2733
2734
عنوان

مامانهای آبان 92+ نی نی های ناز و سالم و باهوش

| مشاهده متن کامل بحث + 1218383 بازدید | 15785 پست
سلام به همگیییییییییییییییییییی

پریروز رفتیم چکاپ 40 روزگی اردیان. معاینه اش کرد با کلی دقت. وزنش کرد:4950!!! و قد 57. گفت اضافی وزن داره.دکتر میگه باید 3950 یا نهایتن 4250 باشه.
کلی رژیم به من و پسرم داد.


قو جونممم
چه پر مصرفه!!! اما شایدم از باطریته ها. آخه من از اول که باطری انداختم تا حالا تموم نشده . تازه من خیلی ازش استفاده میکنم. جدا کردنش از پایه کار یه ثانیه اس. حتمن زودی موفق میشین.
جدی میگی؟؟؟؟ پس دیگه از این به بعد با قاشق بهش دارو نمیدم.
راجع به آمار من م تعجب کردم. ولی مث این که پرچم دخترا همیشه برافراشته اسسسس...

ساحل جون
بابا خونسرد باش. هرچی استرسی بشی بدتر رو بچه اثر منفی میذاری. خودت که میگی ریسه رفتن طبیعیه. گرچه درک میکنم که آدم بچه اش رو توو اون وضعیت ببینه خیلی سخته ولی بهترین کار آرامشه.اگه تو آرامش داشته باشی عرفان هم اون جوری هول نمیشه طفلی. همه چیزو بسپر به خدا. خدائی که این فرشته ها رو به ما داده خودشم برامون نگهش میداره.

مامان امین جون
این مهمونا چی میگن این وسط. خوب بگو لااقل از دیروزش باهات هماهنگ کنن خوووووووو
دکتر امروز گفت هفته اول دی میتونم ختنه اش کنم و مشکل زردیش حل میشه تا اونوخت. دیگه میرم توو کارش.
واسه تبریک چله اردیان ممنون قربونت برم.
میدونستی همین مولفیکس 22 تائی که تو 0 تومن میخی توو مشهد 8500 میباشد. اصن نمیدونم چه جوریه توو مشهد پوشکای نایاب راحت پیدا میشن و قیمت کل پوشکا هم پائین تره.
مهرسام خیلی جییییییگر شده. ببوسشششششششششش

الان گفتی چی شده؟؟؟؟؟ از تخت افتاده؟؟؟؟ شوخی نکن!!!! خوندم پستتو اشکم سرازیر شد... عزیزمممممم ینی خودمو توو صحننه ای که پائین تخت پیداش کردی میذارم جات قشنگ سکته میکنم. چی کشیدی بمیرم الهی برات...
الان خوبین؟ کاش بری یه دکتر چکش کنی.


مینا جونممم
از بهمن باید بری سرکار؟؟؟؟؟؟؟؟ شوخی میکنی؟؟؟؟ هیچ راهی نداره حالا؟ این بیمه ایا از اول حاملگی تو رو اذیت کردن تا حالا خدا ازشون نگذره.
معجزه که .... تغییر خاصی نیست. شبا میخوابید راحت. الانم میخوابه. اما روزا بیقرار تر شده.واسه ختنه دکتر گفت تا هفته اول دی واسه زردیش واستیم. بعد ختنه اش کنیم. دعا کن راحت بگذره. آخه پشت بندش هم واکسن دو ماهگیشه.
ممنون واسه دلگرمیت واسه موی اردیان.
تو نمیری با اون جوکت.

پریا جون
بابا چه عجب از این ورا.... میگفتی گاوی گوسفندی شتری چیزی تدارک میدیم... دلمون برات یه عالمه تنگولیده بود...
این کولی بازیا واسه همه بچه هاس. کم کم تا 2 ماه از بین میره.
نگران تنها شدن نباش. من از روزی که از بیمارستان برگشتم خونه تنها بودم تا همین الان. هیچ کار سختی نیست. فقط اینو بدون که باید خیلی قوی باشی. تا خستگی از پا درت نیاره. یه برنامه غذایی خوب واسه خودت بچین. اینم بدون روزایی درپیشه که شبیهش ر اصن قبلن ندیدی. ولی خوب شیرینی های خودشم داره.توو کتاب من نوشته اون چه باعث میشه راحت از پس نگه داری یه نوزاد بربیاید فقط اعتماد به نفسه. پس مطمئن باش که از پسش برمیای دوست مهربونمممم.
واقعن منم مث تو این جا برام قوت قلبه. اگه هر روز نیام یکی در میون میام اگه نه انگار یه چی گم کردم. واقعن به هم عادت کردیم. دوستی شیرینیه.


سمیه جونم
مرسی قربونت برمممم
خوشحالم که یه راهی واسه نبات داغ پیدا شد.
منم اون قطره چکون رو دارم. امتحانش میکنم. ممنون از راهنمائیت قربونت برممممممم.

مامان مانی کوچولو
شیر و جوی پرک رو هم واسه زیاد شدن شیر امتحان کن. واسه من که عالی جواب داد.
چه حالی کردین مادر و پسر...من که تا حالا همش با باباش بردمش حموم. آخه اردیان بد جور وول میخوره میترسم از دستم بسره.
ممنون بابت تبریکت عزیزمممم
فرشته جون
واسه پوشک برو فلکه اول گوهر دشت. خیابون یکم غربی. همون خیابونه که میخوره به اوقافیا.پ 104. فروشگاه بهداشتی گوهر دشت.سمت راستته .یه کم که وارد خیابون بشی از سمت فلکه.
هر چی از پوشک و بهداشتی بخوای داره. من پوشک و پودر ماشین و کرمای اردیانو از اون گرفتم. خیلی هم از قیمتاش راضیم. شماره اش اینه:3445045 ...09126843846
پسر تو ام مث پسر من چه هم مو داره ماشالللللا. خیلی نازه خدا برات نگهش داره عسلو


زرطلا جون
وایییییییی چه بامزه اس دخترت. تو هم با این تفاسیر عسکت.مردم از خنده با اون گاز گرفتن گوشات.....
خدا رو شکر که اون داستانا به خیر گذشتن.ترس خیلی بدیه. خداوند خودش این کوچولو ها رو برامون نگه داره.

نازنین جونممم
عزیزم .... من همیشه توو لحظه مواجهه لنگ میزنم. این که میگی وقتی داشتی کسری رو بلند میکردی خودتو واسه همه چی اماده کرده بودی واقعن با گوشت و استخونم قابل لمسه برام. خدا رو شکر که خودش با دو تا دستای مهربونش این فرشته ها رو برامون نگه داشته.
واسه تبریک چله ممنونم عزیزم.

میس ماری جونم
خدا رو شکر عزیزم که همه اون اگه ها به بهترین و محافظت کننده ترین حالت شرایطو تغییر دادن و مراقب بهراد بودن. اما واقعن درک میکنم که توی اون لحظه آدم چه حس دردناکی داره. خدا رو شکر که خودش مراقب این فرشته های معصوم هست.
امیدوارم تو هم هرچی زودتر از این حال تنش زدگی بیای بیرون و سرحال بشی .

عاطفه جونم
مرسی واسه تبریک چله اردیان. اره دیگه الان فهمیدم که حق با توئه. عمرناش معجزه ای در کار نبید. نقطه امید بعدی کیه عاطفه؟ 3 ماهگی؟؟؟ 6 ماهگی؟؟؟ 3 سالگی؟؟؟
Lilypie First Birthday tickers
پریا جون 40 روزگیتون پیشاپیش مبارک! بابا جمع کن پاشو برو خونتون!! حسابی 40 روز حال کردیااااا!! غصه نخور اولا اینکه خدا با ماست دوما اینکه "نترسید نترسید ما همه با هم هستییییییم" خخخخ!! نازی عزیزم

سمیه جون خدا رو شکر که بهتری!! ریحانه هم دو سه روزه درست حسابی نخابیده! حالا برا چکاب 2 ماهگیش باید بریم دکتر! باید به دکتر بگم ببینم این بچه چشه؟!! خواباش خیلی کوتاه شده شب و روز همین جوری شده!!

قو جونم میشه این شماره دکتر رفاهیتونو به ما هم بدی آیا؟؟

لیلیان جون بابا حاصل عجق مامان بابات خخخخخ
من دکیم گفته تا 3 ماه مولتی پریناتال و آهن بخورم! فکر کنم تو این دو ماهه رو هم رفته 5 روز هم نخوردم!!! یادم میره! ولی کلسیم کلا دکی من نداده بود بهم

بهناز جون مبارک باشه 40 روزگی نی نی گلت! انشاالله زود زود کولیکاشون خوب شه و از اون مهمتر زود زبون باز کنن دردشونو بگن

مامان مانی کوچولو جون ممه خوری مانی جون مبارک! مستدام باد عزیزم! منم عاشق حموم رفتن با ریحانه م : ))) اون پشت منو کیسه میکشه منم پشت اونو خخخخخ

فرشته جون به نظرم خیلی داری بهش گریپ واتر میدی! اکشال نداره آیا؟؟ ماشاالله هزاااااار ماشاالله خیلی جیگره اون لپهاشو بخور از جای من
برا واکسن هم احتمالا فردا ببریمش! والا بچه های اینجا گفتن به خاطر استامینوفن بعد واکسن راحت میگیرن میخابن!! ولی به هرحال خیلی مراقبش باشین تو مسافرت! به هرحال واکسن ویروس زنده خفیفه دیگه! به نظرم باید استراحت داشته باشه حسابی

مامان امین جون خدا رو شکر که چیزی نشده عزیزم! دکتر نمیبریش؟؟ خیلی مراقبش باش عزیز

نازنین جون پس تو هم یه دور پیر شدی!!
واااای چه بازار اعترافات داغ شد
میس ماری جونم، زر طلا جونم خدا رو شکر که چیزی نشده
با خوندن نوشته هاتون موهای تنم سیخ شد

مینا جون خوج به حالت عجب شرمندگی توپی! 1ونیم تا 4!!!
ریحانه که دو سه روزه کلا بیداره و فقط چرت های دو سه دقیقه ای داره! اون موقع هم که تلفنی حرف میزدیم داشت چرت میزد!!
خخخخخ کشته اون جکت شدم من!! امروز "جانممممم" و فردا "تو جون بخاه"

خورشید خانوم جون همدان سرد بید آیا؟؟ ما میخایم یلدا بیایم همدان!! ما هم میخاستیم مهمونی بدیم ولی فعلا جیب شوهری خالی بید!! منتظریم پر شه خخخخ! من که سایزم برگشته به همون اولش بلکه لاغرتر!! بس که در حال نی نی داری بیدم شب و روز!

قو جونم شوهر من در حموم نقش میز چوب لباسی و میز رو بازی میکنه خخخخ
وقتی کامل ریحانه رو شستم میگیردش که حوله بندازم روش و خودم حوله تنم کنم! در همین حد
خدا رو شکر که رستا دوباره خوب میخابه! نمیدونم این فینگیل ما چش شدههههه! دیشب کلا بیدار بود! از 6 صبح به بعد هم هر چند مین یه بار!! ینی هلاک خابماااااا ولی وقتی چشماشو میبینم همه خستگیم میره!

Lilypie First Birthday tickers

ریحانه، 23 مهر 92، شب عید قربان، بزرگترین عیدی خدا به من و باباش شد...

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

دوباره سلام!
من که فکر کنم ریحانه سرما خورده! نالاحتم :((((

براش دعا کنین مامان خانوما

دو تا عکس هم ازش میذارم :)))

اینجا احتمالا گوزیده برا اینکه خفه نشه جلو بینیش رو گرفته!!

پیف پیف بو میاااااد
http://upload.tehran98.com/upme/uploads/75f6b413509cc6892.jpg

اینجا هم پلیس دستگیرش کرده واسه اینکه شناسایی نشه خودشو شطرنجی کرده!!
http://upload.tehran98.com/upme/uploads/75f613e17ef3ef401.jpg

این عکسا رو گذاشتم که دلتون شاد شه! واسش دعا کنیناااااا! دلم براش میسوزه!
Lilypie First Birthday tickers

ریحانه، 23 مهر 92، شب عید قربان، بزرگترین عیدی خدا به من و باباش شد...
سلام بچه ها

منم تو جمعتون را میدین؟

آریا ی من 45 روزشه خیلی دل درد داره قطره کولیک اید بهش میدم آروم میشه و میخوابه

وقتی بیداره بی امان گریه میکنه و اصلا نمیشه آرومش کرد

میخواستم بدونم این قطره عوارض نداره؟

راستی عکس نی نی هاتون خیییییییییلی نازه خدا براتون نگهش داره

اگه با منم دوست بشین منم عکس آریا جونم رو میزارم

خیلی خوشحالم اینجارو پیدا کردم

بچه ها یه چیز دیگه
من هنوز پاک نشدم لکه بینی دارم شما بعد 40 پاک شدین؟
..لا حول ولا قوه الا بالله علی العظیم
2728
سلام سلام سلام
از همه دوست جونای خودم بابت درک اون صحنه تشکر مینمایم. برای هممون اتفاق بدی بوده. امیدوارم برای هیچکس اتفاق نیفته.

قو جون من که اصلا اون لحظه رو انگار رو هوا بودم هیچی یادم نمیاد ولی بعدا که با شوهرم صحنه وقوع جرم رو بازسازی کردیم فهمیدیم که در همون سکانسی که من ساک به بغل داشتم پیاده میشدم و طبیعتا کج و کوله بودم همزمان یه دسته ساک از دستم جدا شده زیپ اون سمتم که باز مونده بوده و خلاصه بدین صورت پسری چاره ای ندیده جز قل خوردن به بیرون.همه این اتفاقا مال اینه که آدم الکی به خودش اطمینان داره. گفتم کمربندشو ببندما گفتم زیپشو ببندما ولی اون جن روی شونه چپم بهم گفت بابا من که تو ماشینم اونجا هم که میخوام دم در پیاده شم یه طبقه برم بالا دیگه. حواسمم که جمعه که البته خیلی بود خیر سرم.خخخخخخ خدا رو شکر که از سرم گذشت دیگه. بهم رحم کرد.


مامان آتریسا جون از دست شوهرت عصبانی نباش اگر چه که مثل چی حق داری. نمیدونم چرا این مردای ما اینطوری بار اومدن. مال منم همینطوریه. دوست داره به دادم برسه ها ولی خب بنده خدا حسشو نداره. پریشب 8 اومده خونه 8، 30 خوابیده 7 صبح رفته. خیلی هم شیک. بهش میگم تو خوب میتونی بفهمی بهراد بزرگ شده یا نه از بس که کم میبینیش. البته قول داده از هفته دیگه مثل یه شوهر نمونه به موقع بیاد خونه و بچه داری کنه. فکر کن....

بعدم که به نظر اینجانب آتریسا بی قرار خونه و جاش بوده. همون روز کذایی که من خیلی خوشحال و شادان و بشکن زنان رفتم خونه بابام و بهراد افتاد یه دو ساعتی خوابید و بعد یهو بیدار شد و در یک اقدام انفجاری تا وقتی نشستیم توماشبن که برگردیم خونه زار زار گریه کرد. فقط چند دقیقه تو بغلم خوابش برد. به سر زنان برگشتم خونه خلاصه. روز گندی از آب درومد.

عاطفه جون چرا فکر میکنی ریحانه سرماخورده?

من برم شیر بدم برگردم
عاطفه جون تو چه جوری ریحانه رو بیرون از خونه هم بغل میکنی اونم با چادر. اگه اینطوریه به نظر من یه کالسکه بگیرید. تو دیگه خیلی خوش به حال شوهرت کردی رفته پی کارش. اینقده بهش راحت نگیر بابا فکر میکنه بچه داری آسونه کار دستت میده ها. یهو دیدی سالی یه دونه گذاشت تو دومنتا. والا این شوهر من اینقده فحش و فضاحت میشنوه بازم راه میره واسه بهراد مداحی میکنه و سینه میزنه میگه بمیرم الهی بهراد داداش ندارههههه بهراد آبجی ندارههههه. تازه گاهی پا رو فراتر نهاده و چون عشق دختره میگه بهراد بهار نداره.خخخخخ اسم دختر فرضیمون بعد بهراد بهار بید. البته حتما قدرتو میدونه که اینقده واسش فداکاری در میکنی ولی خدایی زیادم لوسش نکن بابا دیگه بچه بغل کردن بیرون که از قدیم رسم بود سیبیل کلفتا میکردن.

الان شوهرت این پست منو میخونه میگه با این میس ماری قطع رابطه کن داره تو رو از راه به در میکنه.ههههههه

بعدشم اگر میخواستین بیاین خونه ما باید زودتر اقدام میکردی خواهر. اون موقع که حامله بودین بی سر و صدا بودین میریختین اینجا .الانه با این همه نینی که یکی میپیچه یکی میگوزه یکی نمیگوزه یکی داره آروغ میزنه و یکی نمیزنه بالا میاره یکی شوت میشه از تخت پایین یکی از کریر یکی از ساک و یکی خوابش میاد نمیخوابه و یکی باید بیدار شه و خوابه پاشید بیاید اینجا من و بهراد باید پاشیم بریم خودمون امین آباد تسلیم کنیم که. والاااااااا

زیبا جون نینی دومه? خوش اومدی. من به بهراد چند بار کولیک اید دادم. تاثیر نداشت واسش اما اگه واسه پسرت تاثیر داره بده. واسه منم دکترش نوشته بود و بهم گفت در صورت درد شدید بده که دادم و فایده نداشت.
سلام
دارم از بیخوابی میمیرم دلارا دیشب هر یه ربع پا میشد گریه میکرد تا 2 دقیقه شیر میخورد خوابش میبرد میذاشتمش رو تخت دوباره گریه میکرد ..یعنی صبح اخلاقم دیگه سگی شده بود تو 36 ساعت گذشته رو هم 4 ساعتم نخوابیدم

قطره کولیک هم بهش دادم ولی افاقه نکرد

نارنین الف جون دلارا هم مثل پسرت بی تابی میکنه کاش میدونستیم دلیلش چیه چارش چیه

پستا رو خوندم.اما چون خانم داره سینه مک میزنه حضور ذهن ندارم تک تک جواب بدم .
مرسی از دوستایی که از دخترم تعریف کردین
نمیدونم کی در مورد کلاه نوشته بود ..من سر دلارا یه کلاه نازک میذارم آخه دکی گفت بچه از سر و پا سرما میخوره

قو جون والا من عکسارو بزرگ میذارم ..نمیدونم چرا انقدر ریز میاد

عاطفه جون تفاسیر خنده داری از عکسای ریحانه کردی
زیبا جان خوش اومدی

عاطفه جووون
آخی! چه عکسای باحالی عجب شکارلحظه کردی ها خیلی باحاله..برا بزرگیش..
عزیزم خدانکنه سرماخورده باشه..ایشالاکه چیزی نیست.
قووجون مهربون ممنونم از لطفت ..بخاطر شماره فرهت__خیلی لطف کردی..

خورشید جوونم
مسایل خاک برسری؟؟؟خخخخخخخخخ اینو خیلی خوب اومدی
چون خدااایی تواین گیر و ویر وکم خوابی و گیج زدنا واسه نی نی،،این یکی دیگه خاک برسری میشه واقعآ
ماکه همچنان سنگر و حفظ کردیم!! خودمم تعجب میکنم خودم که هیچی شوهرم عجب صبری دارد! طفلی شایدم حالش از هیکل اینجانب بهم میخوره به رو خودش نمیاره..
الان که من با آرشا تو اطاق خودمون میخوابم چراغ هم تاصب روشنه!!! میترسم خاموش کنم ،،بایدهمش ببینم آرشا رو..

فرشته جان
نه اتفاقآ آرشاتو گرما طاقت نداره از اول عادتش دادم،، اصآ گرم نمیگیرمش
پگاه جوون
اضافه وزن؟ واقعآ؟ چطور نی نی اضافه وزن داره؟؟ نه بابا الان تند تند وزن اضافه میکنن اما تویک مرحله دیگه استپ میزنه یاکمتر وزن میگیرن

زیبا63 جون
خوش اومدی..حتمآ عکس نی نی رو بزار.
پسر منم گاهی دل درد میگیره ونق میزنه ..معمولآ روزی دوسه ساعتی درگیرم،دکترمن کامی وی داده گیاهیه..خوبه بهش میدم.

واما..
میگن نرو تندتند دکتر چرا فرت فرت بچه رومیبری دکتر؟مگه بچه چشه؟بچه ساالم؟
آخه چطور نرم دکتر؟الان صورت آرشا دوباره دون دون قرمز زوه مخصوصآ لپش که حالابماند چون فک کنم بس خودم میبوسمش اینطوری میشه..حالا این هیچ
بالای ابروهاش پوست پوست شده بود حالا صب میبینم پوست پوستا مث زخم خشک شده، شده..درسته بقول دوستمون خودش و خنچ میکشه ولی دیگه اینجوری نمیشه که..
زخماش طوریه که میتونم باناخن بککنم ولی دست نمیزنم،،خوب..الان از کجابدونم چیه اینا؟نکنه اگزماباشه؟ باید چی بزنم روش؟لوسیون؟مرطوب کننده؟دوستم میگه روغن بادوم تلخ بزن،،البته فوق پرستاری داره ها... نمیدونم بزنم یانه..از اونورم دوروزه درکل از7صب تا11شب که دیگه میخابه و واسه شیر بلند میشه،شایداین بچه 3ساعت خواب مفید کنه همش بیداره..میزارمش تو تختش بیدارمیشه هریکرب بیست دقه نق میزنه...یکسرههههههههه شیرمیخوره بابامن حس بدی داره بهم دست میده!!
چقدشیربدم خوووب...الان گوش شیطون کر از 6وبیست دقه خوابیدتا9 و بازشیرخوردوالان دوباره خوابید ومن وعرفان کلی ذوق کردیم که یک خواب عمیق کرد این بچه..
نباید برم دکتر؟؟ ببینم چشه خوب،،شاید سیر نمیشه..امامن که یکسره شیرریزی دارم،،همش رگ میکنه..حالم ازخودم بهم میخوره بوی شیرمیدم... وزنشم که گفتن خوبه معلومه شیرت کافیشه،،پس چشه این بچه؟؟ آخه نباید بچه نق بزنه وقتی نق میزنه یک چیزیش هست
راستی دوروز کااامل معدش کارنکرد کلی زور زد وگریه کرد که دلم کباب شد بهش ترنجبین دادم بالافاصله کار کرد امروزم بهش ترنجبین دادم معدش که کار کرد بچم راااحت خوابید...
خلاصه که همش گیج میزنم.. ازترس گریه اونجوری هم فرصت نمیدم گریه کنه سریع برش میدارم خداروشکر کلآ 3باراونجوری شد میگن ریسه رفتن روزی 5_6بلره..واااای خدا نیاره ..ایشالاکه آرشامشکلی نداره..

دلم برای 4ساعت خواب عمیق تنگیده..باخیال راحت و بدون نگرانی ولی........
2738
سلام به همه مامانای آشیل که میخ بی خوابی بدجوری داره می ره تو پاشنه هاشون....

امروز صبح که از خواب پاشدیم دیدیم یه چشم کسرا حسابی ترشح سبز رنگ داره و از دیشب جمع شده بود. پوشکش هم که باز کردیم دیدیم پی پی ش سبزه. خلاصه فکر کردیم سرما خورده.
عصر بردیمش پیش دکترش گفت ترشح چشش مال اینه که مجرای اشکش تنگه و این اشک که به زور می خواد بیاد بیرون گاهی به این حالت عفونت می کنه. دوتا قطره داد که بریزیم و یه ورزش داد برای مجرای اشکش و گفت این طبیعی و شایعه. پی پی ش هم گفت مشکلی نداره مال شیر بوده.
خلاصه دوباره این فینگیلی تن و بدن مارو لرزوند.
دیشب و امروز صبح رو خیلی خوب خوابید. تقریبا همیشه خواب بود اما دوباره اون خواب خرگوشی یه ربع نیم ساعته شروع شده و الان داره رو شکم باباش دست و پا می زنه و غرغر می کنه.

عاطفه جون
کسری از دیشب ساعت نه شب که رو سینه باباش خوابش برد تقریبا تا الان خوب خوابیده دوباره. یعنی دو سه ساعت خوابیده پاشده شیر خورده و عوضش کردم دوباره خوابیده . ولی در عوض بعد شیر خوردن علیرغم اینکه آروغ می زنه بالا هم اورده.
قربونش برم ریحانه خانوم گل رو. چه فتوژنیکه این شازده خانوم. چرا فکر می کنی سرما خورده مگه آبریزش بینی داره؟

قو جونم
ایشاله رستا کوچولو دیگه شبا تخت کنارت بخوابه و بتونی لذت خواب شبانه رو از این به بعد با خودت داشته باشی. هیچ چیز لذت بخش تر از این نیست که آدم شبا تخت بخوابه و هر بار بیدار شه صورت کوچولوی نی نی شو ببینه که چشماشو بسته و با اون جثه فینگیلیش داره مثل یه آدم بزرگ نفس میکشه.
کسرا هم تو ماشین خیلی خوب می خوابه. هروقت میخوایم از خونه مامان اینا بیایم چنان کولی بازی در میاره که نگو. اما به محض اینکه ماشین راه می افته بخصوص اگر بخاری ش هم روشن کنیم کلا بیهوش می شه. من خودمم وقتی بچه بودم عاشق این بودم که تو ماشین بخوابم . آرزو می کردم که دیرتر برسیم خونه تا من قشنگ کیف کنم تو ماشین.

پگاه جون
ماشاله اردیان خان گل خوب وزن گرفته که. 4200 کم نیست واسه چهل روزگی؟ کسرا 48 روزگی حدود 4900 بود با قد 58 دکترش گفت خوبه. چرا پس رژیم داده براتون؟
راستش برای انتظار بعدی میگن چهار ماه و ده روز که عاطفه جون می گفت این که عدد عده زن می باشد!! ولی الان که فکر می کنم می بینم پربیراه هم نیست. انگار تو این مدت آدم از بابای نی نی طلاق می گیره و شاید بعد این صدو خورده ای روز یه کم این شیطون بلاها شبا بخوابن و بذارن ما دوباره زن باباشون بشیم. خخخخخخخ

زرطلا جون
عجبا. الان شدیم سه تا من و تو و عاطفه. چرا نی نی های ما این دو سه روزه اینطوری شدن. همه مون تهرانیم دیگه؟ ممکنه بخاطر سرما باشه؟ منکه مخم دیگه به جایی قد نمی ده.

اینم عکس امروز پسرم در 50 روزگی. این اولین عکسشه که اولا چشاش بازه دوما به دوربین نگاه می کنه سوما می خنده. تا حالا هرگز هرسه تای این موارد تو یه عکسش جمع نبود. این خنده در جواب مامان قربونت بره است. خخخخخخ
http://up6.ir/1UVw
سلوووم بلیکم!!
وقت همگی به خیر و خوشی و خوااااااب
ما عصری ریحانه رو بردیم دکتر! گفت سرما نخورده و احتمال داد این پرش دستاش در خواب به خاطر کمبود کلسیم باشه که بهش قطره کلسیم داد!! آخه میخاستم بگم بچه م یهو دچار کمبود شد؟؟؟ تا چند روز پیش که خوب بود... هی به دکتره میگم این یه خواب درست حسابی نکرده تو این چند روز و شب... هی بازم حرف خودشو زد!! بعد از اونور میگم خب عزیزم خودتو تحریم کردس نه شیری نه ماستی نه پنیری نه کشکی همین میشه خوووو
دیگه الله اعلم !! امیدوارم زودتر حال دخملم خوب شه! از بی خوابی کلافه ست و انرژی نداره مثل قبل : ((((

زیبا جون خوش اومدی! من که دو سه باری فقط گریپ میکسچر دادم وچون افاقه نکرد دیگه هیچی ندادم!! به هرحال ترکیبات این جور داروها یه جوریه که کمترین عوارض رو داشته باشه واسه نی نی ها... من فکر کنم 37، 8 روز پاکشدم .لی دکی من میگفت تا 50 روز طبیعیه

میس ماری جونم این شوشوی بنده سیبیل کلفت نیس طفلی !! وگرنه ریحانه رو میدادم بغلش بچرخونه! کلا طفلکم نحیفه! کمرش زود درد میگیره! منم دلم واقعا براش میسوزه! اینه که زیاد اذیتش نمیکنم! گناه داره خووووو! هر روز طفلی میره سرکار خسته برمیگرده خونه دلم نمیاد پیشش غر بزنم و بنالم! تازه کلی با اینکه خسته م باهاش با انرژی حرف میزنم!!
ولی بعضی وقتا هم مینالمااااااا!! خدا نیاره اون روزا رو

هیچی دیگه چادر وپوشم ریحانه رو هم میذارم تو قنداق فرنگی و عمودی میگیرمش!! آره فکر کنم برا اونور سال که هی بخایم بریم پارک و ددر دودور باید کالسکه بخریم
خخخخ قدم بهارجون پیشاپیش مبارک! شوشوی بنده هم از این حرفا زیاد میزنه!! منم بهش میگم پاشو بریم لوله هاتو ببندیم خخخخ
عزیزم در دوران حاملگی قسمت نشد بیایم ریخت و پاش! حالا الان با ریحانه جون خدمت میرسیم!! نترس بابا درسته دخملمون گوزو میباشد ولی میگم که همزمان با گوزیدنش یه صدای بلند از دهنش در میاره که آب از آب تکون نمیخوره!!!

زرطلا جون والا منم طی 48 ساعت گذشته همش 3 ساعت خوابیدم!!!!! بپر بخلم!!

نازنین جون نمیدونم من هنوز! دکتر گفت شاید به خاطر کمبود کلسیمه!!! آخه یهوووو؟؟؟ نمیدونم چی شده بچه م؟ میترسم خدای نکرده ضعیف شه! اصن خواب نداره که
ماشالله به گل پسملی
Lilypie First Birthday tickers

ریحانه، 23 مهر 92، شب عید قربان، بزرگترین عیدی خدا به من و باباش شد...
سلام رسماً اومدم بکم خل شدم امشب بسرم دوبار تو خواب داشت خفه میشد با
صدای خفه شدن و دستو با زدنش متوجه شدیم
منو باباش خیلی هول شدیم نمیدونم اکه خواب بودم جه اتفلقی براش می افتاد
هرجی فکر میکنم دلیلش رو نفهمیدم فقط امروز إحساس کردم دارمسرمامیخورم یه ادولدکلد
خوردم نمیدونم ازون شد! حالا جرات نمیکنم از بیشش تکون بخورم دعا کنید جیزی
نباشه سه روز و شبهم هست که ادرین اصلاً یه یکربع بیست دقیقه بیشتر
نمیخوابه
خواب درست وحسابی نکرده .اومدم بستهارو خوندم دیدم نازنین و عاطفه و زرطلا
هم به درد من دجارند اکه راهی بیدا کردید به من هم بکید

از همه دوستایی که از عکس بسرم تعریف کردن ممنونم.ادرین رو دیروز بردم متخصص
کوارش کودکان برای بالا اوردنش دکتر کفت جون وزن میکیره ایرادی نداره ولی اکه تا
ماه دیکه بهتر نشد بهش امبرازول میدم تأکید کرد دستکاه بخور براش بزارم حالا نمیدونم
سرد بکیرم یا کرم لطفاً اکه میدونید منو راهنمایی کنید

ساحل جون مرسی بابت تعریفات از ادرین امیدوارم هیجوقت ارشا دیکه ریسه نره میدونم
خیلی سخته دیدن بجه تو اون شرائط

اعتراف مامانها رو هم خوندم شوکه شدم خدارو شکر بجهها سالمن یه جیزی بکم من خیلی تو فکرم میاد نکنه یه موقع که تو
حمام دارم ادرین رو میشورم یا تو روشویی دارم ک و ن ش رو میشورم از دستم بیفته نمیدونم
جرا همش ناخوداکاه این فکر میاد تو کلم خیلی میترسم

مامان امین عکس ادرین رو هم بزار تو عکسا ممنون عزیزم بسستت رو هم که خوندم اول شوکه
شدم ولی بعد خوشحال شدم که بسرت سالمه .به خاطر شوهرت هم اینقدر خودت رو ناراحت نکن
ارزش نداره

عاطفه جون عکسا و تفسیرات خیلی باحال بود

قو جون عکس بسرم رو ندیدی؟
Lilypie Maternity tickers
سلام به همه مامانای مهربون

بعد بیست و سه روز از زایمانم تازه میتونم روی صندلی سفت بشینم نخ همه بخیه ها افتاد اما یکی از بخیه ها انگار کشیده

شده و سرش زخمه باید شنبه برم به ماما نشون بدم خدا کنه دوباره بخیه نخواد که بخیه زدن برای من صد درجه از زایمان بدتره

باور کنید حاضر بودم دوبار زایمان کنم تو همون لحظه اما اون بخیه هارو نخورم یکساعت داشتن بخیه میزدن منم دادم به هوا بود

خلاصه دوست ندارم یاد اون روز بیوفتم گاهی که گریه میکنم برای خودم نه برای درد زایمان بلکه برای وقتی که بخیه میزدن

و من التماس میکردم مگه مسلمون نیستید بس کنید دیگه خیلی دلم برای خودم میسوزه که اون موقع هیچکی نبود حداقل

دلداریم بده خلاصه بعدا که حالم خوب شد میام خاطره اون دو روز رو تعریف میکنم


از همه مامانایی که بعد پیامم که گفته بودم کیسه آبم پاره شده دارم میرم بیمارستان برام دعا کرده بودن و پیام

گذاشته بودن کمال تشکر رو دارم


پریا جان
اون جوش های سر سفید رو دختر منم زده کل صورتشه همه میگفتم گرمی خوردی اما رفتم تو نت خوندم نوشته

بود تغییرات هورمونی مادر باعث این مسئله میشه اصلا ربطی به خوراک نداره باید صبر کنی خودش به مرور محو میشه
سلام من دوباره اومدم خونه مامانم 10 روز بود نیومده بودم نت .اخه خونه خودم بودم.پستا رو خوندم میبینم که همه درگیر بچه ها هستین بد جور.الان میخوام پسری ببرم حموم میام بازم .فعلا بای
مابرروی کره زمین زندگی نمیکنیم سرزمین واقعی ما قلب کسانی ست که دوستشان داریمCafeMom Tickers
پگاه جون موفق شدی رژیم بدی به پسرت? بابا من نمیفهمم این دیگه چه کاریه. خیلی فشار روانی به آدم وارد میکنه. بهراد تا شیر میخواد باید سریع ببینم چقدر از شیر قبلیش گذشته و حداقل دو ساعت شده باشه. دکترش که به من گفت برسون به 3 ساعت. من به همون دو ساعتم با یه مصیبتی میرسونم اونم گاهی. اینقدر گریه میکنه و زمین و زمان رو میمکه که دلم کباب میشه بهش میدم. دکتر تو گفت هر یکساعت و نیم? اگر تونستی موفق بشی به منم بگو. من که تا این شیر میخواد هی بهش میگم پسرم آخه من جواب دکترت رو چی بدم آخه? خوبه به قدشون کاری ندارنن اگه میگفتن قدش زیاد داره بلند میشه اون وقت چیکار میکردیم?

عاطفه جون دکتر پسرم اگه ریحانه جونم رو ببینه در جا سکته میکنه میمیره از بس که حساس بید. تو اینقدر هر وقت خواست شیر میدی بالا نمیاره? این بهراد بعضی وقتا الکی که الکی میخوره همشو بالا میاره
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز