله واکسن اردیان خان هم فردا به راحتی میگذره و کم کم شاهد قان و قون های ماه سوم زندگی ش خواهی بود و کلی ذوقش رو می کنی .

مینا جون
واااااااااااااااای . دختر خوب اینا که می گی همه بچه ها دارن. پسر منم اینطوریه. حداقل پنج شیش تا بچه های دوستام هم اینطوری بودن و الان ماشاله همشون نه تنها سالمن بلکه ضریب هوشی های فوق العاده دارن. اون که میجوئن شیره که میاد تو گلوشون و برمیگردونن داخل. تو خواب جیغ زدن و پریدن هم واسه اینه که یا خواب می بینن یا جاشون ناراحته از خواب می پرن. حالا ایشاله فردا می ری و هیچ چیزی نیست ولی احیانا اگر هم چیزی بود حتما با یه دکتر دیگه هم مشورت کن بیخودی رو پسر گلت عیب نذار.
الان دوباره پستا رو خوندم فعلا چهار تا نی نی داریم که تو کار جویدنن.....

میس ماری جون
یه هفته هایی ، هفته رشد سریع نوزاده تو اون هفته ها خوب می خوابن. فکر کنم هفته دوازدهم یکیش باشه. نگران نباش و بذار راحت استراحت کنه و تپل مپل شه.

عاطفه جون
خاک به سرم مگه چی تو پستم بود؟؟؟؟؟
ممنون مینا جون ما تو فامیل سابقه تشنج نداریم.ولی پارسال خواهرم وقتی داشت واسه ارشد درس میخوند یه دفعه تشنج کرد الان دارو مصرف میکنه بعد اون هروقت که میومد یه کم درس بخونه بهش فشار میاد وسردرد میگیره واسه همین درس خوندن وبوسید وگذاشت کنار.منم میترسم شاید تو ارثمون باشه برای همین نگرانم خودم یه بار نوار مغز دادم ولی مشکلی نداشتم
ساناریا جون نگران نباش پسر من یه شب از ساعت 10شب تا 4 صبح یکریز گریه کرد یعنی یک دقیقه هم اروم نمیشد رفلاکش خیلی شدید هم داشت شر شر بالا میاوورد یه قطره میخورد بالا میاورد من اون شب دق کردم دکتر هم نبردم الان خدا شکر خیلی بهتره .فقط سعی کن کنترل شده بهش شیر بدی همه مواردی هم که بچه ها گفتن رعایت کن خیالت راحت باشه خوب میشه
مابرروی کره زمین زندگی نمیکنیم سرزمین واقعی ما قلب کسانی ست که دوستشان داریمCafeMom Tickers


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

نازنین جون خیلی پستاتو دوست دارم حرفات خیلی ارامش داره.ماشالا به گل پسرت چه بزرگ و اقا شده.دیگه نینی ها دارن جون میگیرن ودوست داشتنی تر میشن
مابرروی کره زمین زندگی نمیکنیم سرزمین واقعی ما قلب کسانی ست که دوستشان داریمCafeMom Tickers
سلااااااااااااااام
من خیلی وقت پیش که قو جونی نوشته بود واسه شیرش زیره می خوره یکی دو روز استفاده کردم و اون یکی دو روز آتریسا دلدرد نداشت و خوب خوابید. کلی فکر کردم که چی خوردم و به همسرم گفتم فکر کنم اثر زیره بوده!!!
تو این هفته یه روز اتفاقی تلویزیون رو شبکه آموزش روشن شد و دیدم یه دکتری داره صحبت می کنه. برنامه دکتر سلام. دکتر گیاهی بود و در مورد مسائل گوارشی صحبت می کرد و چهارتا چیزو گفت که واسه نفخ خوبن: اول از همه زیره، بعد رازیانه، بعد بادرنجبویه و یه چیز دیگه که یادم نیست. برای خانمهای شیرده گفت زیره و رازیانه که هم شیر رو زیاد می کنن و هم جلوی نفخ مادر و نوزاد رو می گیرن.
البته خدارو شکر گوش شیطون کر آتریسا چند روزی هست که دل دردهاش بهتر شده و من هم پرهیز خاصی به جز حبوبات نمیکنم.

در ادامه کشفیات قو جونی بگم که من کشفیدم ماکارونی شیرم رو خیییییییییییلی زیاد می کنه!!! قبلا هم کشفیده بودم ولی این دفعه مطمئن شدم. جوریکه همسری با دیدن جی جی هام فهمید پر شیرن و دارن میترکن. لذا قو جونی، به جز سبزی، شاید رشته آش هم شیر رو زیاد می کنه؟؟؟؟

اینم بگم که خیلی از گریه های عصرگاهی نی نی ها واسه دلدرد نیست. خوابشون میاد ولی نمی تونن خودشون رو بخوابونن. من دقیقا میدونم کدوم گریه های آتریسا واسه خوابه. همین که شروع می کنه به نق زدن و بعدش جیغ کشیدن بغلش می کنم لالایی می خونم یا قنداقش می کنم زودی می خوابه.

آتریسا چند روزیه به دستاش نگاه میکنه. یه عروسک دامن خش خشی داره خیلی دوستش داره، امروز مشتش رو به زور باز کردم و پای عروسکه رو گذاشتم لای مشتش. یه یک دقیقه ای عروسکه تو دستش بود و تکون تکونش میداد کلی ذوقیدم.

مینا جون
لطف داری عزیزم. آتلیه آسمان بردم که تبلیغش همین بغل سمت چپ سایت هست.
ماشالله به آقا صدرای خوش تیپ مو فشن.
در مورد عکس خودمون من اینجا چون یه محیط عمومیه دوست ندارم. ولی تو fb که فقط دوستامون میبینن یا یاهو که قو جونی گفت موافقم.
تشنج چیه دیگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ این علائمی که گفتی همه رو آتریسا هم داره. مثلا گریه شدید وسط خواب عمیق که با تکون دادن گهوارش قطع میشه و باز میخوابه. خوب داره خواب میبینه دیگه!!!! ایشالله که چیزی نباشه و نوارمغز آقا صدرا خوب باشه.

میس ماری جونم
ممنونم عزیزم. لطف داری.
بعدشم تو دیگه خودتو مخفی نکن انقدر که روحت به خوابای ما اومده و تو رو لو داده.
حیف شد گلوی پسرت پیش لیانا گیر کرده. آتریسا ازش خوشش اومده بود. حالا آتریسا رو سکسی کنم شاید از لیانا غرش زد این آقا بهراد خوش تیپو.
هههههههههه آتریسا رو دیروز بردیم حموم ساعت 5 عصر خوابید تا 12 ظهر امروز فقط 4-5 بار واسه شیر بیدار شد!!!

Momy eli جون
ممنونم عزیزم. هم از تعریفت و هم از راهنماییت بخاطر خشکی.

Bitamira جون
غصه نخور عزیزم. ایشالله که بالاخره سینتو میگیره. ولی اگه نگرفت غصه نخور دیگه.

شیما جون
چه مهرسام نانازی ... ببوسش.

پگاه جونی
نگران نباش عزیزم ایشالله چیزی نیست. اگر هم خدای نکرده عفونتی چیزی باشه همین که زود متوجه شدی خدارو شکر. زودی خوب میشه.
یه عکس از آقا اردیانت بذار بابا دلمون تنگولید واسش. اون دفعه که عکس مو کوتاه کردنشو نمیدونم کجا گذاشته بودی من نیافتم. فقط تو پست بچه ها خوندم.
ممنون که سراغمو گرفتی دوستم. بابت تعریفت از عکسها و سلیقه و اینا هم خییییییییییلی ممنونم. کلی کیفووووووووووور شدم. ایشالله سه ماهگی عسکای خوشگل میگیری از آقا اردیان. من که از ماه 3 بارداری یه پام تو آتلیه ست. کلی هم عکس بارداری دارم. دیگه اسم آتلیه میاد تنم میلرزه.

دلشاد جون
طبیعیه بابا. خوب رگ میکنه دیگه!!!

لیلیان جون
تو خیابون خوردی زمین؟؟؟؟ خدا رو شکر که بخیر گذشت.

ساحل جون
اون قرمزیه رو آتریسا از اول رو باسنش داشت. هنوزم هست. دکتر گفت پارگی مویرگه که طبیعیه.

پریا جون
منم پمپرز ترک استفاده میکنم میزنه بیرون. مولفیکس و اوی بیبی و جامپر هم استفاده کردم. فقط از جامپر نزد بیرون ولی چینیه. خیلی زود هم سنگین میشه. همسرم رفت سایز 3 لهستانی بخره گیرنیاورد. فکر کنم پی پی های نی نی های ما خیلی شل باشه که میریزه بیرون. آتریسا اگه جیش کنه بعدش پی پی کنه دیگه جذب نمیشه میزنه بیرون باید تا جیش کرد عوضش کنم.

شیوانا جون
آتریسا هم اوایل موقع قطره بینی و پوار زدن کبود میشد از گریه. حدود دوماه و نیم به بعد هوشیارتر شدو میخوابونمش باهاش حرف میزنم و غش غش واسم میخنده و به زبون خودش حرف میزنه، وسط بازی و خنده قطره میریزم و پوار میزنم به اونم میخنده.

مامان امین جون
نسبت به آتریسا لطف داری عزیزم. من عکستو ندیدم پاکش کردی؟ البته تو fb دیدمت خوشگل خانوم.

ساناریا جون
ایشالله به راحتی اسباب کشی کنین.
یه جا خوندم فرورفتگی ملاج در اثر کم آبیه. خوب شیر میخوره؟ آتریسا کوچیکتر که بود وقتی شیرنخورده بود ملاجش یه کوچولو میرفت تو.
امیدوارم نتیجه سونو خوب باشه. نگران نباش عزیزم.

عاطفه جونی
رسیدن بخیر. در مورد عکسا نظر لطفته عزیزم.
راستش در مورد خاروندن چشما مامانم میگه وقتی خوابشون میاد این کارو میکنن؟؟؟ نمیدونم والله. ولی دکتر گفت حساسیته. راستی ناف ریحانه رفت تو؟ مال آتریسا رفت.

نازنین جون
ماشالله به آقا کسرای خوش تیپ.
یه صفحه کامل تاپیکو با کل پستهای بچه ها رو کپی پیست کردی تو پستت که قبل از عکس کسرا فرستادی.
2728
سلام به دوست جونای خوبم

بچه ها من اینمدت حسابی درگیر بودم ونشد بیام اما برای جوشای صورت دخترم بردمش پیش دکتر اطفال که برای پوست هم بودگفتکه یه کم یعنی سر سوزن از پودرپرمنگنات پتاسیم رو بزنم به اب وقتی رنگش صورتی تیره شد با پنبه بزنم وبعد که خشک شد یه لایه نازک از پمادتریا مسینولون گفت روزی سه بار بعد دو بار بعد یه بار بعد یه روز در میون تا خوب بشه ولی باورتون می شه من فقط سه روز اونم روزی دو بار این کار رو کردم صورت دخترم عین روز اولش شد نرم و شفاف همون جوری که وقتی دیدنش اومدن می گفتن چقدر پوست صورتش شفاف و زلاله دکترش گفت این یه حساسیت پوستیه تو بعضی نوزادا و اصلا ربطی به گرمی و این چیزا نداره باورتون می شه من چقد اعصابم خورد بود پوستش خیلی خراب شده بود تازه هی بچم انگار که می خارید پنجه می زد صورتشو دیگه هی هر کی به من می رسید به خصوص مادر شوهرم یه نسخه می پیچید اینو بخور اونو نخور گرمی شده و و و الان خدا رو شکر همه چی خوبه آخه می دونین از اول تولد این بچه هی همه رو اعصاب من بودن تا الان پارمیس وقتی دنیا اومد 3400 بود و لی هر کی نگاش می کرد اصلا معلوم نبود طوری که جاری جان گفتن حتما ترازوی بیمارستان خراب بوده بعد عمه هام که من و خواهرام بعد از مادرم حکم نایب زند اداش رو واسشون داریم د ر مقام خواهر شوهری یکی گفت بچه ی به این درشتی رو نتونستی بزایی اون یکی گفت وای وای وای وای چه بچه ی ریزی اون یکی گفت بچه ی دختر خواهرم که بشه نوه ی عمه ی خودم ماشالله خوشگل تر و درشت تره و یکی دیگه از فامیلا نه گذاشت و نه برداشت من که روز سوم زایمانم موقع بلند شدن از جام گفتم آخ گفت مگه پهلان زاییدی که این جور می گی آخ یعنی من باید به در جه ی شعور این احمقا نمره ی چند بدم به درک به جهنم که تو این روزای سختم مادرم نبود ولی دیگه ..............کلا پارمیس دختر تو پریه و حتی الان که یه ماهگی بردمش چکاپ با وجود این که دکترش تشویقم کرد و گفت خیلی خوبه رشد قد و وزن و ودر سرش عالیه یه روز که خونه ی بابام بودم عمه کوچیکم که پستونک رو دهنش دیده می گه معلومه دیگه واسه همینه بچه ان این قد لاغره اینو می ذاری دهنشو خودتو راحمت می کنی می ری سراغ کارات و دیگه از خاله ام بگذرم که چقدر جفنگیات بافته بهم از مغز دار نبودن شیر من و این که شوهر ت بهت نمی رسه و وووووو
من اما به جایی رسیدم که دیگه حتی توان گوش کردن به این اراجیف رو ندارم چه برسه جواب دان بهشون دلم می خواد یکی بود به جای من دهن تمام این آدما رو .........
نا سلامتی عمه ی بزرگ من شصت سالشه
بگذریم سرتون رو درد آوردم با حرف زدن باهاتون خیلی سبک می شم از بودن کنارتون احساس آرامش عمیقی می کنم
یه جور عجیبی احساس افسردگی می کنم
چی می شد تمام این آدما به جای زخم زبون زدن مرهم زخم آدم می شدن ؟

سلام
مامان آتریسا جون منم زیره برام جواب داد اماااااااااااااااااااااااا فرداش دیدم پای پرنیا قرمز شده بااینکه مرتب همه موارد بهداشتی و زود تعویض کردن و شستن و... رو رعایت میکردم فکرکنم زیادی گرمیش کرده بود و قرمز شده بود.بعد از اون شبا کاسنی میخورم.راستی پرنیا یه گوشت اضافه توی نافشه که دکی براش سوزوند و چرک هم نمیکنه نمیدونم مشکلی هس یانه؟عادیه؟
دلشاد جون منم بعضی وقتا تیر میکشه نکته جالب اینجاس معمولا شبا شیرم کم میشه و پرنیا سینه رو چن تا مک میزنه بعد گریه و مجبورم شیر خشک بدمش البته بعضی وقتا اینجور میشه ها...نمیدونم چی بخورم..هی میترسم وا بزنه سینمو فعلا که بخیر گذشته
نازنین جون راستش منم از سز خیلی راضیم اما دکی سونو وزنش رو اشتباه گفت با خیلییییییی اختلاف و دخترم در هفته 38 با وزن 2700 بدنیا اومد همش میگم کاش تا 40 صبر میکردم خداروشکر داره خوب وزن میگیره .البته فردا واکسن داره امید خدا
مامان امین جون باشه قطره رو میدم ممنون دعا کن دخملی اذیت نشه..میشه بگین کدوماتون توی 38 هفته به خواست خودتون سز شدین و وزنشون چقدر بوده؟
ساناریا الهی هیچی نیس
مینا جون امیدخدا توکل به خدا الهی همه نی نی ها سالم باشن

بتامیرا نگران نباش شیر خشک هم مشکلی نداره غصه نحوریاااااااااااااااااااااااااااااا
فنجونی ماشاا.. 3400 عالیه..من چی بگم 2700بود باورت نمیشه هنوز بعد دوماه میگم کاش تا هفته 40صبرمیکردم ولی حالا که دیگه کاری از دستم برنمیاد جز شیر دادن....راستی یک ماهگیش چقدر رفته بود روش؟
پرنیای خوکشلم در روز چهارشنبه 92/8/8 ساعت شش عصر بدنیا اومد خیلی خیلی خدارو شکر میکنم
مهرسام 3 ماه شد .درمورد ساعت خوابش هم می ترسم بگم یهو وترکه ترجیح میدم سکوت کنم که به همین روال پیش بره بردمش دکتر وزنش شده 6300 قدش هم 65 شده.همه چیش هم ok بود .
من مهرسامو همه جوره عادت دادم که بخوابه لالایی ، بغل رو پا تو کریر و خداروشکر از همش جواب گرفتم .وقتی هم که
گریه الکی میکنه میزارم تو تختش و آویزش رو روشن می کنم که کلی ذوق می کنه تو تشک بازیش هم خیلی خوب می مونه .دو روزی هم هست که بعضی چیزار می دم دستش سفت میگیرتش .
پری جان
مهرسام به دنیا اومد 3460 بود الان 6300 هست
ساناریا جان
اسباب کشی خیلی سخته عزیزم ولی اشکال نداره میری خونه جدید روحیه ات عوض میشه .اون فرورفتگیرو همه همه بچه ها دارن و به مرور زمان سفت میشه عزیزم مواطب باش ضربه نخوره .ملت فوضول رو هم حرصشونو نخور بزار هر چی می خوان بگن ولشون کن
قو جونمممم
به این آدرس بفرست اونجا پیدات نکردم shimakangavari@yahoo.com سفر هم خوش بگذره .مسنجر هم دارم قو جونمممم
ضحی جون
خیلی خوشحالم که روحیه خوبی داری .راستش من خیلی یادت می افتم و برات دعا میکنم زودتر دوباره مامان شی عزیزم
عاطفه جون
ریحانه خیلی بامزه شده عزیزم .باز هم ریحانه تو ماشین می خوابه مهرسام که اصلا اینطوری نیست .خیلی کم تو ماشین می خوابه
مامان دختر زیبا
دخترت خیلی نازه ماشالله چقدر مو داره
مامان امین ان
پس چرا من ندیدمت ؟مگه عکس گذاشتی
مامان آتریسا جون
مرسی عزیزم .
پگاه جونم
نگو که دلم خونهههههههههههههههههههه.بعدشم میگن این بچه چرا انقدر بداخلاقه
مینا جون
مهرسام هم اینطوریه یعنی انگار یه چیزی میجوه ولی سرش نمیلرزه یعنی میکی به دکترش بگم ؟؟؟؟ در مورد عکس هم اگه همه پایه باشن من مشکلی ندارم.ایشالله صدرا هم چیزیش نیست .پسر به این نازی خیلی هم حالش خوبه عزیزم


فنجون جان
ولشون کن انقدر حرص نخور عزیزم
دوباره سلام

پری جان دکتر منو با خواست خودش رو 38 هفته و 5 روز سز کرد...من شکم دومم بود..اینجا اغلب بچه ها رو همون هفته 38 سز شدن که اغلب راضین..پسر من 3600 وزنش بود که البته نسبت به پسر اولم که 4 کیلو بود کوچولوتر بود..شاید اگه 40 هفته پر میشد به 4 کیلو میرسبد.

شیما جان عکسمو برداشتم......

راستی مادران نی نی شیرخشکی...والا خوبه که...نه نگران خورد و خوراکید نه رژیمتون...هی هم بچه نفخ نمی کنه...من خودم شیر خشکی بودم...چم شده حالا؟خیلی هم قلمبه تشریف دارم




بوس شب بخیر...امیدوارم کوچولوهاتون شب آرومی داشته باشن.تا شما بتونید به کارای خ اک بر س ری برسین(از طرف یه مامان م ن ح رف و ن ا ک ا م)




Lilypie Pregnancy tickers
سلام خانوما
ممنون از نظراتتون درباره دخملم .درباره گزاشتن پست هم ممنون
عاطفه جون من اطلاعی نداشتم از این به بعد حتتما.
خانوما روشنای من 42 روزه شد امروز که حمام بردمش دیدم جای واکسنش عین جوش چرکی شده 2روز پیش نبود نگران شدم. کسی چیزی میدونه?
مامان نسیم جون
ممنون از نظرت. لطف داری
من شهرستانم ومامان اینا تهرانن.زایمانم زاهدان بود اما چون تو بارداری دستام بی حسبود و بعد زایمانم خوب نشد نمیتونم دخملم بیش تراز 2دقیقه بغل کنم.مامان تا 39روزگی روشنازهرا زاهدان موندن پیشم اما چون باید برمیگشتن و منم دستام بدتر شده و تا ارنجم امده اومدم تهران.اخه شوشو صبح تا شب نیست و نمیتونست کمکم باشه.اما شبا بهم کمک میکرد اما الان تهرانم اصولا اقایون شبا نمیتونن کمک باشن چون خوابشون مهمه واسشون و دلشون با ما مامانا گرمه

میس ماری جون
این واسه دخمله منه همیشه.شبا هر یک ساعت شیرمیخوره .دل پیچه میگیره اروغ میزنه باز شیر میخواد. اما وقتی میخوام بیدار باشهبه زور هر چی باشه تکون نغمیخوره

پریشب جشن 40روزگیش بود تا شروع شد خوابید تهرچی کار کردم بیدار نشد اخرش 1دقیقه چشاشو باز کرد دو تا عکس گرفتیم.همیشه این جورین این عسلا
پری 6600

گلم. من هنوز تا 2ناهگی کلی راه دارم اما تمام دوستام میگن حتما بدی که. تب نکنه و درد نداشته باشه
مامان امین جون مرسی از نظراتت پسمله شمام خیلی ناز

مینا جون. خیلی ناراحت شدم. نگران نباش. مطمین باش چیزی نیست. این دکترا هیچی نمیفهمن .
انشالله. درست میشه گلم دعا کن عزیزم من هم براش دعا میکنم اما چیزی نیست

ساناریا جون
غصه نخور. روشنازهرا هم طوری رفلکس داره که از بینیاش میزنه بیرونکه بچم. احساس خفگی بهش دست میداد نگران نباش اروغش روبگیرحتی وسط شیر دادن من بلندش میکنم اروغ میگیرم
و از کمر به بالا بلندتر میخوابونمش بهتر شده اما شما ببین سردیت نکرده?من چای نبات. زیاد میخورم کمتر شده رفلکسش.امتحان کن گلم
نازنین جون من خودم تو هفته39 به انتخاب خودم سز شدم و بیحسی بود عالی بود و وزن دخملم 3600و قدش50 بود سز من عالی بود

شیما2جون
ممنون از تعریفت خوش به حالت دوست دارم که زود. 2ماهش تمام شه و خنده هاشو ببینم. و دخملم بازی بازی کنه.










خدایا شکرت به خاطر دختر زییا و سالمم خدایا عاشقتم
سلام علیکم و ماچی لپیکم

بنده که در خدمتتون هستم یک عدد دلشاد روانی تشریف دارم. این جوجک ما فقط شب اونم گاهی لطف فرموده و میخوابند و در طول روز به وظیفه خطیر دق دادن مادر مشغولند...خلاصه بساطی داریمااااااااا! لدفا اینقدر فیس خواب نینی هاتونو اینجا ندید الان محمدحسین کنارم تو کریره. اصن انگار نه انگار نصفه شبه پدرجانشون هم خواب تشریف دارند

عارضم به خدمتتون که در راستای کاهش افسردگیهای بعد زایمان!!! در یک حرکت انتحاری ، آقا محمدحسین در 39 روزگیش عکس نوزادی گرفت. از همین نی نی سایت با سما جون که کار عکس میکردند آشنا شدم و به درخواست خودم اومدن خونمون برای کار عکس. با این که پسرک خیلی همکاری نمیکرد و اذیت کرد اما ایشون خیلییییییییییی با حوصله و صبر کار میکردند. از عکساش هم خیلی راضیم. حالا انشالله عکسای اصلیش دربیاد حتما اینجا میذارم. خلاصه اگر کسی دلش میخواد جوجش رو اتلیه ببره میتونه همین اتلیه نی نی مدل ببره. هم تو اتلیه عکس میگیره هم تو خونه. تاپیکش تو نی نی سایت هست.من که راضی بودم. کلییییییییی وسیله مسیله با خودش اورده بود بنده خدا. نکته ی مهم قضیه قیمت فوق العاده مناسب کاراش بود. نمونه کارشم عالی بود.

پری جون غصه وزنشو نخور. محمد منم هفته 40 دنیا اومد با وزن 2800. جالبه سونو گفته بود 3500 هست و من برای زایمان طبیعی راحت غذا زیاد نخوردم که یه وقت تپلی نشه!! اخرشم سز شدم و از سزم تا حدی راضیم شکرخدا. فقط گاهی سر بخیه هام میسوزه. تو اینطوری نیستی؟
عاطفه جون رسیدن به خیر. این جوجه خانوم ور از طرف من ببوس. وقتی نیستی تاپیک صفا نداره.

مامان امین جان خیلی با نمک بودی.ماشالله به وزن تولد گل پسرات

شیما جون دست راست مهرسیمت رو سر پسر من والا! خواب پسرت اکیه! هیییییییی خوش بحالت.

لیلیان جون خوردی با بچه زمین؟ وای خداروشکر چیزی نشده! مراقب باش دختر جون!

فنجون جون بذار خاله خانباجی ها هر چی میخوان بگن!!به منم هر کی یه چی میگه! اماااااااااااااااااااااااااا مان از نظرات فنی مادرهمسر! بعد 45 روز هر روز میکه شیر داری یا نه؟ اصلا شیرت میاد؟؟ وای خدا خوب حتما میاد که بچه سیر میشه و میخوابه دیگه

مامان اتریسا جون و قو جون من هم از فردا زیره خواهم خورد!
نفس باد صبا کلی به این بازی کثیف کاربری خندیدم. راستی محمد هم عکس نوزادی گرفت با اعمال شاقه!!!!!!!

میس مارییییییییی بیا خبر بده از خواب بهراد جونم! وای چه حالی کردی امروز! خوشابحالت ای میس ماری!چه شادو خرم چه با صفایی!

ساناریا و مینا جون انشالله چیزی نیست عزیزان. بسپرید به خدا. من که شیک و مجلسی همه چیز رو میذارم بر مبنای طبیعی بودن!

مامان نسیم منم تا میام نت جیغ اقا بلند میشه!!

من برم این فسقل بس که نق زد همسری بیدار شد.
انسان ها در دو صورت چهره واقعی خودشان را نشان می دهند: اول آنکه بدانند کامل به خواسته هایشان رسیده اند یا اینکه بدانند هرگز به خواسته هایشان نمی رسند!!
سلام سلام صدتا سلام
یلدا تون مبارک با تاخیر آقا قبول نیست من عسکاتون رو ندیدم چرا زود برداشتین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من خیلی گرفتارم زیاد فرصت تایپیدن ندارم شما ها چجوری اینهمه پست از خودتون در می کنین ؟من که زمانی هم که میام نت سپهر در حاله می می خوردنه یه دستی نمی تونم تایپ کنم
پسرم حسابی بغلی شده تازه باید راه هم ببریمش و همش تغصییر خانواده شوشو وخود شوشو هست
چند روزه فکر می کنم پسرم سیر نمی شه می ترسم شیرخشک بدم دیگه سینه رو نگیره فقط تا زمانی سینه رو می گیره که فش فش بیاد وقتی فشارش کم می شه گریه می کنه ونمی گیره شاید هم بخاطر شیشه هست نمی دونم چیکار کنم خیلی نگرانم
آپلود عکس , آپلود رایگان
اینم پسر شیطون بلای من
دلشاد جون قیمت هر فریم چند شد.تلفن اتلیه رو میدی،?چقدر شد واسه شما
دخمله من هنوز بیداره. دیشب بردیمش حمام تا بخوابه بدتر بیدار موند خوابم میاد
آپلود عکس

آپلود عکس

آپلود عکس

آپلود عکس
خدایا شکرت به خاطر دختر زییا و سالمم خدایا عاشقتم
سلام به تمام پدر ومادران عزیز
امروز یک نمودار رشد نوزاد از لحاظ وزن تا سه سالگی و وضعیت فعلی نوزاد را برای استفاده قراردادم فقط کافیست تاریخ تولد به میلادی و وزن فعلی نوزاد دلبندتان را وارد کنید اگر طبق رنگ خط نمودار در حدود 50 % بود یعنی وزن گیری نوزاد حالت متعادل ودر حالت بالاتر یا پایینتر نیز نشان زیادتر یا کمتر بودن از حالت متعادل می باشد(بنا به توضیحات خود سایت منبع ، درصدی که در نتیجه ورود اطلاعات فرزند شما به دست می آید نشان از این دارد که فرزند شما نسبت به اطلاعات نوزاد ان دیگری که در این منحنی وارد شده اند چه وضعیتی دارد_با تشکر از رز) اما باید در نظر داشت که این خود بسته به میزان فعال بودن نوزاد ، داشتن دندان ،نوع شیر ، و.... نیز دارد وبرای بررسی دقیقتر باید پزشک متخصص نظر دهد.

پسر قشنگم 36.6 %بود.

این هم منبع نمودار رشد

http://www.infantchart.com/infantlengthage.php
سلام
ما دیشب حدود 3.5 خوابیدیم تا حدودای 11. البته بینش نماز و نعویض و شیردهی هم داشتیم

مامان دختر زیبامم این شماره سما جان هست
..09126207239

قیمت عکسا برای دی ماه یه کم پایینتره. این تاپیکشه
http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=678630&postID=26757224#26757224
انسان ها در دو صورت چهره واقعی خودشان را نشان می دهند: اول آنکه بدانند کامل به خواسته هایشان رسیده اند یا اینکه بدانند هرگز به خواسته هایشان نمی رسند!!
سلام به همه
من وقت نکردم پستا رو بخونم مهیا این روزا ی کم بی قرار شده شبا که زودتر از سه نمی خوابه هر سه ساتم شیر میخوره .بچه ها به نظرتون مهیا زیاد شیر میخور من تقریبا هر دو ساعت و نیم سه ساعت سه پیمانه مهادل صدوبیست سی سی بهش شیر خشک میدم البته خودم عملاً شیر ندارم هر چقدر بخوره باز شیر خشک میخوره منم فقط برای اینکه عذاب وجدان نگیرم شیر میدم و الا خودم میدونم جی جی یام در حد پستونکه
یه ذرم اعصابم خرده فکر کنم همسرم افسردگی بعد زایمان گرفته ی مدت خونه مامانینا بودم واسه واکسن مهیا مثل غریبه ها شده بود میگفت دور شدیم از هم سرما هم خورده بود که هنوزم خوب نشده طفلی کارشم زیاده خیلی اذیت میشه .خلاصه فکرو خیال شوهر از ی طرف بچه داری از طرف دیگه کم خوابی و اینام مزید بر علت شده
خانمای سزارینی به نظرتون می تونیم یواش یواش ورزشای ایروبیک رو انجام بدیم دراز نشست چطور؟
چند وقت پیش مهیا رو بردم پیش ی دکتره به نام زرکندی میگن دکتر خوبیه من بردمش برای چکاب چند تا نکته گفت شاید به دردتون بخوره:
1- تیغه بینی اکثر نوزادا پایینه و دماغشون میگیره بهتره تا چند وقت از قطره استفاده کنیم
2-هر نوزاد تو دو ماهگی تقریبا 150 سی سی شیر به ازای یک کیلو وزنش نیاز داره در روز ببینید مقدار شیرتون چند سی سی میشه بقیشو شیر خشک بدید البته انو به من گفت که شیر ندارم چون من نمی دونستم چقدر شیر خشک به مهیا بدم مثلاً مهیا تقریباً 5.5کیلوه منم شیرم کمه میشه در روز 750 سی سی که حدود 25 پیمانه شیر خشک میشه
3- گفت ترشح و حتی خونریزی کم در نوزتداندختر در سه ماه اول طبیعیه و به خاطر هورمون های خانمانه است
کلاً خیلی خیالمو راحت کرد
ی چیز دیگه یکی از دوستامون داره ما رو اغفال میکنه تو تعطیلات بریم شمال به نظرتون به بچه دو ماهه سخت نیست؟
خدا دوست دارد لب تو بخندد
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز