2737
2734
عنوان

انجمن زنان موفق و سخت کوش آی وی افی

| مشاهده متن کامل بحث + 1593874 بازدید | 17786 پست
سلام دوستان عزیزم
امیدوارم همگی خوب و سلامت باشید.

محیا جان
انشاءالله که مثبته آزمایشت. خانومی اول هفته رو با خبر خوش شروع کنیم به امید خدا

نازی جان
انشاءالله آز شما هم مثبت میشه عزیزم.

ندا جان
خدا رو شکر که صدای قلبشو شنیدی. ممنون از دعات خانومی.

دیبا جون
خوبی عزیزم؟ فشم خوش گذشت؟ دیروز چند تا مهمون داشتم. از 5 تا خانوم فقط من حامله نبودم 3 تا حامله بودن و یکی تازه فارغ شده بود . اگر بدونی دیشب چقدر گریه کردم. همش هم به یادت بودم که تو هم همین حسو داشتی اگر جای من بودی اما به قول خودت امروز آروم ترم و توی آغوش خدا هستم !

شبنم جون
خدا رو شکر که مشکل عزیزت حل شد. خدا سلامتی بهشون عطا کنه انشاءالله. خودت و فسقلیا خوبین؟

پارادایز جون
خدا واقعا صبر بده به خواهرشوهرت. بچه دار نشدن خودش یک درده! بچه رو از دست دادن 1000 درد! یکی از دوستان من 2 بار در طی 2 سال در 6.5 ماهگی بچه هاشو از دست داد. یه بار 2 قلو پسر و یکبار یه دونه دختر حامله بود. طفلکِ عزیزم خیلی غصه میخوره و داغون شد. انشاءالله خواهرشوهر شما خیلی قوی باشه و بتونه تحمل کنه.

ترانه باران جون
واااااااااااای منم سرماییم خیلی زیاد. ولی در عوض برفو خیلی دوست دارم. مگه کجا هستین که اینقدر برف دارین؟ اینجا ما 2 روز برف داشتیم ولی همش آب شد!

من هم بعد از یک روز از صبح تا شب مهمون داری که باید جلوی همه خودمو نگه میداشتم و چیزی بروز نمیدادم!! شب با سیل اشک و هق هق بالاخره آروم شدم و امروز بهترم. این نیز بگذرد !
میدونین سخته همه بهت میگن زود باش چقدر تنبلی! همه دارن مامان میشن. بعد هم تو هی بگی بابا بذارین بچه های شما رو بزرگ کنیم بعد مال ما !! هی بگم بچه چیه آخه!! وقتی هم که بچه یکیشونو بغل میکنم و بچه فقط و فقط توی بغل من آروم میمونه همشون با هم به من بگن وای نکیسا ما بچه مونو میدیم تو بزرگ کنی !!!!!! بعد هم مثل پُتک این حرفشون بخوره توی سرت! بعد هم همه بگن حوس نکردی بچه بیاری؟ ببین چقدر بغلت آرومه !!
این چه آزمایشیه؟ این چه حکمتیه؟ من که توش موندم. خودش بهم کمک کنه انشاءالله.

*در روضه قلب جز گل عشق مکار*

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

محیا جون
کجایی؟ هنوز جواب نگرفتی؟




وا پس پست من کوووووووووووووووو

دو ساعت نشستم تایپ کردم الان می بینم فقط دو خطی که تازه بهش اضافه کردم اومده

ازش کپی نگرفتم


ای درد و بلا بگیری نی نی سایت که هیچی تو حافظه ات نگه نمی داری

من بعد از دو ساعت تایپ کردن این جوریم
چه جوری دوباره تایپ کنم آخه


$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$

رزا جون
من اگه جای تو بودم با دکتر طرازی جنین های فریز رو انتقال میدادم. سخت ترین مرحله که زدن آمپول ها و تشکیل جنین ها بوده پشت سر گذاشتی دیگه انتقال که کاری نداره و زیاد مهارتی نمی خواد.
به نظر من مرحله انتقال در آی وی اف آسون ترین مرحله است و دکترهایی مثل طرازی که کار هر روزشون اینه که چند تا چند تا انتقال میدن تو این کار تجربه کافی دارند. انشالله که همین دفعه هم مامان میشی و دفعه بعد دکتر مراقبت های بارداریت رو انتخاب می کنی
‎پروردگارا مادرشدن را قسمت تمام دوستان سخت کوشم قرار بده که با وجود مشکلات دلی پرامید دارند به وسعت دریاها و به محکمی کوه و به نرمی نسیم و به لطافت باران... آفریدگارا بهترین های آسمان را نصیبشان کن
Lilypie Pregnancy tickers
2728
محیا جونم
‎پروردگارا مادرشدن را قسمت تمام دوستان سخت کوشم قرار بده که با وجود مشکلات دلی پرامید دارند به وسعت دریاها و به محکمی کوه و به نرمی نسیم و به لطافت باران... آفریدگارا بهترین های آسمان را نصیبشان کن
Lilypie Pregnancy tickers
محیا جونم متاسفم دوست داشتم امروز باخبر خوب بیای.بمیرم برای دل شکسته ات
شبنم جون نی نی سایت همینجوریه گاهی یه باردکمه ارسالو میزنی یه دفعه سه بار پستت تکرار میشه/گاهی هم مثل پست شما!!!!
خدایا! امروز زندگیم را دردستان توانمندت قرارمیدهم وبه تو توکل میکنم که چراغ هدایتگر راهم باشی....
2738
محیا جونم دوست مهربونم از صبح هی رفتم آمدم ببینم نتیجه چی میشه . حرفی ندارم جز اینکه بگویم متاسفم عزیزم . امیدوارم بتوانی مثل همیشه صبور باشی راستی ای لاو یو یادته ...
اگر خدا آرزویی را در دلت انداخت ، بدان که توان رسیدن به آن را در تو دیده است
بالاخره تمام کابوسهای شبانه تمام شد. مگر میتوان هدیه‌ای را به زور از خدا گرفت؟ نه! هر وقت بخواهد و به هر کس که بخواهد می‌بخشد. این است معنای یبسط الرزق لمن یشاء... دیگر غصه نخواهم خورد که میدانم بهترینها را برایم می‌خواهد. می‌دانم بنده‌هایش را بیشتر از پدر و مادر دوست دارد. میدانم از رگ گردن به من نزدیکتر است... اشکهایم را کنترل میکنم. بغضم را فرومیخورم. اینبار میخواهم تنها از خودش بخواهم... خدایا... تو خود بهتر از هر کسی میدانی این راه را با چه سختی پشت سر گذاشتیم... دیگر پوست بدنم از آزار سرنگ کبود نخواهد شد. دیگر ساعتها در مطب دکتر متخصص زنان و زایمان منتظر نخواهم نشست. دیگر بارها و بارها مسیر مطب تا داروخانه‌ای که داروهای خاص ما را داشته باشد نخواهم پیمود. دیگر مربای به و آلوی خیس شده و جوانه گندم برای بهبود لانه‌گزینی نخواهم خورد. دیگر می‌‌توانم آسوده خاطر از اینکه کنجدی نازپرورده از جایش جدا نشود دشت‌ها را بدوم و از کوههای برفی بالا بروم... فرشته‌های برفی من تاب گرمای تنم را نداشتند... ذوب شدند و به جایی رفتند که شاید دوباره همدیگر را ببینیم...
دیشب تا صبح کابوسهای مبهم میدیدم. صبح با دلهره در نور فانوس امیدی که آخرین سوسوی روشنایی‌اش در قلبم رو به تاریکی بود،‌ راهی آزمایشگاه شدیم. سرنگ یک بار دیگر و برای آخرین بار درون پوستم جا خوش کرد و قطره قطره‌های خون را بلعید... خونی که فقط 1 واحد بتا داشت و من آن موقع نمیدانستم. بعد از ظهر با هزار جور کنجار رفتن با دلم، به آزمایشگاه زنگ زدم. صدایی در کمال خونسردی و بی‌تفاوتی گفت منفی بود خانم، عدد بتا یک بود. جملاتش مانند پتکی بر سرم فرود آمد... یک لحظه هنگ کردم که باید چه کنم؟ گریه کنم؟ بی‌خیال باشم؟ ناخواسته به یاد رنجهایی افتادم که در این شش ماه متحمل شده بودیم... خودم را به دستشویی رساندم و بغضم را رها کردم... آرام‌تر که شدم برگشتم پشت میزم و طوری وانمود کردم که اتفاقی نیفتاده... خدا را شکر که همسرم را دارم و میتوانم در آغوشش زار بزنم...
انّما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون...
وای محیا جون بمیرم برای دل پر دردت.همسر منم میگه نمیشه از خدا زورکی چیزی خواست
بامتنی که نوشته بودی زار زدم
امیدوارم کنار همسرت به خوشبختی برسی گلم
خدایا! امروز زندگیم را دردستان توانمندت قرارمیدهم وبه تو توکل میکنم که چراغ هدایتگر راهم باشی....
من شاغلم

دکترم برام آی وی اف تشخیص داده آزمایشهای اولیه ام دوشنبه آماده میشه ...

به نظرتون برای کارای قبل انتقال نیازی به مرخصی هست بعد انتقال چطور ؟ چند روز ؟

میخوام از الان کارامو راست و ریست کنم !

اگه به این روش باردار شم یعنی احتمال سقط به صفر میرسه حتی اگه بعدش هم برم سرکار ؟
محیا جونم فقط می تونم بگم متاسفم ولی من نتونستم جلوی اشکهامو بگیرم عزیزم خدا خودش بهت نظر بندازه واز این کابوس رهایت کنه .با خوندن نوشته هایت تمام تنم لرزید نمی دونی چه حالی بهم دست داد .ولی خدا بزرگ والرحم الراحمین هست
دیبا جون قبل انتقال بسته به عملت داره اگه مشکلی
یش نیاد همون روز پانکچر استراحت کنی بسه .ولی بعد انتقال حتما سه روز اولو استراحت کن
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز