*****ذهنم آشفته، خواب هایم پریشان، خنده هایم فتوشاپی ، درد و دل هایم با دیوار فیس بوک و وبلاگ ! میزان همدردی ها هم با نظر !!! و تکرار پشت تکرار... *******
من تازه گلی بودم اندر چمن دهر یکباره فرو ریخت اجل بال وپر من گل ها همه سر ز خاک آورده بیرون الا گل ما که سر فرو برده به خاک *************************** نو گلی از بوستان پژمرد و رفت خاطر جمعی پریشان کرد و رفت من که آبش داده ام با اشک چشم خون چرا بر چشم زارم کرد و رفت *************************** نوگلی ده ساله بودم خوابگاهم شد مزار چهره ام بر خاک خوابیده زجور روزگار گل به گل گشتم و تعریف تو کردم همه جا صد وسی غنچه بکندم ندهد بوی تو را شب وروز در فکر تو در خواب بینم تورا خواب شب پوچ است بیداری می خواهم تورا